۳۵ درصد پربازدیدترین سایتهای جهان در ایران مسدودند
ایران در بین کشورهای جهان یکی از گستردهترین و در عین حال، پیچیدهترین زیرساختهای سانسور اینترنت را در اختیار دارد. از زمان روی کار آمدن سیستم فیلترینگ در اوایل دهه ۸۰ تا به امروز، مدیران و رهبران دستگاههای مختلف در ایران، بدون توقف در حال وسیعتر کردن فهرست سیاه سایتها و برنامههای فیلترشدهاند.
نظام نظارتی اینترنت در ایران که ابتدا بیشتر سایتهای پورنوگرافی را هدف قرار میداد، حالا آنقدر پا را فراتر گذاشته است که کوچکترین ناخشنودی نسبتبه ایدئولوژیهای مورد نظر خود را برنمیتابد. این بخش منطقی و عقلانی ماجرا است. بخش غیرمنطقی این شیوه از نظارت، زمانی مشخص میشود که بدانیم در فهرست سایتهای سانسورشده، نمونههایی وجود دارند که به سختی میتوان برایشان دلیل عقلانی آورد. چنین اقداماتی طی دو دهه گذشته به اندازهای تکرار شده است که حالا با یک بررسی آماری ساده میتوان نتایج نامطلوب آن را نظاره کرد.
یکی از شیوههایی که مجموعههای فعال در زمینه نظارت بر سانسورهای اینترنتی برای بررسی گسترده فیلترینگ انتخاب میکنند، تجزیه و تحلیل فهرست برترین سایتهای جهان از نگاه «الکسا» است. الکسا شرکتی است که بهواسطه سنجههای متنوع خود، سالهاست وبسایتهای مختلف را از منظر بازدید و محبوبیت فهرستبندی میکند. ایران اینترنشنال برای این گزارش، فهرست ۱۰۰۰ سایت برتر از نگاه الکسا را در بازه نیمه ماه اوت ۲۰۱۹ (بدون در نظر گرفتن زیردامنههای موجود در فهرست) بررسی کرده است.
بیش از یک سوم سایتهای پربازدید جهان، در ایران از دسترس خارج شدهاند
نتایج کلی بهدستآمده، نشان میدهد که دسترسی به ۳۵/۱ درصد از یکهزار وبسایت پربازدید جهان برای کاربران اینترنت در ایران ممکن نیست. این میزان از سانسور به شکل نگرانکنندهای بالاست. بررسی کلی جزئیات این آمار میتواند دغدغههای فکری مجموعههایی مانند کمیته فیلترینگ ایران و اعضای آن را مشخص کند.
با نگاهی به دستهبندیهای سایتهای فیلترشده در ایران، اولین نکته حائز اهمیت، در صدر قرار گرفتن وبسایتهایی در حوزه رسانه و خبر است. با توجه به اینکه هیچ سایت فارسیزبانی در بین نمونههای فیلترشده این دستهبندی قرار ندارد، میتوان اینطور نتیجه گرفت که ساختار نظارتی بر اینترنت در ایران، حالا بیش از گذشته دیدگاههای مخالف را فارغ از معیار زبانی سانسور میکند. در بین سایتهای فیلتر شده این دسته میتوان نمونههای مختلفی (از Washington Post آمریکا گرفته تا Marca اسپانیا، Hurriyet ترکیه و Sina چین) را مشاهده کرد.
وبسایتهای در حوزه کامپیوتر و فناوری که شبکههای اجتماعی زیرمجموعه آن به حساب میآیند، در جایگاه دوم پرسانسورترین گروه در این فهرست قرار میگیرند و سایتهای پورنوگرافی رتبه چهارم را در اختیار دارند.
از طرفی، بررسی کشور محل فعالیت ۳۵۱ سایت فیلترشده این فهرست، نشان میدهد ایالات متحده با ۱۳۷ مورد، پرسانسورترین کشور در سیستم فیلترینگ ایران به حساب میآید. پس از آمریکا، چین، هند، بریتانیا و ژاپن در جایگاههای دوم تا پنجم قرار دارند.
نمونههای عجیب فیلترینگ
بررسی فهرست وبسایتهای فیلترشده از بعد فنی و غیرفنی، در بعضی موارد، ما را به نتایج عجیبی میرساند. به عنوان مثال، با وجود آنکه اغلب دامنههای فرعی موتور جستجوی گوگل از نظر ظاهر و محتوا شباهت زیادی به یکدیگر دارند، اما آدرس اینترنتی گوگل برزیل به نشانی google.com.br فیلتر شده است.
