در آستانه استیضاح وزیر خارجه، آن هم به‌دلیل اظهار‌نظرش درباره پولشویی و مساله‌ای داخلی، روزنامه‌های اصلاح‌طلب و خصوصی، مثل وکیل‌مدافع از ظریف دفاع کرده‌اند، آن‌قدر که خوانندگان دیگر سر‌درد گرفته‌اند

بازار یادداشت‌نویسی در شرح فضایل محمد‌جواد ظریف هم گرم است، و جالب این‌که روحانیون در صف مقدم مدافعان وزیر خارجه هستند. مصطفی درایتی، که عمامه‌به‌سر است، در روزنامه ابتکار استیضاح ظریف را بد‌سلیقگی سیاسی دانسته، و محسن غرویان، که روزگاری از شاگردان مصباح یزدی، روحانی تندروی ضد‌اصلاحات بوده و امروز به‌نوعی در جرگه اصلاحات است، سرمقاله روزنامه اعتماد را نوشته و بعد از این‌که وزیر خارجه را کارآمدترین وزیر کابینه دانسته، نوشته اصولگرایان از محبوبیت ظریف در هراس هستند، و می‌ترسند در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، ظریف رییس‌جمهور شود.

بحث انتخابات ریاست‌جمهوری، که دو سال آینده برگزار خواهد شد، در روزنامه آفتاب یزد هم حرف اول است، و آفتاب از جدال دو نامزد احتمالی انتخابات آتی گفته است؛ یک طرف محمد‌جواد آذری جهرمی، وزیر جوان وزارت ارتباطات، و دیگری، عزت‌الله ضرغامی، رییس سابق صدا‌و‌سیما، که مدت‌هاست برای ریاست‌جمهوری دور‌خیز کرده است. گویا ضرغامی از محبوبیت جهرمی ناراحت است و این را خطری برای خود دانسته، و این طرف و آن طرف به تخریب چهره وزیر جوان مشغول است.

خوشبختانه، باقی روزنامه‌ها پیگیر این بحث‌های انتزاعی نشده‌اند، و درباره امروز نوشته‌اند. روزنامه ایران گزارشی داده از سیر نزولی قیمت دلار و پیش‌بینی کرده که دلار از ده هزار تومان هم عقب‌نشینی خواهد کرد. روزنامه کیهان قیمت واقعی دلار را پنج هزار تومان اعلام کرده، اما گفته نباید سقوط نرخ ارز را جشن بگیریم، و مهم این است که قدرت خرید مردم بالا برود.

اما بشنوید از این قانون بازنشستگی اجباری، که گویا خیلی جاها اجرا نشده و برخی از مقامات هم با حکم رهبری از آن مستثنی شده‌اند. روزنامه آرمان خبر داده که این قانون در صدا‌و‌سیما اثری نداشته است.

آشوب جلیقه‌زردها در پاریس هم چشم روزنامه‌های اصولگرا را گرفته، و روزنامه جوان شادمانه از گسترش اعتراضات به بروکسل نوشته و تیتر زده «گسترش اعتراضات به قلب اروپا»، و روزنامه خراسان از سنگربندی در شانز‌اِلیزه گفته است. در میان هیاهوی استیضاح ظریف و جلیقه‌زردها و دلار‌، گزارش رنج آور روزنامه همدلی را هم می‌خوانیم، درباره خیابانی در تهران که اسمش را گذاشته‌اند «خیابان کلیه» و فروشندگان کلیه شماره تلفن و گروه خونی‌شان را روی در‌و‌دیوار نوشته‌اند.