پیامدهای نخستوزیری بوریس جانسون بر روابط ایران و غرب
بوریس جانسون که از طرفدارهای سرسخت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست، همانطور که پیشبینی میشد، سرانجام در ۲۳ ژوییه، نخستوزیر بریتانیا شد. او که از ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶، روز برگزاری همهپرسی برای برگزیت، لحظهشماری میکرد شاهد جدایی هرچه سریعتر انگلستان از اتحادیه اروپا باشد، اکنون با به دست گرفتن سکان هدایت بریتانیا، از به قدرت رسیدن و خروج قریب الوقوع کشورش از این اتحایه تا پایان اکتبر سال جاری، حتی بدون حصول توافق با اروپاییها، غرق شادی است. از آنجاییکه این سیاستمدار جاهطلب و جنجالی وعده داده بود در صورت رسیدن به نخستوزیری سختترین شکل برگزیت را محقق خواهد ساخت، اکنون با تغییر شدید در آرایش کابینهاش، در تدارک است تا بریتانیا حداکثر ظرف سه ماه آتی از اتحادیه اروپا منفک شود.
چالشهای پیش روی بریتانیا در برابر ایران
با شروع به کار جانسون در سمت نخستوزیر، جمهوری اسلامی ایران باید در انتظار روزهای سختتری باشد، این مساله صرفا از نزدیکی او به دونالد ترامپ ناشی نمیشودــ قرابتی آشکار که سبب شده است در آمریکا و انگلستان او را رسما ترامپ بخوانند ــ بلکه ناشی از شخصیت و سیاست شتابزده خود اوست و تناقضهای سیاسی که در گذشته نشان داده است.
اولین مشکل جانسون در رابطه با ایران توافق برجام است، هرچند تاکنون یکی از طرفداران حفظ آن بوده است و یک روز قبل از خروج آمریکا از این توافق در ماه مه ۲۰۱۸، در مقام وزیر امور خارجه وقت بریتانیا به واشینگتن سفر کرد و در دیدار با ترامپ تلاش کرد او را از این اقدام منصرف کند. جانسون همان زمان اعلام کرده بود وقتی باراک اوباما جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است، چرا دونالد ترامپ با تلاش مسالمتآمیز برای مهار ایران و کره شمالی، شایسته این نشان نباشد. البته این سخن را بسیاری به تمجید و تملق تعبیر کردند تا کاخ سفید به برخورد منطقی با برجام تشویق شود.
چالش دوم توقیف نفتکشهاست که لندن آغازکنندهاش بود، چرا که اگر دولت جبل الطارق به دستور بریتانیا یا امر غیرمستقیم آمریکا، ابرنفتکش گریسـ۱ ایران را به بهانه تحریمهای اروپا علیه سوریه توقیف نمیکرد، بهانه به دست جمهوری اسلامی ایران نمیافتاد که برای مقابلهبهمثل، نفتکش انگلیسی استنا ایمپرو را توقیف کند. مدت کوتاهی پس از توقیف گریسـ۱ در ۴ ژوییه، ایران تهدید کرده بود که به اقدام متقابل دست خواهد زد، چرا که این اقدام لندن «دزدی دریایی» قلمداد میشود. اما به دنبال توقیف نفتکش انگلیسی، دولت بریتانیا نیز این واکنش جمهوری اسلامی ایران را «دزدی دریایی دولتی» نامید.
سومین تنش بین تهران و لندن ادامه حبس نازنین زاغری است، مشکلی که قدیمیتر از معضل خروج ترامپ از برجام است. هرچند حل معضل زاغری در مقایسه با برجام سادهتر است، به نظر میرسد مرتفع کردن مشکل توقیف نفتکشهای ایران و بریتانیا در وضعیت فعلی آسانترین راه رفع اختلافهای بین تهران و لندن باشد؛ بهویژه پس از اعلام آمادگی رسمی حسن روحانی به تبادل نفتکشهای توقیفی گریسـ۱ و استنا ایمپرو، حال دست دولت جانسون برای حلوفصل این مشکل بازتر خواهد بود.
موانع سر راه بوریس جانسون در مواجهه با ایران
اولین عامل بازدارندهای که ممکن است تنش میان تهران و لندن را تشدید کند شخصیت نخستوزیر جدید است که وجوه مشترک قابلتوجهی با دونالد ترامپ دارد، چه بسا به همین دلیل بود که رییسجمهوری آمریکا در سفر اخیرش به لندن، رسما از نامزدی جانسون برای نخستوزیری حمایت و آرزو کرد او سکان دولت را در دست بگیرد. از طرفی، بلافاصله پس از انتخاب جانسون به نخستوزیری، ترامپ اولین مقام دولتی جهان بود که برای او پیام تبریک فرستاد و به خبرنگارها گفت: «مردم جانسون را ترامپ بریتانیا میخوانند، من او را دوست دارم، برای اینکه آدم متفاوتی است، اما میگویند من هم فردی متفاوتم.»
