خطر مرگ در کمین شالیزارهای شمال ایران
رسانههای داخل ایران تیتر میزنند، نفس تالاب انزلی به شماره افتاده. در کنار آن، خبر از نابودی تدریجی زیستبوم خلیج گرگان میدهند. کاهش ورودی آب به سدهای شمال ایران همراه شده است با این خبر که ۴۰ هزار هکتار از شالیزارهای شمال ایران استرس آبی را تحمل میکنند و ۲۰ هزار هکتار از آنها در معرض خشکیدگی قرار گرفتهاند.
در سالهای اخیر ولی آنچه شالیزارهای ایران و کشاورزی و باغداری شمال را خدشهدار ساخته، گسترش شهرنشینی به مرزهای طبیعت این خطه ایران است. از سویی دیگر، بیشتر از ۱۰ سال است که دولت ایران مجوز تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به مرغداریها، پرورش ماهی و دیگر کارگاههای تولیدی را میدهد.
علی ناظمی، استاد محیطزیست در دانشگاه کنکوردیا در مونترال کانادا در گفتوگو با ایران اینترنشنال میگوید مقدم بر همه، تغییر در سبک زندگی مردمان شمال ایران است.
ناظمی میگوید: «شاهد تغییر فرهنگی در شمال ایران هستیم و فکر میکنم مساله کشاورزی برای خیلی از مردم شمال به مسالهای درجه چندم تبدیل شده، به خاطر پدیدههای اقتصادی و اجتماعی که ما در کشورمان داریم و شمال هم جزوی از آنهاست. اما اگر بخواهیم برگردیم بر اینکه این تغییرات چه اثری بر محیطزیست میگذارد و چه بازتابی خواهد داشت بر زندگی کشاورزان و یا حتی کسانی که میروند و از این ویلاها استفاده میکنند (باید به این موضوع توجه نشان بدهیم که) شالیزارها معمولا مکانهایی هستند که زمین پست است و مکانی است که رودخانهها به دریا میرسند و فضایی جلگهای است. این مکانها از لحاظ تنوع زیستی اهمیت دارند. بخصوص از لحاظ پرندهها و پستاندارهایی که در آنجاها زندگی میکنند. خب، محیط زندگی آنها تخریب خواهد شد. مساله دیگر تغییر بافت اجتماعی اقتصادی در شمال ایران است و تغییرات مرتبط به مدیریت کاربری زمین هم جزو آنهاست و این تغییرات، در درازمدت آن زیباییهایی را که شمال کشور بهخاطرش قطب گردشگری شده، از بین خواهد برد و اگر در دراز مدت این تغییرات کاربری به شکلی بیرویه انجام بشود، حتی اثر منفی بر رشد گردشگری این خطه خواهد داشت».
- خطر به زیر آب رفتن ویلاهای نوساز
«مساله بعدی، موضوع افرادی است که میخواهند بروند و از این ویلاها و این امکانات مسکونی استفاده کنند. خیلی از این ویلاها در نقاطی بنا شده که وقتی بارندگی رخ بدهد، معمولا دچار سیلاب میشوند، چون در جلگههای پست قرار دارند و به هنگام بارندگی شدید، آبی که در آن حوزه آبریز جمع میشود، دقیقا در همین نقاط تجمع پیدا خواهد کرد. و حالا با توجه به اینکه اکثر این تغییرات کاربری زمین غیر مجاز هستند، فکر نمیکنم تحقیقی بر روی این مساله صورت گرفته باشد که نقشه سیلابی این منطقه چهطور خواهد بود، تا بدانند ملکی که قرار است ساخته بشود دچار سیلاب خواهد شد یا که نه. فکر نمیکنم بر روی اینها کار دقیقی انجام شده باشد. (یعنی) خیلی از کسانی که در این ویلاها سرمایهگذاری میکنند، در درازمدت با مشکلات زیادی از جمله سیلاب و زیر آب رفتن املاکشان مواجه خواهند شد».
