موضع بریتانیا در تنش ایران و آمریکا، خوشخدمتی یا بیطرفی؟
جرمی هانت، وزیر امور خارجه بریتانیا، ۲۴ خردادماه، درست یک روز بعد از حمله به دو نفتکش در دریای عمان، در مصاحبه با شبکه بیبیسی اعلام کرد: «بریتانیا دلیلی ندارد که ادعای ایالات متحده آمریکا درباره دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در انفجار دو نفتکش در دریای عمان را نپذیرد.»
البته او در توجیه این مدعای فاقد مدرک محکمهپسند، در همان مصاحبه اضافه کرد که کشورش به شکل مستقل درباره این حمله تحقیق خواهد کرد و پروسه خود را برای این کار خواهد داشت. به نظر میرسد که این توضیح هانت از آن رو بود که به موضع اولیه پیشداورانهاش ژستی بیطرفانه ببخشد. اگر این موضعگیری شتابزده از سوی همپیمانهای نزدیک آمریکا چون عربستان سعودی و اسرائیل بود، ابدا جای شگفتی نداشت، گو اینکه اندکی پس از این اظهارنظر، سعودیها درباره حادثه حمله به نفتکشهای موردبحث صراحتا انگشت اتهام را به سمت ایران گرفتند. این نخستین بار نیست که جرمی هانت خویشتنداری را کنار گذاشت و از سر خوشخدمتی به ترامپ چنین اظهارنظرهایی میکند؛ کمتر از یک ماه پیش، در ۳۰ اردیبهشت امسال، در حاشیه مجمع عمومی سازمان جهانی بهداشت و به دنبال پرتاب یک راکت کاتیوشا به منطقه سبز بغداد و در نزدیکی سفارت آمریکا، جرمی هانت اعلام کرد: «باید به ایرانیها بگویم که عزم آمریکا را محک نزنند، آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست، اما اگر به منافع آن کشور حمله شود، آنها تلافی خواهند کرد.» این نوع اظهارنظر که باعث میشود در ذهن هر شنوندهای این پرسش مطرح شود که هانت بالاترین نماینده دیپلماسی خارجی انگلستان است یا سخنگو و وکیل مدافع کاخ سفید، زمانی سوالبرانگیزتر میشود که هانت اضافه میکند کشورش درباره این موضوع که ایران به تهدیدی فزاینده بدل شده با آمریکا همنظراست و با این متحد نزدیک خود همکاری خواهد کرد. او سرانجام در توییتی تکمیلی میگوید: «ما ارزیابی مشترکی از تهدید فزاینده ایران داریم و همیشه همکاری تنگاتنگی (با ایالات متحده آمریکا) داشتهایم.»
هرچند انگیزه اظهارنظرهای این چنینی هانت در متهم کردن ایران به دست داشتن در حمله به دو نفتکش در دریای عمان میتواند مصرف تبلیغاتی در خیزی باشد که او برای رسیدن به نخستوزیری برداشته است، سخنان پیشتر او درباره محک نزدن عزم آمریکا لزوما نمیتواند به این دلیل باشد، چرا که در آن مقطع هنوز قرار نبود ترزا می استعفایش از نخستوزیری را اعلام کند تا اصولا بحث نامزدی هانت مطرح باشد. به بیان دیگر، اینگونه موضعگیری علیه جمهوری اسلامی ایران و در دوستی با کاخ سفید بیشتر بیانگر سیاست رسمی دولت بریتانیا است تا صرفا جهتگیری جانبدارانه وزیر خارجه این کشور نسبت به ایالات متحده آمریکا و در شرایط حساس فعلی، میتواند به عامل تنش مضاعف بین تهران و واشنگتن تبدیل شود.
حمله اخیر به نفتکشها و بلوف بستن تنگه هرمز
دنیا میداند این نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی ایران تهدید به مسدود کردن تنگه حساس هرمز میکند، همچنین آمریکا و اروپا، بهویژه بریتانیا، شاهد است که ایران در اوج تنشهای نظامی یا اقتصادی با غرب، از سر استیصال و نه استیلا، بستن تنگه هرمز را مطرح کرد، اما هیچگاه در عمل نخواست یا دستکم نتوانست این رویا را محقق نماید. اولین نمونه از این تهدیدهای تهران در دوران جنگ تحمیلی بهکرات از سوی مقامهای بلندپایه عنوان شد، سپس دو دهه بعد، در اواخر سال ۲۰۱۱، به دنبال اوجگیری تحریمها علیه ایران، که خود نوعی جنگ اقتصادی بود، تکرار شد و در یک سال گذشته، آخرین ادعا درباره بستن تنگه هرمز را بالاترین مقام رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران به دنبال تشدید تحریمهای ترامپ علیه تهران، پس از خروج یکطرفه آمریکا از برجام، مطرح کرد.
حسن روحانی در تیرماه ۹۷، در جمع ایرانیهای مقیم سوییس اعلام کرد اگر نفت ایران صادر نشود، نفت دیگرکشورهای خلیج فارس هم نباید صادر شود. روحانی در روزهای بعد، بار دیگر به این موضوع اشاره کرد و خطاب به رییسجمهوری آمریکا گفت: «کسی که اندکی سیاست بفهمد، نمیگوید جلوی صادرات نفت ایران را میگیریم. تنگههای زیادی داریم... با دم شیر بازی نکن آقای ترامپ، پشیمانکننده است.» رییس دولت ایران در آخرین اخطارها از این دست، در آذرماه ۹۷، در جمع مردم شاهرود گفت: «آمریکا بداند ما نفتمان را خواهیم فروخت. قادر نیست جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد، بداند اگر بخواهد جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد، نفتی از خلیج فارس صادر نخواهد شد.»
