ابراهیم رئیسی، کاتالیزور سقوط جمهوری اسلامی یا رهبر بعدی ایران؟
در پی اعلام ابراهیم رئیسی بهعنوان پیروز سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، نشریه آتلانتیک در مقالهای به قلم کریم سجادپور، عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، به پیامدهای احتمالی این انتخاب پرداخته است.
سجادپور در این مقاله به این سوالها پرداخته است که آیا نام ابراهیم رئیسی بهعنوان کسی که تتمه مشروعیت جمهوری اسلامی را از بین میبرد و به سقوط آن سرعت میبخشد ثبت خواهد شد؟ یا فقط مهره دیگری در چرخه عمر حکومت مذهبی است و راه او را هموار میکند تا رهبر بعدی جمهوری اسلامی باشد؟
نویسنده در ادامه به پیامدهای ریاستجمهوری رئیسی برای برجام و منطقه اشاره کرده است. به باور نویسنده، دولت بایدن در تلاش خواهد بود پیش از تصدی دولت تندرو رئیسی در ۱۷ مرداد، با دولت معتدلتر روحانی به توافق برسد. هرچند در ایران قدرت در دست رهبر و سپاه پاسداران است، ریاستجمهوری رئیسی دستیابی به توافقی «محکمتر و بلندمدتتر» را پیچیدهتر خواهد کرد.
به نوشته سجادپور، «انتصاب» رئیسی بر صلح و ثبات خاورمیانه نیز اثرگذار است. پیشتر تصور بر این بود راه صلح خاورمیانه از بیتالمقدس یا عراق میگذرد اما امروز روشن است که سیاست تهران با سیاست بیروت، دمشق، بغداد و صنعا در هم تنیده است. نویسنده ضمن اشاره به اینکه وضعیت ناآرام و بیثبات خاورمیانه تنها یک بانی ندارد، تاکید میکند که تا وقتی حکومت مذهبی ایران درآمد هنگفتش از محل فروش انرژی را صرف آموزش شبهنظامیان و گسترش ایدئولوژیاش میکند، ثبات منطقه رویایی دور از دسترس است.
سجادپور شخصیت مطیع و سابقه جنایتبار رئیسی را یادآور مفهوم «ابتذال شر» از دیدگاه هانا آرنت، فیلسوف آلمانیـآمریکایی، میداند. بهرغم تبلیغات رسانهای، ابراهیم رئیسی برای بسیاری از ایرانیان، یادآور اعدامهای جمعی دهه ۱۳۶۰ است و او یکی از چهار قاضی هیات ناظر بر اعدام و شکنجه بیش از ۵۰۰۰ زندانی عقیدتی بود.
برخلاف دورههای قبلی انتخابات، که ایران نمایش انتخاباتیاش را در معرض دید رسانههای جهان قرار میداد، به گزارش معدود روزنامهنگاران خارجی که این بار در تهران بودند، واکنش مردم به انتخابات آمیزهای از بیاعتنایی و خشم بود.
این عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی معتقد است رئیسی نیز مانند سایر روسای جمهوری پیشین، در شکلدهی به سیاست خارجی ایران نقش چندانی نخواهد داشت. هویت جمهوری اسلامی همچنان در دشمنی با آمریکا و اسرائیل تعریف خواهد شد و تهران به تسلیح و تامین مالی نیروهای نیابتی و متحدانش در سوریه، لبنان، یمن، عراق و ونزوئلا ادامه خواهد که بهاصطلاح محور مقاومت را تشکیل میدهند.
نویسنده در ادامه اشاره میکند که انتخاب رئیسی احیای برجام را با خطر جدی مواجه نخواهد کرد زیرا بدون لغو تحریمهای آمریکا، اقتصاد ورشکسته ایران راه به جایی نخواهد برد؛ هرچند احتمال میرود پیش از تکیه رئیسی بر کرسی ریاستجمهوری، آمریکا با دولت روحانی به توافق برسد و این امکان برای دولت رئیسی فراهم میشود که کاستیهای توافق را به گردن دولت پیشین بیندازد و خود از منافع اقتصادی لغو تحریمها بهرهمند شود.
اما سجادپور معتقد است گرچه به نظر میرسد خامنهای مایل است رئیسی جانشین او شود، تفویض قدرت در کشورهای استبدادی پیشبینیناپذیر است. نتایج انتخابات این دوره گواه محبوبیت پایین رئیسی است و احتمالا با ریاست او بر قوه مجریه و ادامه نابسامانی اقتصادی و تشدید سرکوب سیاسی و اجتماعی، کمتر هم خواهد شد.
به نوشته نویسنده مقاله، عامل نامشخص دیگر ادامه تبعیت سپاه پاسداران از روحانیون سالخورده حاکم یا قدرتگیری آشکارتر این نهاد است. سجادپور در ادامه میافزاید با توجه به فاصلهگیری سیاستمداران جوانتر از ماهیت مذهبی حکومتداری، گزینه ایرانی ولادیمیر پوتینــ یک مامور نظامی یا اطلاعاتی که ملیگرایی شیعی را با ملیگرایی ایرانی جایگزین میکندــ برای حکومت بر نسل بعدی ایرانیان محتملتر از یک روحانی سالخورده دیگر است.
نویسنده با اشاره به ناامیدی ایرانیان از اصلاح جمهوری اسلامی از طریق صندوق رای، مینویسد هرروز شمار بیشتری کشور را ترک میکنند و انتخاب رئیسی یادآور این مساله است که آرزوی ایرانیان برای زندگی بهتر با رژیمی که در حال حاضر اصلاحناپذیر و شکستناپذیر به نظر میرسد، در تضاد است.
او مقاله را با این نکته به پایان میبرد که تا وقتی نیروهای امنیتی ایران متحد و مایل به کشتار جمعی مردم، و جامعه ایران نامتحد و بیمیل به جانفشانی جمعی باشد، کفه قدرت همچنان به نفع رژیم سنگینی خواهد کرد.