وقتی سلامت قربانی سیاست میشود
در حالی که تنها سه روز پیش از آنکه دو تن از هموطنان در قم در اثر ویروس جدید کرونا جان خود را از دست بدهند، مقامهای ارشد وزارت بهداشت وجود مبتلایان به این بیماری در ایران را از اساس انکار میکردند و ادعا داشتند که جای هیچگونه نگرانی نیست.
وقتی در روز ۳۰ بهمن، دو بیمار بستری در بیمارستان کامکار قم بهدلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند، دانشگاه علوم پزشکی این شهر کماکان اعلام کرد که هیچ شواهدی مبنی بر ابتلا به این ویروس دیده نشده است و هرگونه شایعه در مورد مرگ در اثر کرونا را تکذیب کرد. از اول اسفند و بهدنبال شیوع سریع کرونا در قم بود که مسئولان ناگزیر شدند سکوت را بشکنند و علاوه بر قم، در برخی شهرهای دیگر نیز بیمارستانهایی را بهعنوان مراکز قرنطینه اختصاص بدهند. وخامت ماجرا زمانی آشکار شد که کانادا، لبنان و امارات متحده عربی اعلام کردند از اول تا سوم بهمن افرادی مبتلا به کرونا را شناسایی کردهاند که از ایران وارد آن کشورها شدهاند.
اکنون، همه شواهد بیانگر این نکته است که دولت ایران پیش از اوج گرفتن بحران، دستکم تا مدت کوتاهی، آمار مبتلایان به این بیماری را پنهان نگه داشته بود تا چه بسا بتواند بدون رسانهای شدن ابعاد وخامت ماجرا، اوضاع را تحت کنترل بگیرد. اما قربانی شدن دستکم پنج نفر تنها در سه روز باعث شد دبیرکل سازمان جهانی بهداشت اوضاع در ایران را بسیار نگرانکننده بخواند. از سویی، رییس سازمان پدافند غیرعامل اعلام کرد که از سوم اسفند، وضعیت خطر در کشور از سفید به زرد تبدیل شده است.
شیوع کرونا در ایران و مسامحه مسئولان
همهگیر شدن ناهنجاری حاد تنفسی ناشی از ویروس کرونا، که قریب به دو ماه است در چین بهشدت شیوع پیدا کرده است، از مدتها پیش پیشبینیپذیر بود. بهدنبال افزایش تصاعدی شمار قربانیان در چین، این ویروس خود را به اروپا هم رساند و فعلا سه قربانی در فرانسه و ایتالیا داشته است. در خاورمیانه نیز ایران اولین کشوری است که ویروس جدید کرونا در آن قربانی گرفت و متاسفانه دومین کشور جهان از نظر تعداد جانباختگان ناشی از ابتلا به این ویروس.
در سال ۲۰۰۳ که گونه دیگری از ویروس کرونا باعث بروز همهگیری سارس در چین شده بود، خوشبختانه در ایران قربانی نداد. اما در سال ۲۰۱۲ که نوعی دیگری از این ویروس باعث شیوع بیماری مرس در عربستان سعودی شد، در ایران فقط دو تن جان خود را از دست دادند، آن هم در حالیکه میزان مرگومیر ناشی از مرس بیش از ۳۰ درصد بود، یعنی دستکم ۱۵ برابر ویروس جدید کرونا که اکنون شایع است. گستردگی مرس نیز بیشتر بود و ۲۷ کشور را درگیر کرده بود. از سوی دیگر، باید همجواری ایران با عربستان سعودی و اینکه زائران اماکن مذهبی، بهویژه زوار ایرانی، حامل ویروس عامل بیماری مرس بودند را باید در نظر داشت.
با توجه به عوامل فوق، شیوع بهنسبت شدید کوویدـ۱۹ در ایران را باید محصول مجموعهای از علل زیر بهعنوان مدیریت ناکارآمد قلمداد کرد.
۱) در حالیکه بهدنبال گسترش شیوع کرونا در چین، بسیاری از کشورها برای پروازها و مسافرانی که از چین میآمدند مقررات سختی برقرار کردند، در ایران نه تنها این کنترل اعمال نشد، بلکه حتی برخی از پروازهای چین که در کشورهای همسایه لغو شده بودند از ایران بهعنوان ترانزیت پرواز به مقصد نهایی استفاده کردند، که خطر انتقال ویروس را افزایش داد. اکنون هم گفته میشود پروازهای هواپیمایی ماهان به چین برقرار است، هرچند دولت اعلام کرده است که صرفا برای انتقال کمکهای انسانی به آن کشور است، نه جابهجایی مسافران.
