سفر ظریف چرا لغو شد؟
با لغو سفر ظریف به اجلاس اقتصادی – سیاسی داووس،آن هم در شرایطی که او خود را برای رفتن به سفر مهیا کرده بود و مهمترین ایدهی پیشنهادی ایران را برای نشست داووس، چند روز قبل از سفر، با عنوان «شبکهسازی امنیتی» و «تشکیل مجمع گفتوگوی منطقهای در خلیج فارس»، در نشریهی اقتصادی فایننشیالتایمز بریتانیا منتشر کرده بود، این پرسش در افکار عمومی مطرح شد که دلیل لغو ناگهانی سفرظریف چه بوده است؟
سخنگوی وزارت امور خارجه، لغو ناگهانی سفر ظریف را بهدلیل ضرورت حضور او برای انجام تغییر تشکیلاتی چارت سازمانی وزارت خارجه عنوان کرده است. اما از آنجایی که این نوع سفرهای مهم دیپلماتیک، از مدتها قبل برنامهریزی میشود، اجراییشدن تغییر تشکیلات سازمانی، لزومی نداشت با چنین سفر مهمی همزمان تنظیم شود؛ مضافبر اینکه اصولاً بعد از ۴/۵ سال وزارت دکت رظریف، این مسأله، امر چندان اضطراریای نبود که نشود آن را چند روز بهتعویق انداخت؛ لذا بهخوبی روشن میشود که این، تنها توجیهی برای پوشش تبلیغاتی دلیل لغو سفر است.
در واقع، با توجه به اهمیت نشست داووس در سوئیس از لحاظ سطح بالای دیپلماتیک شرکتکنندگان و نیز حضور سرمایهگذاران بینالمللی و نیز نمایندگان برجستهی رسانههای جهانی، فرصت بسیار مهمی برای تبیین مواضع سیاسی-اقتصادی ایران و انجام گفتوگوها بهمنظور تشویق سرمایهگذاران برای حضور در ایران، از دست رفت. برخی کارشناسان گفتهاند با توجه به اعتراضات داخلی در شهرهای مختلف ایران و نیز افزایش قیمت ارز در بازار و نارسایی اقتصادی سیستم، ظریف ترجیح داد به این سفر نرود؛ چون حرفی نویی برای عرضه نداشت. برخی نیز به تضعیف او ازسوی رییس دفتر دولت روحانی اشاره میکنند. محمود واعظی که روابط چندان حسنهای با ظریف ندارد و درسال ۹۲، مایل بود خود در جای ظریف بنشیند، با آوردن تختروانچی به نهاد ریاستجمهوری، عملاً به تضعیف تیم ظریف دست زده است و فشارهای سنگینی، از همه جهت، بر روی ظریف وارد می آید که او ترجیح داده است با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی، به این سفر نرود . اما برخلاف چنین ادعاهایی، قراین و شواهد و نیز تجربهی تاریخی درمورد این نوع لغو تصمیمات و سفرها، نشان میدهد که این کار، با دخالت و دستور آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و علیرغم تمایل و نظر کارشناسی ظریف و وزارت خارجه برای حضور در نشست، انجام شده است؛ اماباید دید که چه دلایلی در پشت این تصمیمگیری رهبر جمهوری اسلامی ایران، وجود داشته است :
الف-انجام مذاکرات بیرون دولت
بهنظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی ایران، تصمیم گرفته است مانند دورهی احمدینژاد، کانال خارج از دولت را برای مذاکره با قدرتهای عمدهی غربی، بهویژه آمریکا و دولت ترامپ، فعال کند . برای این کار، نهاد رهبری، علیاکبر ولایتی را در نظر گرفته است، تا بتواند کنترل کامل مذاکرات با غرب را از دست دولت خارج کند و دولت روحانی، نتواند این مذاکرات را مدیریت کند و یا امتیازی از این بابت نصیب خود کند. در این میان، ظاهراً قرار بوده که مذاکراتی میان هیأت ایرانی و آمریکایی نیز در داووس صورت بگیرد، ولی ظاهراً قبل از انجام سفر، شرایط جدیدی را برای مذاکرات مطرح میکند که منجر به مخالفت ایران میشود.
