نماینده ایران در اسکار؛ کودتای سینمایی برای یک فیلم سیاسی؟
هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، در روزهای گذشته، فیلم مستندی با عنوان «در جستجوی فریده» را بهعنوان نماینده سینمای ایران برای اسکار ۲۰۲۰ انتخاب کرد.
پس از دو تجربه موفق فیلمهای اصغر فرهادی به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار، انتظارات و حساسیتها در این زمینه به ویژه در داخل ایران افزایش یافته است.
هرچند پیش از این نیز، انتخاب یک فیلم از سینمای ایران برای معرفی در بخش فیلمهای خارجی اسکار، بدون حاشیه نبوده و همواره مورد مناقشه بوده است.
پیشینه معرفی فیلم ایرانی به اسکار
در طول ۹۲ دوره برگزاری مراسم اسکار، ایران از سال ۱۳۵۶ تاکنون، با احتساب امسال، ۲۵ بار فیلمی را به عنوان نماینده سینمای خود به این مراسم معرفی کرده است.
در سال ۱۳۵۶، فیلم «دایره مینا»، ساخته داریوش مهرجویی، برای نخستینبار بهعنوان نماینده ایران به اسکار معرفی شد و سال بعد از آن هم فیلم «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس راهی آکادمی اسکار شد.
با وقوع انقلاب در ایران، در معرفی فیلمهای نماینده سینمای ایران به اسکار، ۱۷ سال وقفه افتاد تا اینکه در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۳) فیلم «زیر درختان زیتون» به کارگردانی عباس کیارستمی نماینده ایران در شصتوهفتمین دوره جوایز اسکار شد.
«بادکنک سفید» از جعفر پناهی در سال ۱۹۹۵ به آکادمی معرفی شد و دوباره پس از یک سال وقفه، در سال ۱۹۹۷ فیلم «گبه» محسن مخملباف نماینده ایران در این جوایز سینمایی شد.
«زمانی برای مستی اسبها» ساخته بهمن قبادی در سال ۲۰۰۰، «باران» ساخته مجید مجیدی در سال ۲۰۰۱، «من ترانه ۱۵ سال دارم» به کارگردانی رسول صدرعاملی در سال ۲۰۰۲، «نفس عمیق» ساخته پرویز شهبازی در سال ۲۰۰۳، «لاکپشتها پرواز میکنند» از بهمن قبادی در سال ۲۰۰۴، «خیلی دور خیلی نزدیک» به کارگردانی رضا میرکریمی در سال ۲۰۰۵، «کافه ترانزیت» از کامبوزیا پرتوی در سال ۲۰۰۶، «میم مثل مادر» اثر رسول ملاقلیپور در سال ۲۰۰۷، «آواز کنجشگها» از مجید مجیدی در سال ۲۰۰۸، «درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی در سال ۲۰۰۹ و «بدرود بغداد» از مهدی نادری در سال ۲۰۱۰، نمایندگان سینمای ایران در سالهای بعد بودند.
تا اینکه فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی توانست برای اولینبار جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار را به دست آورد.
در سالهای بعد نیز فیلمهای «گذشته» اصغر فرهادی، «امروز» رضا میرکریمی و «محمد رسولالله» مجیدی به اسکار فرستاده شدند و در سال ۲۰۱۶ اصغر فرهادی با فیلم «فروشنده» برای دومینبار اسکار بخش خارجی را برای ایران به ارمغان آورد.
سال ۲۰۱۸ نیز فیلم «نفس» از نرگس آبیار و سال گذشته هم فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» ساخته وحید جلیلوند نماینده سینمای ایران در اسکار بودند.
در نتیجه این معرفیها در ۲۴ دوره گذشته، به غیر از کسب دو جایزه برای فیلمهای فرهادی، یکبار نیز فیلم «بچههای آسمان» نامزد به دست آوردن جایزه اسکار شد.
سال ۱۳۹۸؛ یک انتخاب متفاوت
امسال رسانههای ایران در اولین دقایق روز یکشنبه، ۲۷ مردادماه، خبر انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به نود و دومین دوره مراسم اسکار را به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی منتشر کردند.
هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، پس از چند جلسه بالاخره یک فیلم مستند را با عنوان «در جستوجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی، به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار ۲۰۲۰ انتخاب کردند.
رائد فریدزاده، دبیر و سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار، اعلام کرد که از میان ۷۰ فیلم اکران شده که شرایط لازم برای شرکت در مراسم اسکار را داشتند، در ابتدا فهرستی اولیه از ۱۰ فیلم در جلسه انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار برگزیده شدند.