برخی وبسایتها مانند Soundcloud، Slideshare، Goodreads و Unsplash با وجود آنکه نسخه https آنها در دسترس است، اما کاربر با مراجعه به نسخه http آنها با صفحه فیلترینگ مواجه میشود.
پیشی گرفتن ایران از چین در زمینه سانسور اینترنت
شهروندان ساکن در چین یکی از شدیدترین سانسورهای اینترنتی در دنیا را تجربه میکنند. کشور چین در کنترل اینترنت و ساخت سختافزارهای مرتبط با کنترل شبکه، ید طولایی دارد. رهبران این کشور با شیوههای مختلفی در تلاشاند تا علاوهبر قطع دسترسی کاربران به سایتهای مطرح، شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین خبری، در عملکرد ابزارهای دور زدن فیلترینگ نیز اختلال ایجاد کنند.
مقایسه آمار مربوط به سانسور اینترنت در ایران با آمار مشابهی در کشور چین، نشان میدهد ایران موفق شده است با فاصله بسیاری در این زمینه، از رقیب قدرتمند خود پیشی بگیرد. بررسی آماری که از سوی مجموعه GreatFire منتشر شده است، نشان میدهد که چین تنها ۱۵/۸ درصد از یکهزار وبسایت پربازدید جهان را مسدود کرده است.
سانسور با قدرت هر چه بیشتر
در زمان روی کار آمدن دولت اول حسن روحانی، بسیاری بر این باور بودند که ایران برخلاف رویه گذشته خود در زمینه سانسور اینترنت، گامهای مثبتی خواهد برداشت. حالا رفتهرفته این باور جای خود را به ناامیدی داده است. وزیر ارتباطات دولت دوم روحانی که با شعار جوانگرایی و تسهیل امور جوانان فعال در حوزه فناوری اطلاعات در ایران روی کار آمد، تا به این جا کارنامه غیر قابل قبولی از خود به جای گذاشته است.
فیلترینگ تلگرام، اختلال در عملکرد نرمافزارهای ویپیان، قطع گسترده دسترسی کاربران به اینترنت در بازه مربوط به اعتراضهای دیماه ۱۳۹۶ و اخیرا آغاز شدن موج جدید سانسور اینترنت در کشور، از جمله بخشهای تاریک فعالیت محمدجواد آذری جهرمی است. او در بزنگاههای مختلف تلاش کرده است تا مسئولیت سانسور اینترنت را به گردن دادستانی کشور و قوه قضاییه بیندازد. از نگاه او، این کمیته تعیین مصادیق مجرمانه است که باید در این رابطه پاسخگو باشد. هرچند نیمی از اعضای کمیته فیلترینگ را وزرای دولت تشکیل میدهند، اما آنطور که وزیر ارتباطات ایران تلاش دارد نشان دهد، تصمیمگیرنده نهایی، رییس این کمیته، یعنی دادستان کل کشور است.
ایالات متحده آمریکا در روزهای گذشته این کمیته را در کنار شورای عالی فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران، به فهرست تحریمهای حقوق بشری خود اضافه کرده است؛ دو نهادی که وضعیت اینترنت ایران بهطور مستقیم به سیاستها و نظارتهای آنها وابستگی دارد.
ایران نشان داده است اغلب اقدامات خود در خصوص کنترل محتوای اینترنت را بر اساس انگیزههای سیاسی اتخاذ میکند؛ نه دلایل فرهنگی یا اجتماعی. ادامه پیدا کردن این رویه باعث شده است تا تیغ سانسور دست صاحب خود را هم ببرد. حالا دیگر کمتر شهروندی در ایران پیدا میشود که کاربر نرمافزارهای ویپیان نباشد. رخ دادن چنین اتفاقی آن هم در ابعاد فعلی، نه تنها جلوی دسترسی افراد به اطلاعات را نگرفته، بلکه کمک کرده است تا ساختار بیحد و مرز سانسور اینترنت در ایران، هرگز به کارآمدی مد نظر رهبران خود نرسد. فیلترینگ اینترنت به شکل ظاهری جلوی دسترسی آزادانه به محتوا را گرفته است، اما آیا میتوان این بازی را به شکلی رضایتمندانه و تا ابد ادامه داد؟