به یزدان که گر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم
پروانه سلحشوری، نماینده اصلاحطلب تهران و عضو رادیکال فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی، روز سهشنبه در نطق سالیانه خود، با انتقادهایی صریح از اقدامات حکومت، در سخنانی که با اشعاری از فردوسی آغاز شد، نتیجهگیری پایانی خود را در آغاز صحبتهایش بیان کرد: او رسیدن جمهوری اسلامی به نقطه بحرانی کنونی که در مواجهه با ابرچالشها قرار گرفته است را ناشیاز استفادهنکردن از خرد در تصمیمگیریها دانست و تلاش کرد راهحلهایی برای خروج از این وضعیت ارائه دهد:
الف- اقدامات نابخردانه حاکمیت
سلحشوری در نطق خود، فهرستی از اقدامات نظام که موجب نارضایتی جامعه شده است را برشمرد. او گفت که از زبان مردم سخن میگوید. سلحشوری نظارت استصوابی را مورد انتقاد قرار دارد و از نهادهای نظامی که قدرت، ثروت و نیروی نظامی را با هم در اختیار دارند، انتقاد کرد و از ابرچالشها سخن گفت.
او اقتصاد ملی را ازهمپاشیده و رانتی توصیف کرد و بیارزش شدن پول ملی، فقر، فساد، بیکاری، آلودگی زیستمحیطی، فقدان آزادیهای سیاسی و اجتماعی، دستگیری گسترده فعالان مدنی و سیاسی، بیاعتمادی جامعه به حاکمیت، بیعدالتی و فساد قوهقضاییه، ناتوانی دولت در حل مشکلات و توجه روحانی به توصیه رهبری بهجای پاسخگویی به مردم، حضور وحشتافزا و گسترده نهادهای نظامی و نیمهنظامی و ظاهرگرایی روحانیت بهجای توجه به مشکلات اصلی جامعه را تلویحا در زمره اقداماتی برشمرد که خرد در آنها لحاظ نشده و در نتیجه، برآیند آنها بهعنوان نماد بحرانهای کنونی درآمده است .
او در سخنانش گفت آنقدر مشکل هست که نمیتوان فهمید مقصر کیست و برای دادخواهی باید به چه کسی رجوع کرد.
سلحشوری با بیان اینکه برای بازگویی این مشکلات به خدا پناه میبرد، از رهبری خواست در مواردی که هنوز موانعی برای شکلگیری جمهوریت و اسلامیت نظام وجود دارد، به تغییرات کمک کند و با اعمال نفوذ در سیاستگذاری خارجی، نظارت استصوابی و موارد دیگر، کمک کند تا مشکلات موجود، مرتفع شود.
ب- راهحلها
سلحشوری در پایان سخنانش، پیشنهادهایی برای برونرفت از مشکلات، پیشنهاد کرد. او از نهادهای نظامی خواست به پادگانها بازگردند و به وظایف ذاتی خود بپردازند، تا اقتصاد و فرهنگ سامان بگیرد. این نماینده مجلس، همچنین خواستار آزادی رهبران جنبش سبز، خانم زهرا رهنورد و آقایان کروبی و موسوی شد و بر آزادی زندانیان سیاسی، عفو عمومی و بازگشت هموطنان به کشور تاکید کرد.
سلحشوری همچنین با اشاره به انحصارطلبی صداوسیما، خواستار شکستن این انحصار و صدور مجوز برای شبکههای خصوصی شد.
حل مشکل نظارت استصوابی، القای مسئولیتپذیری در همه حوزهها، بازنگری در قوانین مربوط به زنان، آزادی مطبوعات و بهرسمیتشناختن حقوق شهروندی، مبارزه جدی با رانت و گریز از خصومت با دیگر کشورها نیز از پیشنهاداتی بود که سلحشوری بهعنوان راهحلهای برونرفت از مشکلات فعلی مطرح کرد. او همچنین خواستار مشارکت بیشتر جامعه و اعلام عفو عمومی برای ایرانیان خارج از کشور شد و تاکید کرد که این اقدامات، میتواند به بازگشت اعتماد عمومی به جامعه کمک کند.
ج- واکنش مخالفان
با توجه به پخش مستقیم سخنان سلحشوری از رادیو ، نمایندگان اصولگرای رادیکال مجلس و هواداران جبهه پایداری، بهشدت از سخنانش عصبانی شدند و جدا از سروصدا در مجلس، اقدامات تخریبی علیه او را آغاز کردند و او را مورد انتقاد و تمسخر قراردادند. در این میان، مهدی کوچکزاده، نماینده تندروی سابق مجلس و عضو جبهه پایداری، در صفحه اینستاگرام خود، با انتشار کاریکاتوری از سلحشوری، او را خانباجی خطاب کرده و به او گفته است به خانهات برگرد و اگر توفیق یافتی، دو رکعت نماز برای عاقبت بهخیری خودت و شوهرت بخوان تا اندکی از مشکلات مردم، کم شود.
