نفت روسیه جایگزین نفت ایران
در شرایطی که به گفته جان کری، وزیر خارجه پیشین آمریکا، دولت ترامپ بهدنبال براندازی جمهوری اسلامی است و به این منظور، کاهش فروش نفت ایران به صفر در دستور دور بعدی تحریمهای ترامپ قرار دارد، حسین کاظمپور اردبیلی، نماینده ایران در اوپک، روز شنبه ۲۴ شهریورماه در مصاحبه با خبرگزاری شانا اعلام کرده است که روسیه و عربستان سعودی بهدنبال «تصاحب بخشی از سهم ایران» در بازار نفتاند.
در روابط پر تنش تهران – ریاض شنیدن چنین خبری مبنیبر اینکه عربستان سعودی بهدنبال تصاحب سهم ایران در بازار نفت است، جای شگفتی ندارد. اما شنیدن خبری از زبان نماینده ایران در اوپک، مبنیبر اینکه روسیه نیز بهدنبال تصاحب سهم ایران در بازار جهانی نفت است، قطعاً تأملبرانگیز است.
این از آن روست که تنها ۸ روز پیش از اطلاعرسانی کاظمپور اردبیلی، ولادیمیر پوتین در سفری به تهران در ۱۶ شهریورماه، با آیتالله خامنهای دیدار داشت. علی خامنهای در این دیدار، با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه، خواستار افزایش همکاری دو کشور بهمنظور «مهار آمریکا» شده بود.
اینک با اطلاعرسانی کاظمپور اردبیلی، روشن میشود که نهتنها روسیه بهدنبال مهار آمریکا نیست، بلکه درصدد همکاری با آمریکا برای بهصفر رساندن صادرات نفت ایران است. به بیان دیگر، اگر روسیه دست به چنین اقدامی نزند، ممانعت آمریکا از فروش نفت ایران، بازار جهانی نفت را ملتهب خواهد کرد و فشارها بر ترامپ افزایش خواهد یافت، ولی همراهی پوتین با ترامپ، موجب میشود که آمریکا بدون واهمه از التهاب در بازار جهانی نفت، فشار اقتصادی بر ایران را به اوج برساند و نتیجهای که جان کری پیشبینی کرده است، محقق شود.
علی خامنهای در دیدار با ولادیمیر پوتین در تهران، با اشاره به تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه، خواستار افزایش همکاری دو کشور بهمنظور «مهار آمریکا» شده بود.
با این توصیف، بهرغم همکاری تهران و مسکو در سوریه، چرا روسیه حاضر شده است که در تصاحب سهم ایران از بازار نفت در کنار عربستان سعودی با آمریکا همکاری کند؟ آیا میتوان روسیه را شریک «راهبردی» ایران دانست؟
برای مثال در ۲۶ مرداد ۹۵، در واکنش به جنجالی که بابت پرواز جنگندههای روسی از پایگاه هوایی نوژه به مقصد سوریه بالا گرفته بود، علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیتملی گفته بود: «همکاری ما با روسیه راهبردی است». یک روز پس از او، در ۲۷ مردادماه، علیاکبر ولایتی، مشاور ارشد آیتالله خامنهای نیز گفته بود: «نگاه به شرق مستلزم … ارتباط راهبردی و استراتژیک با کشورهایی مثل روسیه و چین است.»
آیا چنانکه این دو مقام ارشد جمهوری اسلامی گفتهاند، روسیه شریک استراتژیک ایران است؟
روسیه روابط خود با ایران را «راهبردی» نمیداند
شواهد بسیاری در دست است که بههیچرو، نمیتوان گمان داشت روسیه روابط خود با تهران را «راهبردی» میداند. دو نمونه روشن آن، تعلل مسکو در راهاندازی نیروگاه بوشهر و تعلل در واگذاری سامانه موشکی اس-۳۰۰ است که بر همه روشن است. از همه بدتر، رأی موافق مسکو به تکتک قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران است که روسیه امضای خود را زیر آنها گذاشته بود.
اما، بهتر از این شواهد، مراجعه به «سند دکترین سیاست خارجی روسیه» است که در نوامبر ۲۰۱۶ به امضای ولادیمیر پوتین رسید. مطالعه این سند، نشان میدهد که وزن و جایگاه جمهوری اسلامی و در عین حال، رقبای منطقهای ایران، در سیاست خارجی روسیه کجاست.
برای مثال، درحالیکه این سند، هند و چین را در شمار کشورهایی قرارداده که روسیه با آنها از «شراکت استراتژیک» برخوردار است، اتحادیه اروپا را «یک شریک مهم اقتصادی- تجاری» و نه شریک استراتژیک برای روسیه توصیف می کند.
با توجه به این مثال، به بررسی جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی روسیه میپردازیم. در ماده ۹۴ این سند، در رابطه با ایران اینگونه آمده است: «روسیه خطمشی توسعه همهجانبه همکاری با جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند و همچنین در اجرای مداوم توافق جامع هستهای ایران براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب ۲۰ جولای ۲۰۱۵، متناسب با تصمیمات شورای حکام آژانس انرژی اتمی میکوشد و بهطور همهجانبهای به این روند مساعدت میکند».
چنانچه ملاحظه میشود، این بند کوتاه تنها بر «توسعه همهجانبه همکاری با ایران» تصریح دارد. نکته مهمتر اینکه روسیه دامنه مانور همکاری خود را «متناسب با تصمیمات آژانس و محدود به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت» تعریف کرده است. روشن است که نه در متن و نه مستفاد از متن، چنین استنباط نمیشود که همکاری روسیه با ایران راهبردی است.
بعضی مقامات جمهوری اسلامی، روسیه را «شریک راهبردی» ایران خواندهاند؛ اما در «سند دکترین سیاست خارجی روسیه» تنها به توسعه همهجانبه همکاری با ایران اشاره شده و سخنی از راهبردی بودن این همکاری درمیان نیست.
اما این نکته وقتی از اهمیت بیشتر برخوردار است که بدانیم در بند بعدی سند (بند ۹۵)، به «گفتوگوهای راهبردی با شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس» اشاره شده است. تفاوت این دو بند از یکدیگر بر کسی پوشیده نیست؛ چراکه روسیه درحالی به گفتوگوهای راهبردی با شورای همکاری متمایل است که اعضای این شورا بهویژه عربستانسعودی، رقیب منطقهای جمهوری اسلامی ایران قلمداد میشوند. در فرض اینکه گفتوگوی راهبردی روسیه با این کشورها به نتیجه مثبت بینجامد، شرط این شورا برای توسعه مناسبات با مسکو، کمرنگشدن رابطه تهران-مسکوست.
اینک همسویی روسیه و عربستان سعودی در تصاحب سهم ایران در بازار جهانی نفت، بهعنوان شاهدی دیگر از بازی مسکو با برگ ایران است. از یاد نباید برد که در یکم شهریورماه ۹۵، پساز برملا شدن واگذاری پایگاه هوایی نوژه به روسیه ازسوی خبرگزاریهای روسیه، حسین دهقان، وزیر دفاع پیشین ایران، این اقدام روسها را «بیمعرفتی» آنان توصیف کرده بود. روشن است هیچ شریک «بیمعرفتی» هرگز نمیتواند شریک «استراتژیک» باشد.