این ۱۰ فیلم عبارت بودند از: «مغزهای کوچک زنگزده» از هومن سیدی، «بمب، یک عاشقانه» از پیمان معادی، «سرو زیر آب» از محمدعلی باشه آهنگر، «آشغالهای دوستداشتنی» از محسن امیریوسفی، «قصر شیرین» از رضا میرکریمی، «در جستوجوی فریده» از آزاده موسوی و کوروش عطایی، «عرق سرد» از سهیل بیرقی، «متری شش و نیم» از سعید روستایی، «سرخپوست» نیما جاویدی و «شبی که ماه کامل شد» از نرگس آبیار.
در ادامه، اعضای هیات انتخاب «با بازخوانی مقررات» به «بررسی تخصصی فیلمها» پرداخته و در نهایت سه فیلم قصر شیرین، در جستوجوی فریده و متری شش و نیم را به عنوان نامزدهای نهایی انتخاب کردند.
هیات داوران برای معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی اسکار ۲۰۲۰ از چند سینماگر پیشنهادی از سوی خانه سینما تشکیل شده بود: فرشته طائرپور تهیهکننده، فاطمه معتمدآریا بازیگر، ابوالحسن داوودی کارگردان، تورج منصوری فیلمبردار، رسول صدرعاملی کارگردان، امیر اثباتی طراح صحنه، مرتضی رزاق کریمی تهیهکننده و مهرزاد دانش، منتقد.
رائد فریدزاده، معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی نیز به عنوان عضو حقوقی در این هیات حضور داشت.
فیلم انتخابی امسال اما یک ویژگی خاص داشت؛ این برای اولین بار بود که یک فیلم مستند به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار انتخاب میشد.
پس از این انتخاب، حمیدی مقدم، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی طی پیامی، به سازندگان «در جستوجوی فریده» تبریک گفت و نوشت که این انتخاب «نشان از توجه متولیان امر به این مهم و توانایی، پویایی و استمرار کلیت سینمای ایران اعم از داستانی و مستند در مجامع بزرگ سینمایی جهان دارد».
او ادامه داد که «معرفی فیلمی مستند که به وجوه مختلف انسانی و عاطفی مردم کشورمان میپردازد، روزهای متعالیتری را برای سینمای ایران» نوید میدهد.
سازندگان فیلم نیز در یادداشتی پس از انتخاب فیلمشان، از «شعف دوچندان» خود نوشتند و تاکید کردند که این انتخاب «یک اتفاق مهم و تاریخی برای سینمای مستند ایران است» و «تمام تلاش خود» را خواهند کرد تا «نماینده شایستهای برای سینمای ایران» باشند.
این دو کارگردان ادامه دادند که فیلمسازان سینمای مستند ایران «سالهاست به دور از حاشیهها و با کمترین امکانات و بیشترین محدودیتها به تولید آثارشان مشغول هستند و با این وجود همواره در بسیاری از صحنههای جهانی موجب سربلندی سینمای ایران شدهاند».
کودتای سینمایی؟
اما انتخاب «در جستوجوی فریده» برای معرفی به اسکار، هم مدافعانی داشت و هم منتقدانی.
ابوالحسن داودی، فیلمساز و یکی از اعضای هیات داوران معرفی نماینده ایران، در این زمینه گفت: «این انتخاب یک تصمیم جمعی بوده و من به این تصمیم جمعی احترام میگذارم، البته نه تنها احترام میگذارم بلکه دفاع هم میکنم.»
او که پیشتر نیز عضو این هیات بوده است، ادامه داد: «معمولا دلایل انتخاب فیلمها به عنوان نماینده ایران به اسکار با بقیه رویدادهای هنری جهانی فرق دارد و عمدتا مواردی را در نظر میگیرند، مبنی بر اینکه چه فیلمی میتواند نماینده بهتری باشد و چهره متفاوتی را از سینمای ایران معرفی کند.»
اما برخی این پرسش را مطرح میکردند که چرا امسال ۴۵ روز زودتر از زمان همیشگی، نماینده ایران معرفی شد؟
ایرنا در گزارشی با عنوان «درز خبر و کودتای سینمایی در نیمه شب؟» نوشت که «در همان دقایق ابتدایی سیل انتقادات بهسوی این انتخاب روانه شد. نوید محمدزاده، سعید روستایی و حامد بهداد هر یک واکنشهایی به این اتفاق داشتند. روستایی آن را به کودتا تشبیه کرد. نوید محمدزاده با عنوان این سوال که چرا انتخاب را بعد از حضور متری شش و نیم در جشنواره ونیز انجام ندادند، خواستار توضیح چرایی انتخاب زودهنگام شد… و حامد بهداد هم خواستار شرح جزییات این انتخاب شد».
