خروج آمریکا از برجام؛ تشدید فشار بر ایران از طریق نقض تعهد
خروج امریکا از برجام چه ابعاد و پیامدهایی را در بر دارد؟ این پرسشی مهم است که پاسخ به آن را باید در ابعاد اقتصادی، سیاسی و حقوق بین الملل جویا شد.
از بُعد اقتصادی ترامپ نه تنها خروج امریکا از برجام را اعلام کرد بلکه تهدید کرد که «بالاترین سطح تحریمهای هستهای» را بر ایران اعمال خواهد کرد. این موضع صریح رئیس جمهور امریکا ناشی از این واقعیت است که او به خوبی از شکنندگی اقتصاد ایران آگاه است. تنها به عنوان یک نمونه، در روزهای منتهی به اعلام نظر ترامپ، بازار ارزهای خارجی التهاب بی سابقهای را مشاهده کرد.
ارزهای خارجی در بازار نایاب شدند. دلار به نزدیک ۷ هزار تومان رسید و دولت روحانی ناتوان در تامین ارز بازار بود.
مبتنی بر این وضعیت متلاطم اقتصادی کشور، ترامپ تشخیص داده که باید بر این پاشنه آشیل جمهوری اسلامی دست بگذارد. تشخیص او از این ناحیه درست است، اما، به هزینه قربانی کردن حقوق بینالملل.
میدانیم که بنیاد حقوق بینالملل بر تعهدات بنا شده است. از همین جاست که در گوشه گوشه مباحث حقوق بینالملل از تعابیری مانند پیمان، میثاق، معاهدات، کنوانسیون و قرارداد نام برده میشود.
گو اینکه برجام یک پیمان بینالمللی نیست و به طور محدود به عنوان پیمانی بینالدولی میان شش کشور (امریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) با ایران به امضا رسید، ولی در ذات خود یک پیمان است. پیمانی که چه خوب و چه بد (به گفته ترامپ) تدوین شده باشد برای کشورهای امضا کننده تعهدآور است. اگر فرض را بر این بگیریم که ایران به تعهدات خود پایبند نبود، آنچه ایران را تحت فشار بینالمللی قرار میداد این بود که تهران پیمان خود را بر اساس مفاد برجام نقض کرده و مستوجب تنبیه است.
عیناً همین وضع را میتوان درباره تعهد آمریکا متصور دانست. آمریکا در زمان اوباما بر اساس امضایی که پای برجام گذاشت و به تأیید کنگره نیز رسید خود را متعهد به تکالیفی نمود که فارغ از اینکه کدام رئیس جمهور آن را امضا نموده، بر اساس اصل «جانشینی دولتها» برای تمامی دولتهای آمریکا تعهدآور است، مادامی که ایران به تعهدات خود پایبند باشد.
آنچه دونالد ترامپ با خروج از یک توافق بینالدولی مرتکب شد گو اینکه فشار اقتصادی را بر تهران تا حد براندازی افزایش خواهد داد، ولی در واقع نقض تعهد یک کشور است، آن هم کشوری در حد و اندازه ایالات متحده که رکن اساسی همه پیمانها و میثاقهای بینالمللی است.
به عبارت دیگر، ترامپ به انگیزه تشدید فشار بر تهران با قربانی کردن حقوق بینالملل به صورت یک طرفه و بدون قبول مشورت دوستان نزدیک آمریکا (مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان) از برجام خارج شد.
جنبه مضحک سخنرانی ترامپ این بود که او در هنگام اعلام خروجش از تعهدی که دولتی قبلی آمریکا کرده، یادآور شد که مایک پمپئو، وزیر خارجهاش هم زمان با این سخنرانی در مسیردیدار با مقامات کره شمالی است. تردیدی نیست که نخستین پرسش مذاکره کننده سرسختی همچون کره شمالی این است که دولت آمریکا چه تضمینی میتواند بدهد که بر پیمان خود با کره شمالی پایبند است، وقتی میبیند دولت ترامپ هرچه اوباما در برجام رشته بود و کنگره آن را از تصویب گذرانده بود، نقض کرده است.
به بیان ساده، ترامپ نه تنها تعهد دولت پیشین آمریکا را که برای دولت او نیز الزام آور بود، نقض کرده بلکه بنیادی ترین اصول حقوق بینالملل را نقض کرده است، که موجب میشود خدشهای تاریخی بر حیثیت آمریکا وارد آید. به تعبیر دیگر، اگر ترامپ میتواند با چرخش قلم تعهد دولت پیشین آمریکا را نقض کند، هر یک از رؤسای جمهور بعدی آمریکا نیز میتوانند تعهدات ترامپ را با چرخش قلمی نقض کند. آیا این زیانی تاریخی برای آمریکا نیست که به عنوان کشوری «ناقض عهد» نه در یک مقطع زمانی بلکه در همه مقاطع تاریخی شناخته شود؟
از سخنان ترامپ به خوبی دریافت میشد که او به صورت تک بُعدی به نواقص برجام (آن گونه که او باور داشت) مینگریست. او برجام را «توافقی ذاتاً ناقص» برشمرد ولی در توجیه آن نگفت که چگونه آمریکا و متحدانش حاضر شدند این توافق ناقص را امضا کنند؟ آیا آنها این را نمیدانستند و ترامپ میداند؟ یا آنها نیز این را میدانستند ولی مصلحت را بر امضای همین توافق ناقص میدانستند.
این همان جنبه سیاسی تصمیم ترامپ است که در سخنانش به افشاگریهای اخیر نتانیاهو علیه برنامه هستهای ایران استناد کرد، ولی به گزارشهای آژانس مبنی بر التزام ایران به تعهداتش استناد نکرد. او به سخنان نتانیاهو ارجاع داد ولی به ترافیکی از سفرهای متعدد مقامات اروپایی برای تشویق ترامپ در باقی ماندن در برجام ارجاع نداد. به این ترتیب، گرچه او فشارها بر ایران را به طور موثر افزایش خواهد داد، اما، شکاف میان دو سوی آتلانتیک را دامن خواهد زد، بهویژه وقتی در یاد آوریم که او به صورت یکجانبه از پیمان مهم پاریس خارج شد و متحدان اروپاییاش را تهدید کرده که در صورت تأمین نشدن درخواستش مبنی بر کاهش هزینههای آمریکا در ناتو، از این پیمان نیز خارج خواهد شد.
به این ترتیب، شکافی که پیش از این، بین دو سوی آتلانیک بروز کرده بود با خروج آمریکا از برجام تعمیق بیشتر خواهد یافت.
گرچه آمریکا با هدف منزوی کردن ایران از برجام خارج شده است، اما، این تصمیم او و دیگر تصمیمهای یکجانبه او بیش از منزوی کردن ایران، ترامپ را در میان دوستان آمریکا منزوی میکند، تا جایی که همه به امید تغییرات جدید در واشنگتن باشند، که ترامپ یا به دلیل رسواییهایش برکنار شود یا ترکیب کنگره عوض شود.