آماده باش برای تبدیل جولان به آوردگاه جدید خاورمیانه
شرمینه نارونی در مقالهای که در سایت تحلیلی آمریکن کانسرواتیو منتشر شده به واکاوی تبادل موشکی اخیر بین سوریه و اسرائیل در منطقه جولان پرداخته است.
خانم نارونی با بیان این نکته آغاز میکند که تبادل موشکی هفته گذشته در مرز سوریه و اسرائیل به هیچ عنوان یک اتفاق عادی نبود. این تبادل آتش قواعد مناقشه را در منطقه شام تغییر داد و ظرف یک شب، جولان اشغالی را به یکی از معرکههای نظامی در جنگ سوریه تبدیل کرد.
نارونی می نویسد، قرائتی که رسانههای اصلی (غربی) درباره این ماجرا ارائه کردند با واکنش اسرائیل به شلیک (۲۰ فروند) موشک از سوی نیروهای ایرانی آغاز شد و با نابودی قابلیتهای نظامی ایران توسط ارتش اسرائیل پایان یافت. اما این قرائت سوالبرانگیز است:« تقریبا منبع کل آن طرف اسرائیلی است که به ندرت فرصتی را برای کوبیدن بر طبل «تهدید ایران» از دست میدهد.
در روزهای منتهی به درگیری موشکی دهم ماه مه، و اندکی بعد از خروج دولت دونالد ترامپ از توافق هستهای با ایران، مقامهای اسرائیلی نسبت به حمله قریب الوقوع ایران از خاک سوریه هشدار دادند. بعد، به فاصله کوتاهی از تبادل موشکی، یک سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروهای سپاه قدس ۲۰ موشک به داخل جولان اشغالی شلیک کردهاند و بعد نیز آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل «با پز» گفت که «ما تقریبا همه زیرساختهای ایران را در سوریه زدیم».
اما با فرونشستن غبار جنگ، تصویر کاملا متفاوتی از وقایع آن شب شروع به ظهور کرد. مرور ترتیب توالی وقایع نشان میدهد که جرقه این درگیری ظرف ۴۸ ساعت قبل از آن و با بمباران اهداف نظامی سوریه در الکسوه و القنيطره توسط اسرائیل زده شد.
به نوشته نارونی، روسیه پیش از حملات اسرائیل، به نیروهای ایرانی و سوری خبر داده بود و در نتیجه ظاهرا هیچ نیرو یا تسلیحات ایرانی در آن حملات آسیب ندید. متعاقبا ً ارتش سوریه (و نه ایران) با شلیک ۵۵ موشک به استحکامات نظامی اسرائیل در جولان اشغالی به این حملات پاسخ داد.
منابع خبری عرب زبان محلی اهداف این موشکها را مراکز کلیدی شنود ارتش اسرائیل در امتداد خط حائل توصیف کردند.
به گفته مقامهای نظامی روس، سیستم پدافند موشکی گنبد آهنین اسرائیل از ردگیری و انهدام اکثر موشکهای سوری بازماند اما پدافند هوایی سوریه بیش از ۵۰ درصد از موشکهای اسرائیلی را ساقط کرد.
آنچه محرز است این که تبادل آتشی که روز دهم ماه مه در بلندیهای جولان رخ داد نخستین درگیری جدی بین سوریه و اسراپیل در این مناطق تحت اشغال از سال ۱۹۷۳ میلادی به این سو محسوب می شود که بعد از ۴ دهه، جولان را به یک جبهه درگیری تبدیل میکند.
این همچنین نخستین بار بعد از آغاز جنگ سوریه است که ارتش سوریه در پاسخ به حملات اسرائیل، تاسیسات نظامی آن کشور را هدف قرار میدهد و نکته نهایی آنکه اسرائیل باید برای نخستین بار با این واقعیت کنار بیاید که هر اقدام نظامیاش میتواند به مواجهه نظامی در حیاط خلوتش بیانجامد.
واضح است که اسرائیل انتظار این واکنش و این نتیجه را نداشت.