ب- فضای خصمانهی نشست داووس
با توجه به حضور همزمان سطح بالای رهبران آمریکا و اسراییل در کنفرانس که برای اولینبار صورت میگرفت و هردو، از مخالفان سرسخت برجام بودند و یک بسیج عمومی سیاسی برای مقابله با ایران، بهراه انداخته بودند و نیز به ترغیب شرکتها و کمپانیها برای عدم حضور در ایران پرداخته بودند، فضای این نشست، چندان بهنفع ایران نبود. در این میان، شرکت وزیر امور خارجهی عربستان سعودی نیز در این نشست، با توجه به روابط خصومتآمیز آن کشور با ایران در منازعات منطقهای، مزید بر علت شده بود.
در تعامل با چنان فضایی، دو سیاست راهبردی مطرح شد. نظر کارشناسی وزارت خارجه و ظریف، آن بود که خالیکردن میدان و سپردن نشست به مخالفان ایران، کاری است علیه دیپلماسی عمومی کشور و لذا باید ایران در این کنفرانس، فعالانه شرکت کند و پیشنهاد جدید وزارتخارجه برای حل مشکلات امنیت منطقهای و ایجاد مجمع گفتوگوی خلیج فارس، میتواند مبنای بحث در کنفرانس قرار گیرد .
ولی ظاهراً شورای روابط خارجی که سعید جلیلی در آن نقش فعالی دارد، با توجه به فضای کنفرانس، توصیهی راهبردیش به رهبری، آن بوده است که آقای ظریف و هیأت ایرانی، در نشست شرکت نکند . در این میان، بهنظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز این توصیه را پذیرفته است .
ج- رفتار دیپلماتیک ایران بهمنظور آمادهسازی برای خروج از برجام
رهبر جمهوری اسلامی ایران، با توجه به اینکه ممکن است ترامپ دستور خروج از برجام را بدهد، دستورداده بود، همهی سازمانهای ذیربط، اقدامات مقتضی را برای خروج از برجام، انجام دهند. از جنبهی دیپلماتیک نیز توصیهی رهبر جمهوری اسلامی ایران، این است که باید از موضع بالا برخورد شود و نباید مرعوب دشمنان شد، تا اقدامات مقتضی برای خروج از برجام، تهیه شود. درنتیجه، از این زاویه نیز رهبر معتقد بود که شرکت در این اجلاس، هم بیحاصل است و ممکن است ظریف نتواند از موضع بالا و مقتدرانه در کنفرانس شرکت کند و هم ممکن است موضع انعطافپذیر ایران، پیام نادرستی را به آمریکاییها منتقل کند و بهنوعی، آنها را گستاختر کند .
د- نتیجهگیری
درمجموع میتوان گفت که رهبر جمهوری اسلامی ایران، بهخاطر آنکه میخواهد کنترل گفتوگو با دولت ترامپ و قدرتهای غربی را خود در دست بگیرد و از اختیار دولت روحانی خارج کند و از کانال جدیدی با آنها وارد گفتوگو شود و نیز بهدلیل فضای خصمانهی نشست، درمجموع ترجیح داد که اجلاس و حضور ظریف و فعالیت دیپلماتیک او، اعتبار جدیدی برای دولت ایجاد نکند و یا پیام نرمی به غربیها منتقل نشود و آنها را برای اعمال فشار بر روی ایران، درمورد افزودن الحاقیه به برجام و نیز ایجاد محدودیت و صدور قطعنامهی جدید درمورد فعالیتهای موشکی ایران ترغیب نکند و روحیهی تهاجمی به آنها نبخشد. با سفر ظریف، علیرغم نظر کارشناسی او برای حضور در داووس مخالفت کرد که منجر به لغو سفر، یک روز پیش از آغاز نشست شد و مخالفان ایران، ازجمله ترامپ و نتانیاهو نیز فضاسازیهایی جدی علیه ایران و برجام انجام دادند، بدون آنکه ایران بتواند از فضای رسانهای اجلاس، در نقد مخالفان و تببین منافع برجام در حفظ امنیت بینالمللی، استفاده کند. تصمیم حضور پیدا نکردن ظریف در داووس، بار دیگر نشان داد که هنوز در مورد مسائل مهم دیپلماتیک، اختلافات درون نهادهای قدرت و نیز عدم درک سنجیده از منافع ملی ایران، میتواند فرصتهای دیپلماتیک را از کشور سلب کند.