شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.
بررسی سبک بازیگری عزت‌الله انتظامی با نگاهی به سه شخصیت ماندگار مخلوق او

رؤیت تمام‌عیار «زرده» محلی بازیگری

 

عزت‌الله انتظامی در نقش رضا معروفی در «حکم» -تنها فیلم ساخته‌ مسعود کیمیایی که در آن ظاهر شد- دیالوگ مشهوری دارد: «هی پسر. چارتا چایی. پنج تا تخم‌مرغ می‌ندازی تو کره… محلی. زرده‌شو به‌هم نزنیا. می‌خوام وقتی می‌خورم، ببینم. رؤیت کنم. زرده‌شو که به‌هم می‌زنن و جنجال تو تابه راه می‌ندازن و جنگ بین زرده و سفیده و کره و نمک و دو پر گوجه‌فرنگی مغلوبه می‌شه، می‌ذاره جلوت، جیگر می‌خواد… جیگر می‌خواد بگه این محلی نیست!»

او در بازی‌هایش می‌گذاشت تا «زرده» و «آن»‌اش در هیأت آن نقش را ببینیم، رؤیت کنیم. جنگ مغلوبه در تابه‌ اجرایش راه نمی‌انداخت تا به‌روشنی بتوانیم بگوییم که او و هنرش محلی‌اند. آقای بازیگر -لقبی که از عنوان کتاب هوشنگ گلمکانی درباره‌ او، وارد فرهنگ عامه شد؛ موردی خاص در فرهنگ عامه‌ ایرانی- تهرانی‌تبار بود و در محله‌ سنگلج متولد شد، بنابراین خود یک فرهنگ زنده عامه‌ تهرانی نیز بود. متولد اوایل سده‌ حاضر بود. وقتی‌که هنوز عمر سینما در ایران به ۲۵ نمی‌رسید، او نیز مثل ناصر ملک‌مطیعی با «واریته‌ بهاری» پرویز خطیبی پا به عرصه‌ سینما گذاشت، اما تا یک‌دهه پس از «گاو» (او در «بی‌تا»ی هژیر داریوش نیز یک شیداست) با نقش‌هایی که ازسوی مهرجویی برایش در نظر گرفته می‌شد، پا به عرصه‌ حرفه‌ای سینما گذاشت. موقعی‌که حدود سه‌دهه با فعالیت حرفه‌ای‌اش در عرصه‌ تئاتر و دوبله به اندازه‌ کافی تجربه اندوخته بود؛ شنیدن صدای او در نسخه‌ دوبله به فارسی «هملت» و هم‌چنین «آپارتمان» بیلی وایلدر (به‌جای دکتر درایفوس که از سی‌سی باکستر با صدای منوچهر نوذری می‌خواست تا جسدش را به‌خاطر زیاده‌خواهی‌اش در سکس، برای تحقیق به دانشگاهی اهدا کند!) فقط یکی‌دو نسخه‌ای‌ست که از آن دوره‌ طلاییِ گم‌شده به‌جا مانده است.

 

عزت‌الله انتظامی در نقش عباس‌آقا سوپرگوشت در «اجاره‌نشین‌ها»

 

بعد از انقلاب باز اما این داریوش مهرجوییِ تیزهوش و گوش بود که از تبارِ «تهرونی» او برای درآوردن کاراکتر عباس‌آقا سوپرگوشت در «اجاره‌نشین‌ها» سود جست؛ شاید یکی از بهترین و بی‌نقص‌ترین شخصیت‌های آفریده‌شده روی پرده‌ سینما در تاریخ سینمای ایران. آن‌هم در سینمای بعد از انقلاب و دوران پسافردین و ناصر و بهروز که ستاره‌سازی در دستورکارش نیست. شخصیتی که مشکل بتوان مؤلفه‌های بازیگریِ ظریف و هوشمندانه‌ مخلوقش را، همان «آن» را از شخصیت اصلی‌اش تمییز و تشخیص داد. آقای بازیگر به‌‌سبک و سیاق تمام بازیگران مؤلف، عباس‌آقا را در کالبد عزت‌الله انتظامی بازآفرینی کرده است؛ شخصیتی که البته نطفه‌اش از  کاراکتر سامری در «دایره‌ مینا» بسته شده بود؛ یک اهلِ تهرانِ نه‌چندان مبادی آداب که بلد است چه‌طور با زبان‌ریختن کارش را پیش ببرد. کاراکتری که بعدها به‌گونه‌ای دیگر در شخصیت دبیری در «هامون» باززایی می‌شود؛ دو کاراکتری که حدفاصل میان خباثت و مهربانی‌شان تار مویی‌ست.