ناظمی میگوید راهحل پیش روی معضل تغییر کاربری بیرویه زمینهای کشاورزی شمال، تغییر قوانین در کنار آموزش جامعه است.
«اگر بخواهیم شاهد یک تلاش از بالا به پایین باشیم، تغییر قوانین (گام نخست است تا) با کسانی که ساخت و ساز غیر مجاز میکنند، برخورد بشود. اما در میانمدت و دراز مدت این مسالهای است که تنها با آموزش قابل حل است و اگر کشاورز شریف مازندرانی و گیلانی متوجه بشود که در عوض کردن کاربری زمینشان ممکن است که در کوتاه مدت درآمدی داشته باشد که کشاورزی ندارد، اما در درازمدت محیطزیستن او را تخریب میکند. اگر واقعا به این کشاورز شریف این آگاهی داده بشود، فکر نمیکنم بخواهد زمین کشاورزیاش را تغییر کاربری بدهد، آنهم وقتی بداند که در درازمدت این به ضرر خودش و خانوادهاش خواهد بود. بنابراین فکر میکنم جدای از تلاشهای از بالا به پایین که باید از طریق قوانین انجام بشود، مساله آموزش خیلی خیلی مهم است».
در کنار آن، ناظمی میگوید تغییر کاربری بایستی متکی بر ارزیابیهای محیطزیستی به شیوهای حرفهای و بر پایه علم روز باشد.
«مجوز دادن به تغییر کاربری فقط نباید محدود به این باشد که زمین از کشاورزی به مسکونی تغییر کند. بلکه این موضوع باید در یک نگاه گستردهتر دیده بشود که در واقع مکان این زمین، ارزیابی محیطزیستی آن زمین چطور است و نقاط منفی این تغییر کاربری چه خواهد بود. این هم نیازمند مجموعه قوانینی است که علم پشتیبانیشان کند. یعنی این قوانین بر پایه یافتههای علمی و مهندسی باشند. فکر میکنم الان نحوه صادر شدن این مجوزها در ایران چندان مبتنی بر تحقیقات و کارهایی نیستند که باید برای ارزیابی محیطزیستی انجام بشوند. در نتیجه فکر میکنم این قوانین به نحوی که محیطزیست را هم در نظر بگیرند، کاملا ضروری هستند».
درنهایت، ناظمی از خطر نابودی جنگلهای شمال ایران برای نسل امروز و نسلهای آینده ایران میگوید.
«شالیزارها یک طرف مساله است. مساله دیگر تخریب محیطزیست جنگلی در شمال ایران بهخاطر ساخت و سازهای بیرویه است. نمیخواهم مساله تغییر کاربری زمینهای کشاورزی را کوچک جلوه بدهم، ولی میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به این مساله خیلی مهم هم اشاره بکنم که تغییر کاربری جنگلی هم خیلی خیلی مهم است و در دراز مدت امنیت محیطزیستی در شمال ایران را تهدید میکند. ما در ایران آمارهای دقیق از ساخت و ساز نداریم بهخصوص چون بسیاری از اینها غیر مجاز ساخته میشوند. اگر هم مجاز باشند باز آمار دقیقی نداریم که در چه بازهای و در چه محیط جغرافیایی این ساخت و سازها انجام میشوند. ولی میدانیم در یک استانی مثل مازندران که زمین بسیار زیادی هم ندارد، شما میبینید خدمات ملی و همانند آن ایجاد شده و میدانیم در شمال ایران و در دل جنگل، ویلاهای زیادی ساخته شده و اینها باید ساماندهی بشوند. آخر چطور به اینها مجوز داده شده تا در محدوده بکر جنگلی یک ویلا بنا کنند و چطور ارزیابی محیطزیستی صورت گرفته؟ اینها جوابش خیلی مشخص نیست. در نتیجه فکر میکنم باید مساله را بزرگتر ببینیم و کل آن را در قالب بزرگتر تخریب محیطزیست در شمال ایران بنگریم».
گزارشی از مصطفی رضیئی درباره وضعیت شالیزارهای شمال ایران: