معامله قرن، طرحی که «مرده» متولد شد
منازعه میان اسرائیل و فلسطین قدمتی بهاندازه عمر اسرائیل دارد. از آن زمان، تقریبا همه روسای جمهوری آمریکا زمان زیادی را صرف حل این منازعه کردهاند، همچنان که بسیاری از شخصیتها و سازمانهای مهم بینالمللی نیز به این مهم پرداختهاند.
اما از میان روسای جمهوری آمریکا تنها سه تن بودهاند که گامهای بزرگی در این مسیر برداشتهاند: جیمی کارتر با میانجیگری برای انعقاد پیمان کمپ دیوید (سپتامبر ۱۹۷۸)، بیل کلینتون با میانجیگری برای پیمان اسلو (اوت ۱۹۹۳) و دونالد ترامپ با پیشنهاد معامله قرن (۳۰ ژانویه ۲۰۲۰).
صرفنظر از اینکه قضاوت درباره موفقیت یا عدم موفقیت این سه رویداد مهم چه باشد، یک تفاوت اساسی میان ابتکاری که ترامپ به کار بسته و ابتکارهایی که کارتر و کلینتون به کار بستند وجود دارد. ابتکار آن دو حاوی نوعی پیمان (Accords) است و ابتکار ترامپ صرفا طرح (plan) است.
تفاوت ابتکار ترامپ با ابتکار کارتر و کلینتون در این است که آنان گامی برای عقد پیمان برداشتند و ناگزیر مانند هر پیمانی که دستکم دو سو دارد، در تصاویر بهجامانده، هر دو سو، یعنی نماینده اسرائیل و نماینده فلسطین، در کنار رییسجمهوری آمریکا حضور دارند. در پیمان کمپ دیوید، یاسر عرفات کنار مناخم بگین و در پیمان اسلو، یاسر عرفات کنار اسحاق شامیر در قاب تصویر قرار دارد. این در حالی است که آنچه «معامله قرن» نام گرفته از اساس هیچ نمایندهای از فلسطین را در قاب عکس نشان نمیدهد.
این خود موجب شگفتی است که دولت ترامپ چگونه میتواند گمان داشته باشد منازعهای به درازای ۷ دهه را میخواهد پایان دهد، در حالی که یکی از دو سوی منازعه در روز اعلام طرح حضور نداشت. از آن بدتر، اصلا اطلاعاتی در دست نیست که در روند شکلگیری این طرح، ولو به اندازه یک ساعت، با طرف فلسطینی مشورت شده باشد. نباید از یاد برد که از سپتامبر ۲۰۱۸، آمریکا دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در واشینگتن را تعطیل کرد و عملا باب گفتوگوی رسمی میان آمریکا و فسطینیها مسدود شد.
با این توضیح، آمریکا یکجانبه و صرفا با گفتوگو با مقامهای اسرائیلی و مشاوره با برخی کشورهای عربی (مانند امارات و بحرین و احتمالا عربستان سعودی)، مفاد طرحی را درافکند که طرف فلسطینی در آن مطلقا غایب بود. در مثال، این مانند ملزم کردن دو نفر به عقد زناشویی است، در حالی که یکی از آن دو اصلا در جریان مفاد عقد ازدواج قرار نگرفته و در روز اجرای عقد نیز حضور نداشته باشد.
از اینرو، این طرح خشم محمود عباس را تا جایی برانگیخت که آن را سیلی قرن (صفعة القرن) توصیف کرد و نه معامله قرن (صفقة القرن). اما این تمام واکنش محمود عباس نبود. دیگر اقدام او بسی معنیدار بود، اقدامی که نشان داد طرح صلح ترامپ از نظر عباس «مرده» متولد شده است.
هنگامی که محمود عباس تلفن ظریف را پاسخ میدهد و تلفن ترامپ را نه
در تصاویر باقیمانده از انعقاد پیمان کمپ دیوید و اسلو، رییسجمهوری آمریکا میان نماینده فلسطین و نماینده اسرائیل ایستاده است، در حالی که هر سه بهگرمی دستان هم را میفشارند و شادمانی در هر سه بهوضوح دیده میشود. اما در طرح پیشنهادی ترامپ، نه تنها نمایندهای از فلسطین حضور ندارد که از آن بدتر، محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، اعلام کرد دونالد ترامپ سه بار قصد گفتوگوی تلفنی با عباس را داشته و او هر سه بار درخواست «رییسجمهوری» آمریکا را «بیپاسخ» گذاشته است.
چنین خبری خود حیرتانگیز است که رییسجمهوری آمریکا سه بار تقاضای گفتوگو با رییس تشکیلات خودگردان را داشته باشد و او هر سه بار به رییسجمهوری آمریکا پاسخ رد بدهد. چنین اتفاقی در تاریخ دیپلماسی آمریکا یا هرگز رخ نداده یا بسیار اندک بوده است. اما این تمام ماجرا نیست. موضوع آنگاه پرمعناست که در خبر دیگری آمده است محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان، با یکدیگر گفتوگو کردند.
این رویداد نشان میدهد که محمود عباس نه تنها از ایالات متحده آمریکا بهشدت روی برگردانده بلکه به جمهوری اسلامی ایران نزدیکتر شده است. به عبارت دیگر، عباس با این اقدام خواسته است پاسخ سیلی ترامپ را بدهد تا اولا، با «بیمحلی» به او بگوید طرح او مادامیکه با طرف فلسطینی مشورت نشده باشد، «مرده» متولد شده است و ثانیا، عباس به کشوری روی خوش نشان داده است که ترامپ میخواهد آن را در انزوای مطلق قرار دهد.
طرح ترامپ از آنجا مرده متولد شد که بهرغم حمایت ضعیف چند کشور عربی، در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی که به میزبانی عربستان سعودی برگزار شد، از تمام دولتهای عضو عملا درخواست شد از هرگونه همکاری یا مذاکره بر سر این طرح خودداری کنند و با تلاشهای دولت آمریکا برای پیشبرد آن همراه نشوند.
چنین موضع صریحی در مقابل طرح ترامپ در حالی از سوی ۵۷ کشور مسلمان گرفته شد که در سرتاسر جهان، جز اسرائیل، هیچ کشور دیگری طرح معامله قرن ترامپ را بهصراحت تایید نکرده است. این یعنی ترامپ مطلقا نتوانسته است از متحدان آمریکا، از جمله اروپا، به نفع خود یارگیری کند. در این میان، فقط سخنگوی دفتر بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، گفته است طرح صلح خاورمیانه میتواند گامی مثبت باشد، ولی به میزان واقعبینی آن اشاره نکرده است.
با توجه به روابط سردی که میان دولت خودگردان و جمهوری اسلامی برقرار بود، این فرض نادرست نخواهد بود که هرچه ترامپ بر طرح صلح خود بیشتر پافشاری کند، روابط تشکیلات خودگردان و جمهوری اسلامی بیشتر ترمیم خواهد شد.
بهرغم اینکه گفته شد طرح ترامپ مرده متولد شده، ذکر این نکته مهم است که در این طرح حتی نتانیاهو مدل دو دولت را پذیرفته است. این خود گام بزرگی است که یکی از تندروترین نخستوزیران اسرائیل نیز سرانجام مجبور شده است به مدل دو دولت گردن نهد، هرچند طرح ترامپ دولت فلسطین را تکهپاره کرده است.