بوریس جانسون ضمن اینکه مانند ترامپ جاهطلب است، همچون او به سوتی دادن و حرفهای متناقض زدن شهرت دارد، مسالهای که میتواند در رابطه با ایران تنشها را افزایش دهد. یک نمونه از این دست موضعگیریها سخنان نسنجیده جانسون در مقام وزیر امور خارجه درباره نازنین زاغری بود. او در همان مقطعی که به ایران سفر کرده بود تا درباره زاغری نیز میانجیگری کند، در آبان ۱۳۹۶، با حضور در کمیته امور خارجی پارلمان بریتانیا، اعلام کرد نازنین زاغری برای آموزش خبرنگارها به ایران رفته بود، این در حالی است که خود زاغری و همسرش همواره تاکید کردهاند که علت سفر او به تهران صرفا دیدار خانوادهاش بوده است. البته بعد، دادگاهی در ایران از این اظهارنظر جانسون بهعنوان مدرکی علیه زاغری استفاده کرد، اظهارنظری که باعث شد شرایط این همکار موسسه خیریه تامپسون رویترز بغرنجتر شود.
دومین مانع، ترکیب کابینه جانسون است، بهطوریکه جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر، در مراسم معارفه هیات دولت در پارلمان، صراحتا به بوریس جانسون تاخت و گفت: «کابینهای از راستگراهای افراطی تعیین شده است... مردم نگراناند که نخستوزیر جدید بهجای پس گرفتن کنترل امور، ما را به دولت خراجگزار آمریکای ترامپ تبدیل کند.» صرفنظر از اینکه جانسون چه برنامهای برای برخورد با جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت، که البته قطعا با موضعگیری محتاطانه ترزا می، سلف او، متفاوت خواهد بود، چیدمانی از راست افراطی در هیات وزرا هرچند به انگیزه تحقق سریع برگزیت با یا بدون توافق با اروپا صورت گرفته است، قطعا در روابط خارجه بریتانیا بهویژه با ایران تاثیرگذار خواهد بود.
دومینیک راب، وزیر پیشین برگزیت، که اکنون سکان وزارت خارجه را به دست گرفته است مهره چندان مناسبی نیست. از طرفی، ترزا ویلیِرز که عهدهدار وزارت محیط زیست و کشاورزی شده است در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، در جایگاه نماینده مجلس در همایشهای بزرگ سازمان مجاهدین خلق شرکت کرده است، در یک سخنرانی گفته بود: «بیایید امیدوار باشیم خانم رجوی برنامه ده مادهای خود را به اجرا بگذارد، تا ایرانی را ببینیم که از سرکوب آخوندها رها شده است!»
سومین معضل، ادامه رفتارهای ایران است که البته توقیف نفتکشها، اخیرا تنشها بین تهران و لندن را تشدید کرده است. اگرچه توقیف گریسـ۱ نقض آشکار قوانین بینالمللی کشتیرانی تلقی میشود، پاسخ متقابل ایران قانونشکنی بزرگتری است که بهانه لازم را به دست غربیها بهویژه آمریکا و بریتانیا داده است تا جمهوری اسلامی ایران را بیش از پیش تحت فشار قرار دهند.
تحقق ترامپیسم در سایه دولت جدید بریتانیا
هرچند وجوه تمایز قابلتوجهی بین جانسون و ترامپ دیده میشود، از جمله اینکه او برخلاف رییسجمهوری آمریکا، روزنامهنگار برجستهای بوده و همچنین بیش از یک دهه سابقه مسئولیت سیاسی و اجرایی داشته است، خصیصه مشترک این دو پدیده نوظهور آمریکا و بریتانیا نگرش متاثر از راست افراطی است. ترامپ از بدو فعالیتهای انتخاباتی مخالف یکپارچگی اروپا بوده است؛ جانسون نیز از همان جوانی، در مخالفت با تشکیل اتحادیه اروپا به شکل امروزیاش مینوشته و تحلیل میکرده است. چه بسا، همین نگرانی از تشابه ترامپ و جانسون باعث شده است تا علاوه بر جرمی کوربین، از حزب کارگر، رهبر حزب لیبرال دموکرات بریتانیا، جو سوینسون، در واکنش به روی کار آمدن جانسون، در صفحه توییترش بنویسد: «بوریس جانسون اساسا دونالد ترامپی است که به مدرسه ایتون فرستاده باشید.» (ایتون Eton مدرسه اشرافزادگان و فرزندان بزرگان حزب محافظهکار بریتانیاست که جانسون و بسیاری از وزرای کابینهاش از آن فارغالتحصیل شدهاند).
بههرحال اکنون، احتمال امتداد ترامپیسم از آمریکا به انگلستان به این نگرانی دامن زده است که با نزدیکی بیش از پیش لندن به واشینگتن، بهخصوص در فردای سختترین شکل برگزیت، ضمن اینکه بریتانیا و اتحادیه اروپا متقابلا متضرر خواهند شد، بیشترین پیامدهای آن را باید مردم ایران در تداوم تحریمهای ظالمانه آمریکا، که احتمالا انگلستان نیز به آن خواهد پیوست، تحمل کنند.