تثبیت گامبهگام وضع موجود اسرائیل
اعلام تصمیم روز دوشنبه ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن حضور اسرائیل در بلندیهای جولان، بهعنوان «بخش جداییناپذیر» آن کشور، اقدامی مهم بعد از انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم (بیت المقدس) است و میتواند در گام بعدی، در رابطه با تصرفات اسرائیل در ساحل غربی تکرار و به پیشبرد تدریجی راهبرد «تثبیت وضع موجود اسرائیل» منجر شود.
تصمیم اخیر آمریکا با سیاست گذشته ایالات متحده و متحدان اروپاییاش تفاوت دارد، که همسو با قطعنامههای سازمان ملل، جولان را بخشی از سرزمینهای اشغالی میخواند.
هرچند تصمیم آمریکا در به رسمیت شناختن حضور اسرائیل در جولان در وضع کنونی ارتفاعات یادشده، که از سال ۱۹۶۷ تاکنون در اختیار اسرائیل بوده است، تغییری ایجاد نخواهد کرد، پیامدهای سیاسیاش در هر حال میتواند تبعات گستردهای به دنبال داشته باشد.
بلندیهای جولان از سال ۱۹۴۷ تا جنگ ششروزه اعراب و اسرائیل، بخشی از خاک سوریه محسوب میشد و از زمان پایان جنگ یادشده تاکنون، در تصرف اسرائیل بوده است.
هرچند منابع اسرائیلی عموما بر بُعد نظامی در اختیار داشتن بلندیهای جولان و اهمیت آن در دفاع از امنیت اسرائیل تاکید دارند، این ارتفاعات و زمینهای حاصلخیزش منبع بزرگ تامین آب شیرین اسرائیل نیز به شمار میروند.
پس از شکست اعراب در جنگ سال ۱۹۶۷، سوریه امضای سریع سند متارکه جنگ با اسرائیل را پذیرفت، ولی در جریان جنگ سال ۱۹۷۳، برای تصرف آن تلاش کرد، اقدامی که به شکست نظامی تازه و امضای سند دیگری برای متارکه جنگ منجر شد.
اسرائیل در سال ۱۹۸۱، بهصورت یکجانبه بلندیهای جولان را ضمیمه خاک خود اعلام کرد ــ مشابه اقدام روسیه در سال ۲۰۱۴ در رابطه با شبهجزیره کریمه، بخشی از حدود ملی اوکراین، که علیرغم اعتراض جامعه جهانی و تحریمهای آمریکا و اروپا، آن را بخشی از خاک خود خواند.
نیروهای نظامی اسرائیلی مستقر در بلندیهای جولان، که در فاصله ۶۰ کیلومتری دمشق، پایتخت سوریه، قرار دارد، از موقعیت برتر و ویژهای برخوردارند که به آنها امکان میدهد نیروهای سوری را زیر آتش بگیرند.
آیا گام بعدی کرانه غربی است؟
روند جاری به رسمیت شناختن گامبهگام وضع موجود اسرائیل از سوی دولت ترامپ، علیرغم مخالفت سازمان ملل، اعراب و کشورهای اروپایی، از گام بعدی آمریکا در رابطه با ساحل غربی رود اردن حکایت دارد.
نتانیاهو که ۹ آوریل در انتخابات سراسری اسرائیل بخت خود را برای حفظ پست نخستوزیری میآزماید و در صورت پیروزی، دستکم تا ماه اوت و زمان رسیدگی قضایی به پرونده فساد مالیاش در این پست خواهد ماند، از حرکت سیاسی ترامپ در مورد جولان چنان خشنود شد که او را با کوروش، شاهنشاه ایران که یهودیان را به سرزمین پیشینشان بازگرداند، آرتور بالفور، وزیر خارجه بریتانیا که بیانیه سال ۱۹۱۷ در مورد حق سکونت یهودیان در فلسطین را تنظیم کرد، و همچنین هری ترومن، رییسجمهوری وقت آمریکا که در سال ۱۹۴۸ موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت، مقایسه کرد.
