نگاه همزمان چین به منابع انرژی ایران و عربستان
تحولات منطقه خاورمیانه همیشه موردتوجه قدرتهای بزرگ جهانی بوده است و هر قدرتی با استفاده از اهرم مناسبات سیاسی و سرمایهگذاری درصدد افزایش حضور و نفوذش در این منطقه است و با راهاندازی پروژههای زیربنایی قصد دارند حضور رقبا را در این منطقه استراتژیک کاهش دهند.
قدرتهای بزرگ همیشه تمایل دارند منابع انرژی کشورهای تولیدکننده نفت و گاز را در اختیار داشته باشند یا اگر امکان چنین عملی فراهم نشد، نگذارند کنترل منابع انرژی و همچنین مسیرهای ترانزیت انرژی به دست قدرتهای رقیب بیفتد.
چین در حال حاضر، با توجه به رشد اقتصادی فزایندهاش از دهه ۱۹۸۰ به بعد، درصدد ایفای نقش در تحولات جهانی است.
خاورمیانه از مناطقی است که موردتوجه سیاستمدارهای چینی بوده است و بخش قابلتوجهی از نفت موردنیازش را از کشورهای خاورمیانه وارد میکند. چین برای افزایش نقشش پروژههای مهمی چون «یک کمربند و یک جاده» و همچنین راه ابریشم دریایی را در دست اجرا دارد و با عملیاتی شدن این پروژه، باید شاهد افزایش نقشآفرینی چین در معادلات منطقهای و جهانی بود. طرح راه ابریشم جدید طرحی بهمنظور سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که چین در سال ۲۰۱۳ ارائه کرد.
ایران و عربستان سعودی، دو عضو اصلی تولیدکننده نفت اوپک، همیشه جایگاه خاصی در سیاست خارجی چین داشتهاند. چین در پروژه «یک کمربند و یک جاده» توجه خاصی به ایران و عربستان سعودی داشته است. در جریان سفر اخیر بنسلمان به چین، مقامات دو کشور ضمن تاکید بر تحکیم روابط دو کشور، به تقویت پیوند راهبردهای توسعه دو کشور و افزایش سطح همکاریها در ساخت پروژه «یک کمربند و یک جاده» توجه خاصی نمودند.
تمایل این دو کشور برای اتخاذ سیاست مشترک در قبال مسائل منطقهای و جهانی از دیگر موارد موردتوافق در دیدار سران این دو کشور بوده است.
پیش از سفر بنسلمان، ظریف همراه وزیر نفت و رییس مجلس سفری به چین داشتند. ظریف درباره سفر هیات ایرانی به چین در توییتر خود نوشت که موضوع اصلی گفتوگوهای سران دو کشور «نقش ایران در ایجاد راه تازه ابریشم و همچنین تداوم همکاریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی بود».
در جریان این سفر، ظریف و زنگنه در مورد آینده سرمایهگذاری چین در فاز ۱۱ پارس جنوبی و همچنین تداوم واردات نفت چین از ایران بحث و گفتوگو کردند. خروج شرکت سی.ان.پی.سی چین از پارس جنوبی مقامات ایرانی را نگران کرده است، چرا که ایران نیازمند سرمایه و فناوری خارجی است تا بتواند ظرفیت تولید گاز را افزایش دهد.
رئوس مذاکرات لاریجانی با مقامات چینی مسایل سیاسی منطقه و مبارزه با تروریسم عنوان شد. در جریان این سفر، شی جینپینگ از «نقش سازنده ایران در حفظ ثبات و صلح» در خاورمیانه پشتیبانی کرد و از آمادگی پکن برای ایجاد روابط نزدیک با تهران در مسائل منطقهای خبر داد. پتانسیل همکاری بین دو کشور بالاست، ولی در حال حاضر حجم تجارت بین دو کشور در سالهای اخیر با رقمی حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار در نوسان بوده است. افزایش حجم تجارت بین دو کشور نیز از دیگر مسائل مطرحشده بین مقامات دو کشور بوده است.
مقامات چینی به ایران اطمینان دادند که سفر بنسلمان به چین در روابط ایران و چین تاثیری نخواهد داشت. حفظ توازن در روابط چین با ایران و عربستان سعودی برای سیاستمدارهای چینی اهمیت خاصی دارد، چرا که امنیت انرژی این کشور تا حد زیادی به نفتی که از این دو کشور وارد میشود بستگی دارد. تاثیرگذاری ایران بر کشورهای شیعی و گروههای شیعه منطقه و تاثیر عربستان سعودی بر بلوک سنی منطقه نیز از دیگر نکات موردتوجه دولت چین بوده و است.