هدف این نوع اقدامات تخریبی، ارعاب دیگران است که چنین سخنانی را بیان نکنند و این با توجه به نارضایتی جامعه، به موج جدیدی از مخالفت درمیان نمایندگان اصلاحطلب تبدیل نشود.
د- نقش رهبری در تولید بحرانها
اظهارات خانم سلحشوری گرچه در نوع خود در مجلس کمنظیر است و انتقادات تندی را بهوضوح نسبتبه نظارت استصوابی و نهادهای اصلی اجرایی در کشور، منجمله نهادهای نظامی و صداوسیما که زیر نظر رهبری قرار دارند، عنوان کرده، اما موضوع این است که مشکلساز اصلی در سیاست خارجی و مناسبات بینالمللی، دقیقا همان کسی است که خانم سلحشوری او را بهعنوان راهحل معرفی میکند. او با تاکید بر اینکه تنها راه برونرفت از چالشهای فعلی، ورود رهبری برای نجات کشوراست، سخنان درستی بر زبان آورده، اما تحلیلگران با اشاره به اینکه ایجادکننده اصلی مشکلات در عرصه سیاست خارجی و روابط بینالمللی شخص رهبری است، عنوان میکنند سادهانگارانه است که ایجادکننده مشکلات را بهعنوان راهحل این موضوع، معرفی کنیم. تغییر عاجل در سیاست خارجی و روابط بینالمللی و کمک به تعمیق دموکراسی از طریق بازنگری در نظارت استصوابی، با ورود آیتالله خامنهای به موضوعات، انجام نمیشود؛ بلکه با تغییر سیاستهای او در حوزه سیاست خارجی و ایجاد اعتقاد قلبی در خامنهای برای تعمیق دموکراسی و حذف نظارت استصوابی صورت خواهد پذیرفت و یا آنکه بهسبب عجز و عدم کاراییاش ، جامعه با خواست عزل او، اعتراضهای مدنی خود را گسترش میدهد.
او از رهبری میخواهد به داد سیاست خارجی برسد، درحالیکه سیاست خارجی نتیجه دستورات خود رهبری است و لذا او نمیتواند در تغییر این سیاستها موثر باشد، الا اینکه رویکرد خود را نسبتبه سیاست خارجی تغییر دهد.
میتوان درک کرد که خانم سلحشوری سعی کرده که مختصات سیاسی و روابط کلی قدرت در مجلس را رعایت کند، تا از حمله همهجانبه مخالفان که در هنگام سخنرانیاش نیز اعتراض میکردند، مصون بماند .
اما مشخص است که او بهخوبی به نقش رهبر در تولید سیاستهای مخربی که در حوزههای مختلف به آن اشاره کرد، واقف است و به همین دلیل، در سخنانش تاکید کرد که زبانش برای بیان هر حرف و انتقادی بسته است و برای رفع مشکلات، فقط به خود خدا پناه میبرد. لذا بهنظر میرسد سلحشوری این سخنان را که رهبری به داد مشکلات برسد، برای ثبت در تاریخ و اتمام حجت با تاریخ و انجام وظیفه نمایندگی گفته است، والا خودش هم میداند ایجادکننده همه این مشکلات، شخص رهبری است.
نتیجهگیری:
روند تصمیمگیریهای گذشته رهبری در بحرانها، نشان داده است که لجاجت و بیاعتنایی او به نظرات دلسوزان و کارشناسان، بهعنوان بخشی از مشخصه اصلی رفتار سیاسی رهبر ایران درآمده است. او پیروز شدن و فائق آمدنش را بر بحران دانشجویی سال ۷۸ و جنبش سبز در سال ۸۸، ناشیاز این خصیصه میداند و هواداران معتقدش، روایتها و خاطرههای متعددی از این موضوع تعریف کردهاند که چگونه او یکتنه درمقابل فتنهها ایستاده است. اما چیزی که ممکن است اینبار برخلاف گذشته و از سر غرور، مورد غفلت قرار گیرد و به پاشنه آشیل قدرت او و جانشینش -اگر جانشینی در کار باشد- مبدل شود، این است که با سطح بیسابقه نارضایتیهای فزاینده و بحرانهای زیستمحیطی، منطقهای، اقتصادی و مدیریتی، چالشهای پیش رو از لون دیگری است و روشهای مقابله از موضع بالا و مانند قبل، اینبار میتواند به ضد خود مبدل شود. همچنانکه از سال گذشته، تلاش رهبر برای کنترل و تسلط بر صحنه نزاعهای ساختار قدرت و نیز اقناع افکار عمومی، نتیجه معکوس داشته و رویشها به ریزش مبدل شده است.