ایرنا ادامه داد: «البته برخی رسانهها مدعی شدند که علت معرفی اثر منتخب در نیمهشب، درز کردن خبر بوده است.»
اما رائد فریدزاده، معاون بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی در گفتوگو با ایسنا دلیل عجله برای این معرفی را تغییر «در کادر اسکار» اعلام کرد و گفت: «هر سال برای معرفی آثار به ما مهلت بیشتری میدادند اما امسال این کادر تغییر کرد و مهلت برای معرفی آثار تمدید نشد. حتی برای معرفی اعضای هیات انتخاب دو روز فرصت داده شد و اعلام شد که اگر اعضا معرفی نشوند، سامانه مسدود خواهد شد.»
او همچنین درباره انتشار شبانه خبر گفت: «واقعیتش این است که قرار بود صبح اعلام شود، اما خبر سریعتر از آنچه فکر میکردیم پخش میشود، آنقدر سریع که فرصت اینکه صبح خبر را منتشر کنیم، نداشتیم.»
این مستند در جشنوارههای مختلف داخل ایران، مثل جشن سینمای ایران و جشن مستقل سینمای مستند و جشنواره سینما حقیقت جوایزی را به دست آورده است. با این وجود، این فیلم چندان برای مخاطبان ایرانی آشنا نیست.
«در جستوجوی فریده» پیشتر در پاییز سال گذشته در سینماهای گروه «هنر و تجربه» اکران شده بود، اما پس از انتخاب برای معرفی به عنوان نماینده ایران به اسکار، قرار شد این فیلم در روزهای ۲۹ تا ۳۱ مرداد در خانه هنرمندان ایران، سینما فرهنگ، پردیس سینمایی باغ کتاب، موزه سینما، پردیس چارسو، پردیس کورش و پردیس اکومال کرج در چند سانس خاص دوباره به نمایش درآید.
همچنین قرار است جلساتی در نقد آن برگزار شود، مثل نقد این فیلم در موزه سینما.
داستان «در جستوجوی فریده» چیست؟
داستان این فیلم درباره زنی به نام فریده است که چهل سال پیش، یعنی دقیقا در زمان انقلاب ایران، در آرامگاه امام هشتم شیعیان رها شده و و پس از انتقال به شیرخوارگاه، یک زوج هلندی او را به فرزندی میپذیرند و او را به هلند میبرند.
فریده در طول این سالها بهخاطر «ترس از سفر به ایران» و «عدم تمایل خانوادهاش» به ایران بازنگشته بود. اما اکنون این زن به ایران باز میگردد و به دنبال پدر و مادر واقعی خود است و با کسانی که مدعیاند خانواده واقعی او هستند، ملاقات میکند.
در واقع این فیلم که شرح این کنکاش است؛ و بنا بر آنچه در تبلیغاتش گفته میشود «در جستوجوی هویت گمشده» است.
صحنههای نمادین این فیلم زمانی است که زنی بدون حجاب خارج از کشور به زنی چادری تبدیل میشود که به زیارت حرم امام هشتم شیعیان میرود. در واقع این فیلم به نوعی بازگشت از دنیای مدرن غرب به جهان سنتها و مذهبهاست که به عقیده برخی از منتقدان در راستای سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی است.
علیرضا بهرامی، خبرنگار ایسنا با انتقاد از انتخاب این فیلم برای معرفی به اسکار، چنین انتخابی را «سیاسی» خوانده است.
او در یادداشتی با اشاره به فیلمهایی که در گذشته به اسکار معرفی شده از «وجود و غلبه نگاه سیاسی در این انتخاب» انتقاد کرد.
این روزنامهنگار انتخاب یک فیلم مستند را «بدعت» نامیده که نشاندهنده عدم درک «از تفاوت ماهوی و الزامهای جایزه اسکار» است.
او با اشاره به فیلمهای دیگری که ممکن بود شانس موفقیت ایران در اسکار را بالا ببرند، در پایان این پرسش «تکراری» را مطرح میکند که چرا یک نهاد دولتی باید نماینده سینمای ایران را به آکادمی اسکار «انتخاب» کند؟