دیپلماسی طالبان، دورنمای صلح و بازی پیچیده
هتل پرزیدنت مسکو که به افاسبی، سازمان اطلاعات و امنیت روسیه یا همان کا.گ.ب. پیشین وابسته است و از پنجره آن، رودخانه مسکو و کمی دورتر، کاخ کرملین دیده میشود، میزبان مهمانانی ویژه با ریش و دستار بلند است.
خبر حضور هیات پنجنفره گروه طالبان که ۱۷ سال است علیه دولت مورد حمایت آمریکا در افغانستان میجنگد، آنهم در هوای سوزان ۵درجه زیر صفر، بار دیگر پایتختنشینان روسیه را بهیاد چهلسال پیش انداخته است که ارتش سرخ به افغانستان لشکرکشی کرد.
اما چهار دهه پساز آن لشکرکشی، کرملین از آغاز روند صلح و پایان بحران جنگ در افغانستان سخن میگوید، آنهم در چهره میانجی.
روسیه که پساز خروج از افغانستان در سال ۱۹۸۹ برای مدت طولانی در امور این کشور، سیاست بیتفاوتی اختیار کرده بود، با برگزاری نشست طالبان، اوج اشتیاق، قدرتنمایی و جاهطلبی خود را درقبال اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان بهنمایش گذاشتهاست؛ نشستی که در آن بهرغم مخالفت دولت افغانستان و آمریکا، از هیات طالبان، شورایعالی صلح و ۱۱ کشور ذیدخل در مساله افغانستان ازجمله ایران، پاکستان و چین، در سطح وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، استقبال شده است.
شیرمحمد عباس استانکزی که هیات پنجنفره طالبان را در نشست مسکو رهبری میکند، سعی کرد چهرهای قدرتمند، اما آشتیجو از گروه طالبان بتراشد.
طالبان، در واقع، بیش از هر وقت دیگر بر خاک افغانستان تسلط دارد و براساس گزارش بازرسان آمریکایی به کنگره، دولت افغانستان تنها بر ۵۵/۵ درصد کشور کنترل دارد.
بنابراین در شرایط کنونی این طالبان است که از موضع قدرت مانور میدهد.
در مسکو تمام اعضای هیات طالبان که دیدن چهره زن را حرام میدانستند، بیباکانه روبروی خبرنگاران زن «بیحجاب» روسی ظاهر شدند، با آنها دست دادند و بیش از بیستدقیقه، سیاست و موضع طالبان را توضیح دادند.
آقای استانکزی، ریيس دفتر قطر طالبان گفت: «مذاکرات ما برای روند صلح، دو بخش دارد. بخش اول با آمریکاست. تمام مسائلی که مربوط به آمریکاییها میشود مانند خروج نیروها، خروج [نام رهبران طالبان] از لیست سیاه و بهرسمیت شناختن دفتر سیاسی طالبان، روی میز مذاکره با آمریکا خواهد بود.» او درمورد گفتوگو با افغانها هم گفت:«مسائل داخلی افغانستان مانند حکومت آینده، قانون اساسی و دیگر مسائل، میتواند با طرف افغانستان مذاکره شود.»
اما او بر این شرط طالبان هم تاکید کرد که آمریکا باید برای تعیین زمان خروج نیروهایش از افغانستان ضمانت بینالمللی بدهد و پس از آن است که شورشیان با طرف افغانستان گفتوگو خواهند کرد.
دیپلمات طالبان که در نشست خبری به زبان انگلیسی و فارسی حرف میزد، دولت مرکزی افغانستان را چالشی بر سر راه آغاز روند صلح دانست: «اما در افغانستان با آن احزاب سیاسی گفتوگو میشود که روی مردم نفوذ داشته باشند، نه این حکومت فعلی. به این دلیل که حکومت فعلی، حمایت مردم را در افغانستان ندارد. این حکومتی است که از طرف آمریکا بر مردم تحمیل شده است. آنها حمایت مردمی ندارند. اما با دیگر احزاب سیاسی انشاالله مذاکره میکنیم.»
سرپیچی از پذیرش جایگاه دولت افغانستان که مشروعیت خود را دستکم سهبار از راه آرای مردم بهدست آورده است، مانع اصلی برسر هرنوع مذاکرات آتی خواهد بود. سیاست طالبان در بهرسمیت نشناختن دولت افغانستان، درواقع انکار بنیاد ۱۷سال دستاورد افغانستان در بخش دموکراسی، آموزش، آزادی بیان و حقوقبشر قلمداد میشود که زیر نظر دولت مرکزی حاصل شده است.
طالبان با این موضعگیری میخواهد بگوید دولت مشروع، امارت اسلامی طالبان است که به زور آمریکا ساقط شده است و با رفتن آمریکا از افغانستان، میخواهد با احزاب و جریانهای سیاسی و در غیاب دولت مذاکره کند. به این ترتیب، این بهمعنای بازگشت به پیش از سال ۲۰۰۱ و تحویل دودستی افغانستان به دست طالبان خواهد بود؛ اما به طالبان پختهتر، منعطفتر و سیاسیتر.
