ورود دوباره شفق به فوتبال؛ مرد بحران و حاشیه
درحالی که کمتر از دو ماه دیگر به آغاز هفدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال باقیمانده است سرخپوشان تبریزی با بحران مالکیت روبهرو هستند.
پس از گذشت دو روز از انتخاب یحیی گلمحمدی به عنوان سرمربی جدید تراکتورسازی تبریز، بحران مدیریتی، این باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران را به حاشیه برده است.
خبرگزاریها در ایران اخبار پیرامون این موضوع را درروزهای اخیر بازتاب گستردهای دادهاند. فردی که ادعای مالکیت برباشگاه تراکتورسازی را دارد کسی نیست جز، ناصر شفق، مردی که هرازچند گاهی در فوتبال ایران ظاهر می شود و با ساختن حاشیهای تازه روی موج رسانهها سوار می شود.
ناصر شفق که سالیان قبل تهیه کننده سینما بود در یک دهه گذشته با استفاده از ارتباطات مناسب با ردههای بالای نظامی وسیاسی وارد عرصه ورزش شد.
شفق در زمان فرماندهی هدایت لطفیان، دایی خود، بر نیروی انتظامی به عنوان مدیرعامل باشگاه پاس منصوب شد.حضور یکباره در فوتبال و استفاده از امکانات مناسب باشگاه پاس از وی مردی ساخت که هر روز با مصاحبهای جدید تیتر رسانهها بود. مردی که با داشتن ارتباط بسیار خوب با افراد صاحب نفوذی مانند محسن رضایی، هدایت لطفیان، محمدباقرقالیباف و دیگران برای خود اسم و رسمی در سینمای ایران و بعدا در فوتبال کشور دست و پا کرد.
شفق پس از رفتن از باشگاه پاس برای مدتی از فوتبال دور شد و به دنبال همان شغل سابق خود یعنی تهیه کنندگی سینما رفت، اما پس از چند سال دوباره با مدیرعاملی باشگاه ابومسلم مشهد به فوتبال بازگشت و ادعای مالکیت این تیم مشهدی را در محافل ورزشی مطرح کرد. درست درزمانی که فدراسیون فوتبال ایران توسط فیفا تعلیق شد و بحران سراسر فوتبال ایران را فرا گرفت، شفق با طرحی جدید و این بار برای رسیدن به پستهای بالاتر در فدراسیون فوتبال وارد عرصه شد و در دوران انتقالی فدراسیون و تدوین اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران با محمد علی آبادی در یک تیم قرار گرفت و وارد بازی بزرگان شد.
پس از انتخاب علی کفاشیان به عنوان ریاست فدراسیون فوتبال در سال ۱۳۸۶ که با حمایت محمد علی آبادی صورت گرفت، شفق به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون انتخاب شد و به یکباره خود را در جمع مردان تصمیمساز فوتبال ایران دید.
او پس از مدتی به عنوان مدیر تیم فوتبال امید ایران انتخاب شد و این هم زمانی بود که ابومسلم مشهد تیم ریشهدار فوتبال ایران نیز تحت مالکیت شفق قرار داشت و بحران بی پولی و عدم مدیریت نیز این تیم را فراگرفت که همین موضوع بعدها به نابودی این باشگاه مردمی انجامید.
شفق پس از ناکامی در مدیریت تیم امید تصمیم گرفت با ارتباط برقرارکردن با ایجنتهای ایرانی حاضر در فوتبال اروپا برای تیم ملی ایران سرمربی خارجی بیاورد و درهمین مسیر با نزدیک شدن به عباس نبوی، یکی از همین مدیر برنامهها با خاویر کلمنته اسپانیایی ارتباط برقرار کرد و با گرفتن موافقت کفاشیان، این مربی بزرگ اسپانیایی را به ایران آورد، اما حاشیههای ورود کلمنته به ایران آنقدر زیاد بود که او پس از سه روز تهران را ترک کرد و این پروژه شفق نیز با شکست مواجه شد.
شفق در دوران دوم ریاست علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال حضور نداشت و دوباره غیبتی چندساله در فوتبال ایران داشت تا اینکه هفته گذشته با حضور در رسانهها عنوان کرد که او مالک باشگاه تراکتورسازی تبریز است و زمانی که از تیم رفته بود باشگاه را به بنیاد تعاون سپاه به امانت سپرده و سهام تراکتورسازی را واگذار نکرده بود. وی پا را فراتر از این گذاشت و اظهارداشت:درصورتی که با مقاومت مسئولان بنیاد تعاون سپاه روبهرو شود و آنها این تیم را دراختیار او قرارندهند به فیفا شکایت خواهد کرد.
پس از این مصاحبه حاشیهای و جنجال ساز، مسئولان تراکتورسازی و در راس آن بنیاد تعاون سپاه با تکذیب اظهارات شفق اعلام کردند که سهام باشگاه تراکتورسازی به این نهاد نظامی تعلق دارد و شفق هیچگونه حق مالکیتی دراین باشگاه ندارد و پس از آن بود که ناصر شفق، مرد در سایه فوتبال ایران مستندات مالکیت باشگاه تراکتورسازی را به مسئولان فدراسیون فوتبال نشان داد و آنها پس از مشاهده این اسناد اعلام کردند که مالک باشگاه تراکتورسازی ناصرشفق است و مدیران حال حاضر این باشگاه یک هفته زمان دارند که مدارک خود را در زمینه مالکیت تراکتوسازی به فدراسیون اعلام کنند، درغیراینصورت تراکتورسازی در لیگ هفدهم با مدیریت شفق در مسابقات حاضر خواهد شد.
این مسائل درست زمانی اتفاق می افتد که تراکتورسازی تبریز فصلی سخت را با بحرانهای زیاد پشت سرگذاشت و هواداران پرشمار این تیم دیار آذربایجان به این امید هستند که تیم محبوبشان در فصل آینده با یحیی گل محمدی نتایج خوبی کسب کند.
درهر صورت تراکتورسازی تبریز که هنوز از محرومیت های فصل گذشته که از جانب فیفا برای این تیم اعمال شده فارغ نشده، با بحران جدی دیگری روبهرو است که به طور قطع و یقین خسارتهای سنگین این جنجال و حاشیه بزرگ را هواداران دوست داشتنی این تیم و مردم آذربایجان پرداخت خواهند کرد.