۲) اعلام شده است یکی از دلایل احتمالی ورود ویروس به قم، کارگران چینیاند که در آن شهر زندگی میکنند و طبعا مسافرتشان به چین، بهویژه در ایام سال نو چینی، این فرضیه را تقویت کرده است.
۳) در فرودگاه امام خمینی، سیستم حرارتی که برای تعیین دمای بدن مسافران تعبیه شده است کارآمدی و دقت کافی ندارد. همینطور در برخی مرزهای ورودی کشور، از روشهای سنتی برای تشخیص موارد مشکوک استفاده میشود. از طرفی هرچند استفاده از ماسک از ابتلا به کرونا جلوگیری نمیکند، سرعت سرایت را کاهش میدهد. در حالیکه بسیاری از مراکز درمانی و داروخانهها کمبود شدید ماسک دارند و قیمت آن در یک هفته اخیر چنان افزایش یافته است که بسیاری یارای خرید ماسک و ژلهای ضدعفونی دست را ندارند.
۴) بحران مدیریتی که تاکنون در بسیاری از زمینهها وجود داشته باعث شده است دولت ایران پیشاپیش آمادگی کافی برای مقابله با شیوع این ویروس در کشور را نداشته باشد، در حالیکه از پایان دسامبر، که این بیماری در چین کشف و بهسرعت پخش شد، فرصت کافی برای این کار وجود داشت، آن هم در وضعیتی که مسئولان میدانند ایران یکی از مقصدهای اصلی گردشگران چینی است.
کرونا و پنهانکاری حکومت ایران
در اینکه چرا مسئولان زودتر شیوع ویروس جدید کرونا در کشور را اعلام نکردند و باز هم به سیاست سکوت یا پنهانکاری متوسل شدند، چند عامل را میتوان برشمرد.
۱) اساسا رژیمهای تمامیتخواه در هر حادثهای تا ناگزیر نشوند سکوت را بشکنند، به پنهانکاری متوسل میشوند. پیش از این نیز همین سیاست در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی دیده شد. دولت دوست جمهوری اسلامی، چین، نیز ابتدا به همین شکل عمل کرد. پزشک چینی، لی ونلیانگ، که دو هفته پیش در اثر ابتلا به کرونا از پا درآمد، وقتی اولین بار در ۳۰ دسامبر، این بیماری را کشف و افشا کرد، به اخراج از بیمارستان مرکزی ووهان و زندان تهدید شد.
۲) تقارن ورود کرونا به ایران با سالگرد ۲۲ بهمن و مهمتر از آن، انتخابات مجلس یازدهم نیز میتواند یکی از دلایل تاخیر اعلام موارد ابتلا به این ویروس باشد، مسالهای که میتوانست بر میزان حضور مردم تاثیر منفی بگذارد، هرچند حاکمیت مشارکت بسیار پایین در انتخابات اخیر را نیز میتواند با ترس مردم از کرونا توجیه کند.
۳) از آنجا که حکومت از هر انتقادی واهمه دارد، مخفی کردن شیوع این بیماری و امتناع از ارائه اطلاعات دقیق در مورد تعداد مبتلایان میتواند ناشی از این نگرانی باشد که در صورت اعلام آمار واقعی، مردم بار دیگر مقبولیت و کفایت رژیم را که پس از انهدام هواپیمای اوکراینی به کمترین میزان رسیده است، زیر سوال ببرند.
صرفنظر از مسامحه و پنهانکاری حکومت ایران درباره کرونا، دو نکته در مورد روند شیوع این بیماری باید مدنظر قرار گیرد. نخست اینکه اگرچه میزان مرگومیر ناشی از این ویروس فقط ۲ درصد است، برخلاف نظر برخی کارشناسان، قربانی شدن دو نفر در روزهای اول لزوما به این معنا نیست که دستکم صد نفر در ایران به آن آلودهاند.
نکته دوم اینکه بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، برخی موارد آلودگی به کرونا نشان میدهد که ابتلا به آن ضرورتا نمیتواند به چین ارتباط داشته باشد، مسالهای که نگرانی در مورد شیوع کرونا در جهان را بیشتر و از سوی دیگر، سهلانگاری ایران در مورد مسافران چینی را تا حدی توجیه میکند.
بههرحال، وقتی جمهوری اسلامی برای جان شهروندان خود تا همان حدی ارزش قائل است که در حوادث آبانماه و انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین دیده شد، سلامت آنان چه جایگاهی میتواند داشته تا قربانی سیاستهای تمامیتخواهانهاش نشود.