از همین روست که آمریکا برای کلید زدن یک راهحل سیاسی فراگیر و قابل قبول برای همه طرفها، مصمم شده است تا زمینه خروج آبرومند نیروهایش از افغانستان را فراهم کند. زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه آمریکا در امور صلح که با طالبان گفتوگو کرده، امروز (یکشنبه ۲۰ آبانماه)در کابل است تا به کمک پاکستان، عربستان سعودی و قطر، طالبان را از این موضع که با همه گفتوگو میکنند جز دولت افغانستان، پایین بکشد.
انتخاب خلیلزاد که وزنه سنگینی در آمریکا و افغانستان است، روشنترین اقدام دولت ترامپ برای کشاندن طالبان به پشت میز مذاکره بوده است.
کار آقای خلیلزاد سخت خواهد بود. او برای آغاز روند صلح، باید در چند جبهه اجماع سیاسی تشکیل دهد تا همگان نقش سازندهای در این فرایند ایفا کنند. جلب اعتماد دولت افغانستان، گروههای سیاسی بیرون از دولت، جامعه مدنی و فعالان حقوقبشر در اولولیت قرار دارد. ترغیب و تنبیه پاکستان که بیشترین نفوذ را بر طالبان دارد، به تشویق طالبان برای تندادن به مذاکره سازنده و توافق منطقی، از اهمیت زیادی برخوردار است و هماهنگکردن منافع قدرتهای منطقه مانند ایران، عربستانسعودی، روسیه و چین درقبال هر نوع سازش سیاسی هم کماهمیت نخواهد بود.
آقای خلیلزاد در دیدار با رهبران سیاسی افغانستان و اپوزیسیون حکومت گفته است که همه طرفهای بحران افغانستان «باهم نزدیک شدهاند و انتظار میرود بهزودی به صلح دست پیدا کنیم».
او بهطور مثال، در نشست با عطا محمد نور، رییس اجرایی جمعیت اسلامی، بر ایجاد گروه «ملی و مقتدر» مورد تایید همه افغانها برای کار روی روند صلح تاکید کرده است.
در جریان همین ماموریت، سفر به پاکستان و قطر هم در برنامه آقای خلیلزاد است.
بیشتر سوءظن متوجه عملکرد پاکستان است که گفته میشود از سالها پیش بهدنبال ایجاد عمق استراتژیک در افغانستان بوده است .
امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، دیروز در انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان از تقاضاهای پاکستان از دولت افغانستان در سالهایی که او در دولت بود، یاد کرد و گفت که ژنرال اشفق کیانی، رییس ارتش پاکستان، از حامد کرزی، رییس جمهوری پیشین خواسته بود که با پاکستان توافق کند و در آن صورت، طالبان ظرف ششماه، نقش خود را در صحنه سیاسی و نظامی افغانستان، از دست خواهد داد.
به گفته آقای صالح، خواستههای پاکستان از دولت افغانستان، از این قرار است:
۱. موافقتنامه استراتژیک و امنیتی با آمریکا را امضا نکنید.
۲. خلاء استراتژیک را پاکستان و چین پرمیکنند.
۳. ۳۰درصد افسران افغان را برای آموزش به پاکستان بفرستید.
۴. ایجاد مکانیزم مشترک برای مدیریت مرز.
۵. آغاز فوری مذاکرات بر سر آب.
۶. دسترسی پاکستان به آسیای مرکزی بدون درخواست دسترسی افغانستان به هند.
۷. پایان حضور هند در شرق و جنوب افغانستان. هیچ اجازهای در حوزههای بشردوستانه، استخراج معادن و دیپلماتیک به هند ندهید.
۸. موافقت همکاری استراتژیک با پاکستان امضا کنید.
۹. توقف فوری کار رسانههایی که بدگویی پاکستان را میکنند.
۱۰. کنسرسیومی با چین و پاکستان امضا کنید که بر تمام صنعت استخراج افغانستان، انحصار داشته باشد.
بهنظر میرسد که حالا توپ در میدان طالبان است. آمریکا و افغانستان اراده خود برای صلح و سازش را نشان دادهاند. حالا نوبت طالبان است که نشان دهند بازیچه سیاست پاکستان نیستند و میتوانند بهطور مستقل تصمیمگیری کنند و برای برقراری صلح و امنیت در افغانستان از خود ابتکار نشان دهند؛ بحرانی که در این هفدهسال، به گفته استانکزی جان بیشاز ۷۰هزار نفر از آنها را گرفته است. در غیر اینصورت، امکان گرفتاری افغانستان به یک بازی پیچیده بزرگ قدرتها خیلی بعید نیست؛ چیزی که از این کشور یک سوریه ثانی خواهد ساخت.