نتانیاهو خواستار حفظ کامل دره اردن و ساحل غربی و ضمیمه ساختن منطقهای است که در آن صدها هزار اسرائیلی زندگی میکنند.
در عوض به رسمیت شناخته شدن این خواسته، نخستوزیر اسرائیل با موجودیت دولت خودگردان و منتخب فلسطینی، بهشرط نداشتن حق استفاده از نیروهای نظامی و همچنین قبول نظارت دولت مصر بر نوار غزه، موافقت خواهد کرد.
اراضی و مناطق موسوم به کرانه غربی رود اردن نیز مانند جولان طی جنگ ششروزه، که «جنگ دفاعی» خوانده میشود، به تصرف اسرائیل درآمد و به نوبه خود در معادلات امنیتی اسرائیل، از اهمیت خاصی برخوردار است.
«حرم شریف» مسجد الاقصی (سومین مکان مقدس مسلمانان)، قبه الصخره، دیوار ندبه و کلیسای مقبره مقدس (محل به صلیب کشیده شدن و عروج عیسی مسیح) را شامل میشود که بهترتیب، در محلههای مسلماننشین، یهودینشین و مسیحینشین بیتالمقدس قرار دارند و از این لحاظ، بیتالمقدس برای پیروان ادیان ابراهیمی اهمیت و حساسیت خاصی دارد.
اعلامیه دولت ترامپ مبنیبر بهرسمیت شناختن تسلط اسرائیل بر اراضی تحت اشغال آن کشور در کرانه غربی رود اردن میتواند طی هفتههای بعد از انتخابات پارلمانی آن کشور صادر شود.
نقش ایران در سرنوشت «معامله قرن»
سیاست ترامپ در رابطه با اراضی اشغالی بهمنزله گذار از سیاست خارجی ۵۰ ساله آمریکا در این رابطه محسوب میشود.
مواضع سیاسی تازه واشنگتن، با وجود اعتراضها و احتمالا شکایت فلسطینیها به مجامع عربی (اتحادیه عرب) و یا جهانی (سازمان ملل، که آمریکا در آن حق «وتو» دارد)، وضعیت جغرافیایی موجود منطقه را تثبیت و بازگشت به وضعیت پیش از جنگ ششروزه را عملا ناممکن میسازد.
در وضع کنونی، اعراب ترجیح میدهند مساله فلسطین و سرزمینهای اشغالی را مسکوت بگذارند و بهجای آن، برای خنثی کردن تهدیدهایی که جمهوری اسلامی ایران متوجه آنها ساخته است به اسرائیل نزدیکتر شوند ــ چنانکه امارات متحده عربی، اندکی بعد از بیانیه روز دوشنبه آمریکا، بر ضرورت این همکاریها تاکید کرد.
انتظار میرود در صورت پیروزی نتانیاهو در انتخابات روز نهم نوامبر، طرح آمریکا برای مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل، که آن را «معامله قرن» نامیدهاند، منتشر و با سرعت و جدیت پیگیری شود.
در صورت شکست نتانیاهو در انتخابات و به قدرت رسیدن بنی گانتز و تشکیل دولت ائتلافی بعدی اسرائیل، نیز خطوط کلی «معامله قرن»، که طراحی آن به جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ سپرده شده است، انتشار مییابد و پیگیری میشود، اما شاید با تامل بیشتر و سرعت کمتر.
یکی دیگر از نتایج محتمل پیروزی نتانیاهو در انتخابات، ایفای نقشی است که نخستوزیر اسرائیل میتواند بهعنوان میانجی مورد اعتماد پوتین و ترامپ در تعیین تکلیف رژیم اسد در سوریه، وضعیت حزبالله در لبنان و بهخصوص تقسیم مناطق تحتنفوذ روسیه و آمریکا در منطقه داشته باشد.
به این ترتیب، نقش جمهوری اسلامی ایران در روند تحولات سیاسی آینده منطقه، مناسبات اعراب و اسرائیل و تعیین تکلیف سرزمینهای اشغالی، نقشی تسهیلکننده در راستای تامین منافع و خواستههای کشوری است که حکومت ایران حتی از بردن نامش پرهیز میکند.