شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

معمای سیلاب و هورالعظیم؛ پاسخ به ده پرسش رایج

این شایعه که دلیل آبگرفتگی شهرهای بزرگی مثل سوسنگرد و هویزه ممانعت وزارت نفت از ورود سیلاب به هورالعظیم بود در رسانه‌ها بحث‌های بسیاری برانگیخت. می‌توان گفت در ایامی که سیل بیشترین شدت را داشت، این شایعه مناطق سیل‌زده را حتی مستعد بروز تنش و ناامنی کرده بود.

اکنون، پس از فروکش نسبی سیل، هرچند هنوز مناطقی از خوزستان دچار آبگرفتگی است، این بار به‌ دلیل افزایش ریزگردها انگشت اتهام وزارت نفت را نشانه رفته است: آیا اگر تاسیسات نفتی نبودند، سیلاب به‌طور کامل هور‌العظیم را فرا می‌گرفت و یکی از مهم‌ترین کانون‌های ریزگردها مهار می‌شد؟ این فقط یکی از سوال‌های مرتبط با این ماجراست. به نظر نمی‌رسد با واپس‌نشینی سیل، گریبان وزارت نفت از ماجرای هور‌العظیم رها شود. ریزگردها می‌آیند و مردم رنجور محلی همچنان حسرت فرصت از‌دست‌رفته سیلاب برای احیای هور‌العظیم را خواهند داشت. در این نوشته کوتاه تلاش شده است به رایج‌ترین ابهامات و پرسش‌ها در این‌باره پاسخ داده شود.

 

۱. چرا هورالعظیم مهم است و این همه حساسیت ایجاد کرده است؟

تا اهمیت چه باشد و حساسیت را چطور تعریف کنیم. به هر حال، هور‌العظیم با مساحت بیش از صد هزار هکتار در غرب خوزستان، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تعادل زیست‌بومی منطقه است. اقلیم گرم و خشک خوزستان اصطلاحا کمترین «رضایت محیطی» را ایجاد می‌کند. تغییر وضعیت هر کدام از مولفه‌های تعادل محیطی می‌تواند زندگی در خوزستان را دشوارتر کند.

 

۲. آیا وزارت نفت در خشکیدن هور‌العظیم مقصر است؟

قطعا پاسخ مثبت است. مجموعه نفتی کنونی می‌توانست با چاه‌های خیلی کمتر (حتی یک سوم تعداد کنونی چاه‌ها) و در نتیجه، با رد‌پای زیست‌بومی و اثر محیطی کنترل‌پذیرتر ساخته شود، اما متاسفانه از بین دو مولفه سازگارتر با محیط زیست یا ارزان‌تر گزینه دوم را انتخاب کردند. در واقع، وزارت نفت به دو شکل لطمه زده است به هور‌العظیم؛ نخست، همه تاسیسات را به سطح زمین کشانده است و دوم، در سطح نیز بنا را بر خشک بودن هور‌العظیم گذاشته است، نه تالاب بودن آن. نتیجه این‌که ما با یک مجموعه تاسیسات نفتی روبه‌روییم که با هزینه کم و در مدتی نه چندان طولانی احداث شده است. هرچند وزارت نفت به همین دلیل به این تاسیسات افتخار می‌کرد، اثر زیست‌بومی منفی بسیار گسترده‌ای بر محیط پیرامون دارد.

 

۳. چقدر شانس هست که وزارت نفت بتواند رویه غلط قبلی را اصلاح کند و تاسیساتش در هور‌العظیم را با محیط زیست منطقه سازگار کند؟

همیشه برای جبران و تصحیح شانس هست. اما وزارت نفت باید ملزم شود به این کار و البته منابع مالی کافی در اختیار داشته باشد. در آینده، احتمالا ممکن خواهد بود. اما الان، نه چنان الزامی وجود دارد و نه تحریم‌ها اجازه می‌دهد وزارت نفت هور‌العظیم را توی اولویت بگذارد.

 

۴. آیا در جریان سیل اخیر، وزارت نفت واقعا مانع از ورود سیل به بخش‌هایی از هور‌العظیم شده بود؟

در این مورد ادعاهای بسیاری، به‌ویژه از سوی رسانه‌های محلی، مطرح شده است، که البته مقامات استانی و مسئولان وزارت نفت به‌کرات رد کرده‌اند. آنچه می‌توان به‌طور کلی گفت این است که شاید تاسیسات نفتی مانع از جریان طبیعی سیلاب به حوضچه‌های سه و چهار و پنج هور‌العظیم شده باشند، اما اگر هم این‌طور باشد، به‌واسطه سازه‌هایی بوده که از قبل وجود داشته است. بعید است در چنان وضعیت بحرانی ناشی از سیل و شرایط مستعد خوزستان برای بروز ناامنی و اعتراض‌های خیابانی، دولت مثلا ریسک هجوم سیل به شهر صد هزار نفری سوسنگرد را بپذیرد تا بخشی از یک تاسیسات نفتی به خطر نیفتد، آن هم دولتی که در حال حاضر نفت بارگیری‌شده در نفتکش‌های مستقر در خلیج فارس را هم نمی‌تواند بفروشد.