 

عزت‌الله انتظامی در فیلم هامون

 

قربان‌سالارِ «بانو» اما حکایتش جداست؛ وقتی برای نخستین‌بار برروی پرده‌ سینماهای بعد از انقلاب پَستی و خباثتِ ذاتی از آنِ طبقه‌ فرودست جامعه‌ است و از اتفاق، «مستضعف‌بودن» نه ارزش که وسیله‌ای‌ است برای سرکیسه‌کردن طبقه‌ اشرافی و تنها دلیل محکمی که «بانو» به‌خاطرش تا چند سال توقیف بود. دنائتی که هم‌چون خوره به جان و روح شخص قربان‌سالار هم افتاده و او را از درون می‌خورد…

 

عزت‌الله انتظامی در نقش قربان‌سالار در فیلم بانو

 

مثلث این سه شاه‌نقش در سینمای بعد از انقلاب، به‌نظر نگارنده، قله‌ رفیع بازیگریِ آقای بازیگر است. کاراکترهایی البته انفجاری و برون‌گرایِ ذاتی که اجرایشان تحرک و انرژی فراوان می‌طلبد. سبک برون‌گرایی که علی حاتمی نیز به‌گونه‌ای دیگر از آن در «حاجی واشنگتن» و به‌خصوص فصل تأثیرگذار قربانی‌کردن گوسفند سود جسته است. حاتمی البته در «هزاردستان» و با کاراکتر خان مظفر و هم‌چنین با ناصرالدین‌شاهِ «کمال‌الملک» از اجرایِ کاملا درون‌گرا و بی‌تحرک انتظامی نیز بهره برده است. شخصیت‌هایی که از اتفاق، با صدای شخص عزت‌الله انتظامی هم نیستند و با اجرای به‌شدت آرام و خصلت درون‌گرای صدای همواره انفجاری منوچهر اسماعیلی گفته شده‌اند.

تا دو دهه بعد، جدای از نقشی همچون «ناصرالدین‌شاه آکتور سینما» که به‌گونه‌ای هجو آثار پیشین اوست، از «روز فرشته» تا «روسری آبی» و بعدتر «گاوخونی» و «حکم»، همه به‌گونه‌ای بازی و کالیبره‌کردن نقش و خود با تغییر اندازه‌ اضلاعِ همان مثلث و سه شاه‌نقشِ طلاییِ کارنامه‌ پر و پیمان عزت‌الله انتظامی‌ است. نکته‌ای که او را دست‌پایین، به‌مدت ۴دهه به «ستاره‌ رخشان‌» و شمایل بی‌بدیل و یکه‌ سینمای ایران تبدیل کرد…

«آیین چراغ خاموشی نیست» برگرفته از تک‌گوییِ تیز و برنده‌اش، به‌قلم علی حاتمی در «حاجی واشنگتن» را اگر متر و معیار او و هم‌تبارهایش قرار دهیم، حدود یک‌دهه خاموشی و خانه‌نشین‌شدنش برخلاف آیین و مسلکی‌ است که برگزیده بود. او متعلق به تباری بود که به‌قول ایرج کریمی در «باغ‌های کندلوس»ش؛ «...هر وقت بروند، زود است».

 

گزارشگر سینمایی
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More