انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸؛ پایانیافته یا ناتمام؟
ده سال از انتخابات پر ابهام و مسالهدار ریاست جمهوری دهم در ایران گذشت؛ انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸.
با وجود سپریشدن یک دهه از انتخابات مشهور، هنوز حاشیهها و پرسشهای پرشمار درباره آن خاتمه نیافته است. چنانکه محمدرضا خاتمی، دبیرکل پیشین جبهه مشارکت، از تقلب هشت میلیونی در انتخابات میگوید و بهخاطر همین ادعا به دادگاه احضار میشود. دادگاهی که علنی نیست و قاضیاش به متهم (خاتمی) اجازه انتشار مستندهای ادعایش را نمیدهد.
ده سال پس از انتخابات جنجالی، هنوز اسناد و مدارک مهمی در رابطه با آن علنی و منتشر میشود. از آنجمله، انتشار متن کامل فیلم سخنرانی چند مقام امنیتی پس از ده سال، به عنوان نمونه: (اظهارنظرهای قابلتأمل محمدعلی جعفری، فرمانده وقت سپاه پاسداران؛ علی سعیدی، نماینده پیشین ولی فقیه در سپاه پاسداران؛ و حسین طائب، فرمانده وقت بسیج و رییسکنونی سازمان اطلاعات سپاه؛ سخنرانیهایی که جملگی یک دهه پیش و در جلسههای داخلی این نهاد نظامی ـ امنیتی بیان شده بودند).
این فیلمها آکنده از شواهد معنادار است مبنی بر سوگیری سپاه پاسداران در دهمین انتخابات ریاست جمهوری، به نفع یک نامزد (محمود احمدینژاد)، و در مقام مقابله با پیروزی نامزدهای اصلاحطلب (میرحسین موسوی و مهدی کروبی)، و نیز نقش این نهاد نظامی ـ امنیتی در سرکوب اعتراضهای خیابانی پس از انتخابات، و جلوگیری از گسترش و کامیابی جنبش سبز.
چنانکه بهعنوان نمونه، فرمانده سابق سپاه پاسداران تصریح میکند که «خط قرمز» این نهاد نظامی ـ امنیتی در انتخابات ۸۸، پیروزی اصلاحطلبان و بازگشت آنان به حاکمیت، پس از دوران مشهور به «دوم خرداد» بوده است. سردار جعفری در این فیلم همچنین از «نگرانی» سپاه پاسداران از دومرحلهای شدن انتخابات میگوید.
پرونده انتخابات ریاست جمهوری دهم از نظر هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی، خیلی زود بسته شد. چند ساعت پس از اعلام نتایج رسمی آرا، رهبر جمهوری اسلامی با انتشار پیامی، بر رای ۲۴ ميليونی احمدینژاد مهر تایید زد.
اگرچه میلیونها معترض و نیز دو نامزد متفاوت انتخابات (موسوی و کروبی) به نتیجه انتخابات تمکین نکردند، اما در وجه سختافزاری قدرت، چیزی تغییر نکرد. احمدینژاد دولت دوم خود را همزمان با تداوم اعتراضهای گسترده و بازداشتها و سرکوب خونین معترضان (که دهها قربانی بهجا گذاشت) تشکیل داد. بعدتر (از بهمنماه ۱۳۸۹) موسوی و کروبی و رهنورد، بدون محاکمه به حبس خانگی دچار شدند.
دولت احمدینژاد پایان یافت و حسن روحانی جایگزین او شد؛ رییسجمهوری که در ظاهر، و در تبلیغات انتخاباتی خود، با «سبز»های معترض به نتیجه رسمی انتخابات ۸۸ همدلی نشان داد و از رفع حصر گفت. وعده روحانی اما پس از شش سال به پارهای گشایشها برای محصوران متوقف مانده؛ حصر همچنان، و برای یکصد ماه، ادامهدار شده است.
اما داستان انتخابات ۱۳۸۸ تنها به برگزاری و نتیجه آن متوقف نماند، و نخواهد ماند. چرا که آن انتخابات ـ همانگونه که آمد ـ خیلی زود با یک جنبش اعتراضی گسترده پیوند خورد. واکنش میلیونها شهروند برآشفته از نتیجه رسمی انتخابات، و حضور آنان در خیابانها، و بعدتر رفتار خشن دستگاههای سرکوب حاکمیت چنان بود که انتخابات را با یک پرونده ویژه، پیوند زد.
از همین زاویه بود که حتی میرحسین موسوی، در نیمه آذرماه ۱۳۸۸ در بیانیهای نوشت: «از ما میخواهند كه مساله انتخابات را فراموش كنیم؛ گویی مساله مردم انتخابات است. چگونه توضیح دهیم که چنین نیست؟ مسأله مردم قطعا این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسأله آنها این است كه به یك ملت بزرگ، بزرگی فروخته میشود. آن چیزی که مردم را عصبانی میکند و به واکنش وامیدارد آن است که به صریحترین لهجه بزرگی آنان انکار میشود.»
دهها شهروندی که در جریان اعتراضهای خیابانی جان باختند؛ صدها فعال سیاسی که از شب انتخابات تا ماهها پس از آن، بازداشت و روانه سلولهای انفرادی و بازداشتگاهها و زندانها شدند؛ هزاران شهروندی که اعتراض مدنیشان با خشونت نیروهای ویژه نظامی و انتظامی و شبهنظامی هدف قرار گرفت؛ محاکمههای پرسشبرانگیزی که بدون رعایت آیین دادرسی کیفری، در دادگاههای علنی و غیرعلنی برگزار شدند؛ و درنهایت، حصر رهبران جنبش سبز، که افزون بر هشت سال ادامه یافته است؛ جملگی محورهای مهمی هستند که در عمل، پرونده انتخابات ریاست جمهوری دهم را همچنان گشوده میسازند.
در سطحی دیگر، هنوز، و پس از ده سال، از رهبر جمهوری اسلامی گرفته تا بسیاری از مقامهای نظامی و امنیتی و قضایی همسو با شخص اول نظام، از «فتنه» میگویند.
چنین است که میتوان انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ را همزمان «پایانیافته» و «ناتمام» توصیف کرد.