آیا چین در مسیر زمینهسازی و عادیسازی روابط با طالبان است؟
مجموعه عکسهای ماه گذشته رسانه دولتی چین که وانگ یی، وزیر خارجه این کشور، را شانهبهشانه یک مقام طالبان نشان میداد واکنشهایی در رسانههای اجتماعی این کشور برانگیخت.
از آن زمان، دستگاه تبلیغات چین آرامآرام شروع کرده است ذهنیت مردم این کشور را برای پذیرش سناریوی محتمل آماده کند: پکن طالبان، گروه اسلامگرای تندرویی که بهسرعت در حال تصرف افغانستان است، بهعنوان رژیمی مشروع و قانونی به رسمیت بشناسد.
تحلیلگری در کانال ویچت در مورد طالبان نوشت: «حتی اگر نتوانند کنترل کل کشور را به دست بگیرند، همچنان نیرویی مهماند که باید در نظر گرفته شوند.»
روز جمعه ۱۳ اوت (۲۲ مرداد)، گلوبال تایمز، روزنامه مطرح نزدیک به دولت چین، مصاحبهای با رهبر حزب اپوزیسیون افغانستان را منتشر کرد که میگوید در دولت انتقالی افغانستان، طالبان هم باید حضور داشته باشند.
تحرکات طالبان همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، چین را در موقعیت ناخوشایندی قرار داده است زیرا چین همواره افراطگرایی مذهبی را بانی بیثباتی در منطقه سینکیانگ عنوان کرده و مدتهاست نگران است مناطق تحت کنترل طالبان به پناهگاه نیروهای جداییطلب تبدیل شود.
اما از سوی دیگر، چین به سیاست عدممداخله در امور داخلی سایر کشورها پایبند است.
این کشور تدابیر امنیتی در سینکیانگ را تشدید کرده است و براساس برآورد کارشناسان سازمان ملل و گروههای حقوق بشری، دستکم یک میلیون اقلیت اویغور و سایر مسلمانان را در مراکزی محبوس کرده که به ادعای چین، مراکز آموزشی برای کمک به ریشهکنی افراطگرایی اسلامی و جداییطلبی است.
دیدار ماه گذشته وزیر خارجه چین و نماینده طالبان در شهر تیانجین در شمال چین صورت گرفت. در حالی که طالبان روزبهروز بیشتر قدرت میگیرد، وانگ ابراز امیدواری کرد افغانستان بتواند یک «سیاست اسلامی معتدل» اتخاذ کند.
یک کاربر چینی در ویبو، رسانهای اجتماعی شبیه توییتر، زیر ویدیوی خبری که وانگ را کنار مقام طالبان نشان میداد، نوشت: «این همان طالبان نیست که بوداهای بامیان را مقابل چشم رسانههای جهان منفجر کرد؟»
چین عملگرا
چین در برخورد با طالبان ممکن است بتواند با تکیه بر این مساله اعمال نفوذ کند که برخلاف روسیه و آمریکا، هرگز با طالبان نجنگیده است.
وقتی طالبان در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ قدرت را در افغانستان در دست داشت، چین روابطش با این کشور را به حالت تعلیق درآورده بود و پیشتر در سال ۱۹۹۳، در پی بروز جنگ داخلی، دیپلماتهایش را از افغانستان خارج کرده بود.
لین مینونگ، کارشناس جنوب آسیا در دانشگاه فودان شانگهای، گفت: «اینجا ما عملگراییم. چگونگی اداره کشورتان به خودتان مربوط است، فقط اجازه ندهید روی چین اثر بگذارد.»
لین در ادامه افزود: «وقتی یک قدرت آسیایی مهم مثل چین با ملاقاتی چنین علنی، نشان میدهد که مشروعیت سیاسی طالبان را به رسمیت میشناسد، این یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ برای طالبان است.»
رسانههای دولتی چین در هفته جاری دستکم دو تحلیل منتشر کردهاند که تاکید دارند افغانستان «گورستان امپراتوریها» بوده است و به چین هشدار میدهند که در باتلاق «بازی بزرگ» فرو نرود، و این پیام را تقویت میکند که چین نه قصد دارد نیرو به افغانستان بفرستد و نه خیال دارد خلا قدرت پس از خروج آمریکا را پر کند.
طالبان پس از دیدار با وانگ، ابراز امیدواری کرد چین بتواند نقش اقتصادی بزرگتری ایفا کند.
به گفته ژانگ لی، استاد مطالعات جنوب آسیا در دانشگاه سیچوان، «این نشان میدهد چین شاید از وعده کمک اقتصادی و سرمایهگذاری در افغانستان پساجنگ بهعنوان مشوق استفاده کرده باشد تا دو طرف را تشویق کند دست از جنگ بردارند و به توافق سیاسی برسند.»
خطر بیثباتی منطقهای برای چین زمانی برجستهتر شد که ماه گذشته، ۱۳ نفر از جمله ۹ کارگر چینی در بمبگذاری انتحاری یک اتوبوس در پاکستان کشته شدند. چین در حال حاضر در چارچوب پروژه زیرساختی عظیم طرح ابتکاری «کمربند و جاده» در پاکستان حضور دارد.
در پیوند با همین موضوع، ژانگ گفت: «اولویت اول چین این است که درگیری پایان یابد، زیرا افراطگرایی و تروریسم زاییده هرجومرج است.»