بعد از اینکه روحانی در یک اظهارنظر عجیب اعلام کرد که برای آبادانی کشور حاضر است با هر کسی مذاکره کند، به قول روزنامه شرق چنان توفانی علیه دولت به پا شد که روحانی و ظریف مجبور شدند تا هرگونه مذاکره با آمریکا را منتفی اعلام کنند.

روحانی به همه اطمینان داد که علاقه‌ای به گرفتن عکس یادگاری با ترامپ ندارد و آمریکا باید توبه کند و تحریم‌ها را بردارد و به برجام بازگردد و ظریف هم خبر داد که ایران گام سوم کاهش تعهدات هسته‌ای را نیمه شهریور بر خواهد داشت.

حالا روزنامه‌های اصول‌گرا فاتحانه به میدان آمده‌اند و این عقب‌نشینی رییس‌جمهوری را به حساب اعتراف روحانی به اشتباهش گذاشته‌اند. روزنامه جوان تیتر زده که «ناگهان بر عکس» و نوشته که برخی معتقدند حرف‌های روحانی درباره مذاکره برای سردرگم کردن غرب بود اما گویا روحانی بعد از مخالفت‌ها گفته که دنبال عکس گرفتن و مذاکره با ترامپ نیست.

روزنامه کیهان هم به روحانی تشر زده که با دیپلماسی منفعلانه‌ای که دارد باعث شد ترامپ و ماکرون به ایران توهین کنند. کیهان حرف‌های رییس‌جمهوری را ابراز اشتیاق به مذاکره با آمریکا و مصداق «دیپلماسی التماسی» دانسته و نتیجه گرفته که این رویکرد خسارت‌بار است و دولت روحانی انگار که فقط یک گزینه دارد و آن هم اجرای به هر قیمت برجام است.

روحانی را رها کنیم به سراغ سید محمد خاتمی برویم که بعد از مدت‌ها عکسی از او بر پیش‌خوان مطبوعات رفته و روزنامه اعتماد به بهانه جلسه مجمع روحانیون مبارز، تصویری از محمد خاتمی را در صفحه اول کار کرده است. از آنجایی که بنابر دستور قوه قضاییه نام بردن از خاتمی و چاپ عکس رییس‌جمهوری پیشین در جراید ممنوع است، احتمالا اعتماد تذکر خواهد گرفت.

اما بشنوید از جلسه مجمع روحانیون و هیات رییسه فراکسیون اصلاح‌طلب امید و محمدرضا عارف، رییس این فراکسیون. این‌طور که محمدعلی ابطحی از این جلسه برای اعتماد روایت کرده، عارف گزارشی از عملکرد فراکسیون امید داده و انتقاداتی هم به نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس وارد شده و دست آخر خاتمی گفته که بهتر است، فراکسیون امید به مردم اطلاع‌رسانی کند که چه کرده است. اعتماد نوشته که ای کاش این جلسه چهار سال پیش برگزار می‌شد و نه در سال آخر مجلس و حالا که نقدهای بسیاری به دستاورد اصلاح‌طلبان راه یافته به مجلس، شنیده می‌شود.

از روزنامه خراسان هم بخوانیم که گزارشی داده از دزدی مجسمه‌ها در تهران. هفته گذشته سردیس قیصر امین‌پور شاعر معاصر در سعادت‌آباد، به سرقت رفت. خراسان نوشته که انگیزه اصلی دزدی مجسمه‌ها مالی است و قیمت برنز بالا رفته و دزدها را وسوسه می‌‌کند. گویا قیمت سردیس مسروقه، ۷۰ میلیون تومان برآورد شده اما برنز کار شده در تندیس بیشتر از هفت میلیون تومان نمی‌ارزیده است.