 

۵. آیا خشکیدن هور‌العظیم می‌تواند یکی از عوامل اصلی ایجاد ریزگردها به شمار آید؟

تا «عامل اصلی» را چگونه تعریف کنیم. از طرف دیگر لازم است دو پدیده «گردوغبار» و «ریزگرد» را از هم جدا کنیم. گردوغبار دانه‌درشت‌‌تر و محلی است. ریزگرد، همان‌طور که از نامش بر‌می‌آید، ریزتر است و می‌تواند خاستگاهی غیر‌محلی و در مقیاس جغرافیایی خیلی وسیع داشته باشد. از سوی دیگر، باید توجه کرد که گردوغبار محلی همیشه در خوزستان وجود داشته است، اما ریزگرد به پدیده اقلیمی جدیدی اطلاق می‌شود که عمدتا از خشکیدگی (خشکسالی بلندمدت) خاورمیانه و شمال آفریقا، که احتمالا در اثر تغییر اقلیم و گرمایش جهانی است، ناشی می‌شود. هجوم حجم وسیع غبار از شمال آفریقا به شمال مدیترانه و بعضا حتی شمال اروپا یا هجوم گردوغبار از دیمزارهای رها‌شده منطقه هلال خصیب، عمدتا بین‌النهرین، به شرق مدیترانه یا جنوب غرب آسیا در همین راستا ارزیابی می‌شود. پس، خشکیدن هورالعظیم می‌تواند از جمله عوامل تشدید گردوغبار محلی در خوزستان باشد. قطعا خاستگاه بخشی از ریزگردها نیز خشکیدن هور‌العظیم در ایران و عراق است. اما ریزگردها مقیاس جغرافیایی خیلی وسیع‌تری دارند و خشکیدن هور‌العظیم نمی‌تواند عامل عمده تشدید ریزگردها باشد.

 

۶. آیا سیل اخیر شانس نجات هورالعظیم بود؟

سیل رخدادی منفرد و موقت است. تاثیر موقت و محدود دارد. می‌تواند شانس بهبود موقت باشد، اما نمی‌تواند شانس نجات قطعی به شمار آید. هر‌قدر سیلاب وارد هور‌العظیم شود، در تابستان پیش رو تبخیر خواهد شد.

 

۷. واقع‌گرایانه بخواهیم نگاه کنیم، دولت برای نجات هور‌العظیم و ممانعت از خشکیدن مجدد آن چه کار می‌تواند بکند؟

پیچیده و دشوار است. نخست این‌که فقط یک سوم هور‌العظیم متعلق به ایران و دو سوم آن در خاک عراق است. پارسال تابستان، کمبود آب آشامیدنی مناطقی از خوزستان را به شورش کشاند. در بالا‌دست زاگرس، سرچشمه رودخانه‌هایی است که باید بیایند و جلگه خوزستان و از جمله هور‌العظیم را پر کنند و بین بختیاری‌ها، اصفهانی‌ها، لرستانی‌ها، قمی‌ها و یزدی‌ها سر آب همین رودخانه‌ها دعواست. دشوار شده است واقعا.

 

۸. چقدر می‌توان امید داشت به همکاری عراق و ترکیه برای نجات هور‌العظیم؟

این هم دشوار است. ترکیه از هیدرو‌پلتیک دجله و فرات به‌عنوان ابزاری برای اعمال قدرت سیاسی در خاورمیانه استفاده می‌کند. عراق هم از سویی، خود دچار خشکسالی است و از سوی دیگر، بعید است حاکمیت ضعیف و مشتت کنونی‌اش بتواند محیط زیست را در اولویت قرار دهد.

 

۹. در نهایت، چه کسانی مقصران اصلی خشکیدن هور‌العظیم‌اند؟

احتمالا سه نفر: صدام، اردوغان و زنگنه. صدام برای مقابله با شیعیان عراق تعمدا هور‌العظیم را خشکاند، چون تصور بر این بود که پناهگاه معترضان شیعه است. رفتار صدام با هور‌العظیم نمایه‌ای عینی از اکو‌تروریسم بود. اردوغان نیز با اصرار بر اجرای پروژه آناتولی بزرگ، نقش مهمی نه فقط در خشکیدن هورالعظیم، بلکه پهنه‌های دیگری از عراق و سوریه داشته است. زنگنه هم بانی ساخت تاسیسات نفتی مخرب کنونی در هورالعظیم است. سابقه وزارت نفت در چند دوره مدیریت زنگنه نشان می‌دهد که هرگز محیط زیست و معیارهای آن جزو اولویت‌های این وزارتخانه نبوده است.

 

۱۰. آیا هور‌العظیم شانسی دارد؟ می‌توان به احیای آن امیدوار بود؟

ستاره بخت هور‌العظیم در سمت ایران فقط رود کرخه است. کرخه اگر آورد تاریخی و نرمالش را داشته باشد، هور‌العظیم هم قطعا دوباره جان می‌گیرد. اما نباید فریفته بارش و سیل امسال شد. در تمام ۶۰ سال گذشته، کرخه به‌تدریج کوچک و کوچک‌تر شده و در ۱۰ سال اخیر، متوسط آورد آن یک پنجم متوسط تاریخی بوده است. این کرخه همان کرخه نیست که نیمی از جلگه خوزستان را سیراب می‌کرد و همراه با دز و کارون، خوزستان را به یکی از مهدهای تمدن بشری تبدیل کرده بود. هور‌العظیم آب می‌خواهد تا جان بگیرد. آب یا باید از بالا ببارد، که مدل‌های اقلیمی می‌گویند کمتر از گذشته خواهد بارید، یا باید همراه کرخه بیاید. اما کرخه را پیش از این‌که به هور‌العظیم برسد می‌چلانند و می‌چلانند و چیز زیادی برای هور‌العظیم نمی‌ماند. روی کاغذ حتما برای نجات هور‌العظیم شانس هست، اما دشوار است.

 

روزنامه‌نگار و کارشناس محیط زیست
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More