خوب چه شد که ما به اینجا رسیدیم؟ به نوشته نارونی، اسرائیل در تلاش بوده تا یک نوار حائلی را در امتداد اراضی تحت اشغالش در جولان و سوریه ایجاد کند. اما از زمانی که ارتش سوریه و متحدانش موفق شدند پیکارجویان مخالف را از حومههای کلیدی دمشق بیرون برانند، این تلاش اسرائیل با مشکلات جدی مواجه شده است.
اسرائیل سالهاست که از بسیاری از پیکارجویان افراطی مثل جبهة النصرة که در امتداد مرزش با سوریه حضور داشتهاند حمایت مادی و از داعش که منطقهای کوچکی را در نزدیکی مرز اسرائیل در کنترل دارد، حمایت معنوی کرده است.
(از منظر اسرائیل) جبهة النصرة و داعش موفقترین نیروهای «اپوزیسیون» در نبرد با ارتش سوریه بودند و در نتیجه ظرفیتهای ارزشمندی برای اسرائیل محسوب می شوند، خصوصا ً از این بابت که هیچ کدام از گروههای افراطی نامبرده تمایلی به هدف قرار دادن اسرائیلی ها از خود نشان نداده بودند.
داعش حتی یکبار در اواخر سال ۲۰۱۶ به خاطر درگیری مختصری که بین نیروهایش با نظامیان اسرائیلی رخ داده بود، از اسرائیل عذرخواهی کرد.
یک سوریه تقسیمشده و ضعیف مطلوب اسرائیل است، چون هم یک کشور اصلی عرب متخاصم را خنثی میکند و هم متحد ایرانی آن را. اما حالا جنوب سوریه بار دیگر صحنه حضور ارتش سوریه و متحدانش است که در راه مناطقی هستند که اسرائیل عمق استراتژیک خود تلقی میکند.
در ماه دسامبر، «بيت جن»، آخرین پایگاه پیکارجویان در جنوب غربی دمشق توسط ارتش سوریه تصرف شد. بر اساس گزارشها، این عملیات با کمک حزب الله (لبنان) و سپاه قدس انجام شد. بيت جن در ارتفاعاتی واقع شده که در تقاطع مسیر مرتبط کننده سوریه، لبنان و اسرائیل، در نزدیکی خط حائل در جولان محسوب می شود. از دست رفتن بيت جن موجب نگرانی اسرائیلیها شد.
این عملیات حزب الله (لبنان)، نیروهای ایرانی و سوری را در یکی از استراتژیک ترین نقاط جولان مستقر کرد؛ تحولی که اسرائیل کوشیده بود از زمان اعلام منطقه امن در جنوب سوریه توسط آمریکا، روسیه و اردن از آن پیشگیری کند.
در نهم آوریل، اسرائیل در حملهای غیر مترقبه، اهداف ایرانی را در پایگاه T4 در حمص هدف قرار داد که به کشته شدن ۷ نیروی سپاه قدس، از جمله یک فرمانده سپاه منجر شد. این حمله تنها یکی از ۱۰۰ حملهای بود که اسرائیل از سال ۲۰۱۳ مسئولیت آن را برعهده گرفته است.
اما به اعتقاد نارونی، حمله به پایگاه T4 همه قواعد را عوض کرد. برای محور مقاومت که اعضای اصلی آن ایران، سوریه و حزبالله هستند، زمان برای تحمیل «عواقب» و مهار تحریکات فزاینده اسرائیل فرا رسیده بود.
چهار روز بعد، شیخ حسن نصرالله در یک سخنرانی رسانهای تصریح کرد: «اسرائیلیها باید بدانند که مرتکب یک اشتباه تاریخی شدهاند. این یک اشتباه ساده نیست...بلکه یک تحول محوری در وضعیت منطقه محسوب میشود.
آنچه پس از این رخ خواهد داد، مشابه آنچه پیش از این (حمله به T4) بوده است، نخواهد بود.