سیاستی که دولت چین علیه اقلیت اویغور دنبال میکند قاعدتا باید اعتراض عربستان سعودی را برمیانگیخت. هفته قبل، وزارت امور خارجه ترکیه اعتراض رسمی و شدید دولت ترکیه به کمپهای بازآموزی دولت چین علیه اقلیت اویغور را اعلام کرده بود.
باید خاطرنشان کرد چین بیش از یک میلیون اقلیت مسلمان اویغور را در اردوگاههای کار اجباری نگه داشته است. به نظر میرسد حفظ روابط حسنه ریاض با پکن و تلاش برای حضور بیشتر در بازار انرژی چین بیشتر موردتوجه دولت عربستان سعودی بوده است. به این خاطر در برابر سیاست چین در قبال اقلیت مسلمان اویغور سکوت پیشه کرده است؛ سیاستی که ایران نیز به کار گرفته است.
در جریان این سفر، بنسلمان خواهان مشارکت چین در اجرای برنامه ۲۰۳۰ عربستان سعودی بود. رئوس برنامه ۲۰۳۰ عربستان سعودی شامل توجه بیشتر به بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی این کشور به صادرات نفت است.
عربستان سعودی از اهرم سرمایهگذاری برای کاهش نقش ایران بهعنوان رقیب در بازار انرژی هند استفاده کرده است و دور از ذهن نیست بخواهد همین اهرم را برای کاهش واردات نفت چین از ایران به کار ببرد. هرچند ایران هم میتواند با ارائه تخفیف ویژه به مشتریهای چینی و همچنین بیمه تانکرهای حامل نفت ایران بخشی از سهمش را در بازار نفت چین حفظ کند.
عربستان سعودی در سالهای گذشته هم با ارائه تخفیف به برخی مشتریهای نفتی ایران درصدد افزایش سهمش در بازار اروپا بود. رقابت ایران و عربستان سعودی در بازار انرژی چین قطعا به نفع چین خواهد بود تا این کشور نفت موردنیاز را با شرایط آسان و قیمت مناسب وارد کند و همچنین سیاستهای منطقهای ایران و عربستان سعودی به سیاست چین نزدیکتر شود.
خرید تسلیحات چینی همواره موردعلاقه مقامات سعودی بوده است. مقامات سعودی برای خرید پهپادهای چینی اعلام آمادگی کردهاند.
بازار مصرف عربستان سعودی مقصد مناسبی برای کالاهای لوکس و گران چینی است و شرکتهای چینی مایلاند در همه بخشهای تجاری و زیربنایی این کشور حضور فعالتری داشته باشند.
پروژه ۲۰۳۰ فرصت مناسبی است برای حضور شرکتهای چینی، چرا که سایه تحریم صنعت عربستان سعودی را تهدید نمیکند. تحریم آمریکا باعث شده است، علیرغم پتانسیل مناسب در کلیه بخشهای صنعتی ایران، شرکتهای چینی نتوانند در شرایط فعلی در ایران سرمایهگذاری کنند.
همانطور که انتظار میرفت، عربستان سعودی و چین در جریان سفر بنسلمان قراردادی ۱۰ میلیارد دلاری در زمینه انرژی امضا کردند. بر اساس این قرارداد، شرکت نفت دولتی آرامکو و شرکت نورینکوی چین قراردادی ۱۰ میلیارد دلاری برای ساخت پالایشگاه و یک مجموعه پتروشیمی در شهر پانجین، در شمال شرق چین، امضا کردند.
پس از قتل جمال خاشقجی و انزوای عربستان سعودی، سفر دورهای بنسلمان به ۴ کشور آسیایی میتواند بیانگر اهمیت آسیا در سیاست خارجی جدید این کشور باشد. سفر همزمان مقامات ایرانی و سعودی به پکن حاکی از این امر است که ایران و عربستان مایلاند حمایت چین را در معادلات منطقهای و جهانی جلب کنند. با توجه به تنشهای چند سال اخیر در روابط ایران و عربستان سعودی، چین میتواند در نقش میانجی ظاهر شود و زمینه عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی را فراهم کند.