![](https://old.iranintl.com/sites/default/files/styles/articles_landing/public/pynnmh.jpg?itok=WIhqVI8P)
کیفیت تولید علم در ایران؛ یکهتازی متقلبها
بعید است کسی در تهران و از راسته کتابفروشیهای مقابل دانشگاه تهران عبور کرده باشد و چشمش به تعداد زیاد اعلامیههای روی دیوار با مضامینی چون «پایاننامه» و یا «مقاله ISI» نخورده باشد. رضا منصوری، استاد دانشگاه شریف و مدیر سابق طرح رصدخانه ملی، معتقد است که تعداد این شرکتها به ۱۰۰ میرسد. اما این ۱۰۰ شرکت چند مقاله و پایاننامه جعلی تولید میکنند؟
عدد بده!
منصوری در مصاحبهای با عصر ایران میگوید: «۵ هزار یا ۱۰ درصد کل پایاننامهها خریداری است. اگر برای مقالات هم همین ۱۰ درصد را بپذیریم، میشود ۳ هزار مقاله از ۳۰ هزار تا.»
با این حساب، سالانه ۲۷ هزار مقاله تولیدی در ایران نوشته میشود که کیفیت بخش عمده آنها از جهات مختلف، محل تردید جدی است. یکی از آن تردیدها تقلب علمی است که فقط مختص دانشجویان بینامونشان نیست.
مثلا در سال ۱۳۸۷، دژاوو (Dejavue)، برنامه نرمافزاری کشف دستبرد علمی، ۸۵ درصد از مقالههای معصومه ابتکار، معاون رییسجمهوری، را کپیبرداری اعلام کرد.
ابتکار موضوع را رد کرد اما به گفته نشریه نیچر، حتی غلطهای نگارشی مقاله مبدا هم در این مقاله کپی شده بود.
آذرماه همان سال، آکادمی ملی علوم آمریکا مقالهای با عنوان «تاثیر ارزشهای اخلاقی در ارتقای علم» را که حسن ظهور، دبیر وقت فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، نوشته بود از یک کتاب حذف کرد. به گفته نیچر، مقاله «بهطور جدی» از روی مقاله داگلاس آلچین، تاریخنگار و فیلسوف دانشگاه مینهسوتا، کپیبرداری شده بود. ظهور در دفاع از خود گفت که مقدمات کار را آماده کرده و بقیه را به کارمندان دفترش سپرده بود و این شیوهای از تولید مقالات فلهای است.
کارخانه تولید مقاله
وقتی تولید علم وارد ادبیات سیاسی کشور شد، تعداد مقالههای پژوهشگران اهمیت بسیار یافت. سال پیش معلوم شد حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در سال ۲۰۱۵، هر پنج روز یک مقاله منتشر کرده است.
رکورددار تولید مقاله در ایران اما کسی نیست جز فریدون عزیزی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، که در سال ۲۰۱۴، هر ۳/۸ روز یک مقاله منتشر کرده است.
کسانی که با کار و تولید علمی آشنایی دارند میدانند چنین کاری بدون توسل به نوعی بیاخلاقی علمی تقریبا ممکن نیست. دلیل تولید این تعداد مقاله برمیگردد به اهمیت تعداد مقالات در معیارهای ارزیابی و تاثیر آن بر مسائل مالی، یعنی اولویت کمیت بر کیفیت. معیارهای کیفی هم کمکم مورد توجه قرار گرفتهاند، اما همیشه راهی برای تقلب باز بوده است.
داوری و ارجاع دروغین
سه سال پیش، اسپرینگر و نیچر ۵۸ مقاله از محققان ایرانی را از ۷ ژورنال این دو انتشارات حذف کردند. این مقالهها کپی نبودند اما به سه دلیل عمده حذف شدند: نویسندگان غیرواقعی؛ معرفی داورانی با ایمیلهای غیرواقعی؛ و درجاتی از سرقت علمی. ۹ ماه بعد، انتشارات الزویر هم ۲۶ مقاله را به دلیل داوری جعلی و تغییر بیدلیل اسم نویسندگان مردود کرد. به گفته الزویر، نویسنده ۲۴ مقاله از۲۶ مقاله یک نفر بوده است. اما این مدل تقلبها معمولا در روند داوری و ارزیابی کیفیت مقالات در ژورنالهای مهم کشف میشوند.
ژورنالهای گمنام و مقالههای پولی
همین چندی پیش بود که موضوع مقاله سراپا بیمعنی یک بهاصطلاح محقق ایرانی در توییتر داغ شد. دکتر الیزابت بیک، پژوهشگر سابق استنفورد، برای بررسی کیفیت چاپ مقالات در مجلههایی که امکان دسترسی آزاد و رایگان دارند، کاملا تصادفی سراغ مقالهای رفت که نویسندهاش ایرانی بود، علیرضا سپهری از انستیتو تحقیقاتی نجوم و اخترفیزیک مراغه. در این مقاله، سپهری شرح داده که بدن کبک را شکاف داده است و دانههای مختلف را برای تولید نوع جدیدی از حیات در آن قرار داده است. الیزابت بیک شرح کامل جستوجویش را در رشته توییتی نوشت. این وضعیتی است که بسیاری از مقالات تولیدی داخل دارند، با پرداخت پول در ژورنالهای بینامونشان و بدون طی شدن فرایند داوری منتشر میشوند. مدتی بعد البته، معیاری برای سنجش و ارزیابی آنها در داخل مورد توجه قرار گرفت: میزان ارجاع دیگر پژوهشگران به این مقالات. اما این مورد هم عرصه نوعی دیگری از تقلب شد، ارجاع متقابل محققانی که بهنحوی با هم آشنا بودند و در یک زمینه کار میکردند.
در حال حاضر، سامانه همانندجو برای بررسی کپی و سرقت علمی راهاندازی شده است که به دقت آن انتقادهایی وارد است و البته، فقط مقالات منتشره در سایت ایرانداک را بررسی میکند. اما در سایر زمینههای تقلب علمی، کار چندانی صورت نگرفته و در مقیاس کلان، با این مساله مانند سایر مسائل برخورد شده است، سیاسی کردن ماجرا و مقایسه آن با تقلبهای علمی در دیگر کشورها. برخوردهای جدیتر با این سیستم تقلب سامانیافته در تولید علم به چند اخراج و تهدید و نزول درجه محدود ماند.