به نوشته نارونی، ایران، سوریه و حزبالله، خیلی بهندرت به یک اقدام نظامی اسرائیل مستقیما ً پاسخ میدهند. بنا به بیانیهای که اخیراً توسط معاون دبیر کل حزب الله لبنان منتشر شد، دلیل این رویکرد، سلب امکان «تحمیل قواعد مناقشه» ازسوی اسرائیل است. این تدبیر اما به «جری شدن» اسرائیل منجر شده بود. ولی اینبار، تلاش اسرائیل برای ایجاد قواعد مطلوب مناقشه با توسل به حملات موشکی مکرر نتیجه عکس داشت.
روز دوشنبه، نصرالله در یک سخنرانی گفت: «این پیام به دشمن اسرائیلی منتقل شد؛ دوره ای که شما بدون هیچ عواقبی به سوریه ضربه می زدید به پایان رسیده است».
دبیر کل حزبالله افزود متحدان این حزب از طریق رابطهای ثالثی به اسرائیل پیام دادهاند که «اگر باز خط قرمزها را در سوریه نقض کند، موشکهای بیشتری عمق اسرائیل را هدف قرار خواهد داد».
نارونی می افزاید، اسرائیلیها انتظار داشتند که دولت سوریه، ایران و حزب الله همچنان درگیر نبردهایشان با پیکارجویان در نقاط دیگر (سوریه) باشند و یا توسط روسها که علنا ً مصرند که از دعوای اسرائیل با حزب الله و ایران بیرون بمانند، مهار شوند. آنها انتظار نداشتند که ائتلاف (ایران، سوریه و حزب الله) درگیری را به اهداف نظامی اسرائیل مستقر در بلندیهای جولان اشغالی بکشاند. اراضی که قانونا ً خاک سوریه هستند.
نارونی در این بخش از مقاله بر وضعیت داخل جولان اشغالی متمرکز میشود و مینویسد، از سال ۲۰۱۱ (که جنگ داخلی سوریه آغاز شد) اکثریت ساکنان دُروز جولان تحت اشغال اسرائیل با وحشت نظاره گر آزار و ایذا و حتی قتل همکیشانشان توسط پیکارجویان افراطی در آن سوی خط حائل بوده اند. بسیاری از دُروزها اعتقاد دارند که این پیکارجویان توسط اسرائیل حمایت می شوند. محور مقاومت در صدد است تا با حمایت از مقاومت ضد اسرائیلی در جولان، از این موج خشم بهره برداری کند. به بیان ساده، جولان مستعد تاثیر پذیری از داخل و خارج است و حملات هفته گذشته اسرائیل به سوریه، آن را به یک هدف تبدیل کرده است.
نارونی می افزاید، روسیه ممکن است از این تحول خشنود نباشد. آنها ترجیح میدهند بر کاهش تنشها و حل مناقشه سوریه متمرکز باشند. اما در حالی که مسکو حملات محدود اسرائیل علیه سوریه و متحدانش را تحمل کرده، روسیه اهرمهایی را برای محدود کردن دامنه و تواتر این حملات در اختیار دارد. قابلیت روسیه برای تحویل پدافند هوایی اس ۳۰۰ و اس ۴۰۰ به سوریه یک عامل بازدارنده برای اسرائیل است.
نارونی در نتیجهگیری مینویسد، در حالی که بعید است سوریه، ایران یا حزبالله در حال حاضر بهدنبال درگیری با اسرائیل باشند، اما روشن است که آنها نسبت به تحریکات نظامی اسرائیل واکنش نشان خواهند داد. به اعتقاد نارونی، ظرف ۷ سال اخیر خاورمیانه هیچگاه به اندازه امروز در معرض خطر جنگ قرار نداشته است و به همین دلیل، بیش از هر زمان دیگری به رهبران خونسرد نیاز است – حتی اگر سوریه، ایران و حزبالله احساس کنند برای کاهش تنش و ایجاد بازدارندگی ناچار به واکنش (به حملات اسرائیل) هستند.