بسیاری از این رفتارهای غیردیپلماتیک و غلط جمهوری اسلامی ایران مسبوق به سابقه است، از جمله تهدید به بستن تنگه هرمز، هرچند خود میداند اینگونه رجزخوانی مصرف داخلی دارد و بیشترین بهانه را به دست کشورهایی که با ایران تنش دارند، بهویژه کشورهای منطقه، خواهد داد. این در حالی است که نه ایران در عمل توان تحقق چنین خواستهای را دارد و نه حقوق بینالملل به او چنین اجازهای میدهد، بنابراین بلوف تبلیغاتی از این دست جز اینکه ایران را دچار دردسر کند از جمله مجرم شناخته شدن در هرگونه اتفاق در خلیج فارس، مانند حمله به نفتکشها در ۱۲ ماه مه و ۱۳ ژوئن، نتیجهای نخواهد داشت.
هرچند باراک اوباما، در مقایسه با ترامپ، رفتار بسیار نرمتری با جمهوری اسلامی ایران داشت، او نیز در سومین نامهای که در دیماه ۹۰ به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، نوشته بود اخطار داد که بستن تنگه هرمز «خط قرمز» محسوب میشود و چنین حرکتی پاسخ آمریکا را در پی خواهد داشت. این در حالی است که در دوره ریاست جمهوری اوباما نقش استراتژیک تنگه هرمز در انتقال انرژی جهان ۱۷ درصد بود، اما جایگاه این تنگه برای نقلوانتقال نفت از سال ۲۰۱۸، افزایشی چشمگیر داشت و اکنون سهمی ۳۰ درصدی دارد. بههرحال، بر اساس کنوانسیون دریاها، که به امضای ایران نیز رسیده است، جمهوری اسلامی ایران حق ندارد آزادی تجاری در منطقه را تعطیل یا تعلیق کند.
مسئول حمله به نفتکشها و مرجع مستقل راستآزمایی
به دنبال سخنان پیشداورانه وزیر خارجه بریتانیا در مسئول شناختن ایران در حمله به نفتکشها که در روزهای ۲۴ و ۲۶ خرداد مطرح شد، جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر، ضمن محکوم کردن این اظهارنظر، به مسئولان این کشور هشدار داد که به کاهش تنش بین ایران و آمریکا بپردازند، نه برعکس. همچنین، وزیر امور خارجه آلمان شواهد موجود در ویدئوی سنتکام را برای مقصر شناختن جمهوری اسلامی ایران کافی ندانست. در همین رابطه، یکی از مشاوران ارشد فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اروپا، ایرانیها را معقولتر از آن خواند که در زمان حضور نخستوزیر ژاپن در تهران دست به چنین اقدام نسنجیدهای بزنند.
هرچند ایران به تعلیق جریان انتقال انرژی در خلیج فارس بیمیل نیست، باید توجه داشت به همان اندازه که احتمال میرود تندروهای جمهوری اسلامی ایران عامل حملههایی از این دست باشند، دولت اسرائیل و برخی همپیمانهای آمریکا در منطقه نیز اشتیاق فراوانی دارند تنشها در منطقه تشدید شود، آن هم در نبودِ تعامل سازنده بین تهران و واشنگتن در برهه حساس کنونی. بنابراین، نیروهای نیابتی برخی دولتهای دیگر نیز میتوانند مسئول حمله به نفتکشها باشند، با این تفاوت که بعضی کشورها بدون اینکه انگشت اتهام به سمتشان نشانه رود، به این بهانه که جمهوری اسلامی ایران بارها تهدید کرده است تنگه هرمز را میبندد، قادرند اقدامی ایذایی و موذیانه در این راستا انجام دهند و ایران را مسئول آن معرفی کنند.
در این راستا، نقش پشتپرده تندروها در کاخ سفید نیز، که حتی با سیاست تعامل حداقلی ترامپ با ایران موافق نیستند، در زمینهسازی توطئهای از سنخ حمله به نفتکشها و مقصر معرفی کردن بیدرنگ ایران بعید نمینماید.
بههرحال، تنها مرجع رسیدگی به این موضوع سازمان ملل و شورای امنیت است که این اختیار را دارد که با پروتکلهای تحقیق و تفحص در راست آزمایی مقصران در مناطق مورد مناقشه و با بهکارگیری کمیتههای تخصصی بیطرف وارد عمل شود. از آنجایی که سوییس و اتریش با برخورداری از آزمایشگاههای فنی و حرفهای، از دیرباز زیر نظر سازمان ملل مسئول رسیدگی به اموری از این دست بودهاند، میتوانند نقش تعیینکننده بیطرفانهای در راستآزمایی حوادث اخیر داشته باشند.
اما سخنان نسنجیده جرمی هانت، حتی اگر صرفا از سر خوشخدمتی به همتای آمریکاییاش، مایک پمپئو، نباشد، کمترین اثرش دامن زدن به تنشی است که خطر روزافزون آن در منطقه مدتهاست همه را نگران کرده است.