شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

حاجتی و بهاییان؛ جمهوری اسلامی و ایرانیان

 

مهدی حاجتی، عضو جوان و اصلاح‌طلب شورای‌شهر شیراز، به‌دلیل انتشار توییتی همدلانه در حمایت از دو شهروند بهایی این شهر، بازداشت شده است.

او ضمن تأکید بر تلاش برای آزادی آنان، نوشته بود: «نسل ما موظف است مادامی‌که مقابل دشمنان خارجی ایستاده است، در تلاش برای اصلاح رویه‌های قضایی و سایر اموری که عدالت اجتماعی را به‌خطر انداخته، کم نگذارد.»

بازداشت عضو شورای شهر شیراز، دست‌کم در دو حوزه قابل‌تأمل است:

نخست، نقض فاحش آزادی بیان و عقیده درحدی‌که حتی انتشار یک توییت (آن‌هم با مضمون حمایت از حقوق اساسی دو شهروند ایرانی) به حبس و بند منتهی می‌شود.

دیگر، پرده‌برداری مجدد از محدودیت و ستمی که متوجه شهروندان بهایی ایران است و واقعیت تلخ تقسیم ایرانیان به «خودی» و «غیرخودی» ازسوی حکومت.

در وجه اول، تهدید آزادی بیان و عقیده در ایران، موضوع جدیدی نیست؛ ماجرا به‌قدر لازم برای شهروندان آگاه و به‌ویژه کنشگران مدنی و روزنامه‌نگاران، مشهور است. حتی توییتی می‌تواند به حبس و پرونده قضایی منتهی شود. در این مورد جدید، تنها یک «قربانی» دیگر را شاهدیم: عضو شورای شهر شیراز.

اما در سطح دوم، واقعیت تلخ، تداوم تهدید و خشونت علیه شهروندان «غیرخودی» در جمهوری اسلامی، هم‌زمان با اولویت‌یافتن «زندگی شخصی» برای بخش مهمی از شهروندان درگیر معیشت و بحران اقتصادی است.

در چنین بستری، هسته سخت قدرت در نظام مبتنی‌شده بر ولایت مطلقه فقیه، همچنان به سرکوب شبکه‌های اجتماعی «ناهمسو» و «غیرخودی» ادامه می‌دهد. مخالفان و منتقدان سیاسی به کنار؛ نه نگاه و تبیین محمدعلی طاهری و «حلقه» او تحمل می‌شود؛ نه زیست مسالمت‌جویانه و مناسبات دراویش گنابادی؛ نه حتی فعالیت گروهی کنشگران محیط زیست.

سرکوب «غیرخودی»ها در سطوح مختلف و علیه اقشار گوناگون ادامه دارد. اما آنچه شامل بهاییان شده ـ و می‌شود ـ مضمون متمایزی دارد؛ خشونتی کشدار است با نقطه‌عزیمت‌های ایدئولوژیک؛ تهدیدی ادامه‌دار به عمر جمهوری اسلامی؛ محدودیتی حاد و پیوسته علیه شهروندان باورمند به آیین بهایی؛ سرکوبی که به‌طور مستقیم علیه صدها بهایی و به‌شکل غیرمستقیم علیه هزاران‌تن از ایشان اعمال شده است.

طرفه آنکه در اعمال این خشونت و نقض حقوق اساسی و مدنی بهاییان ایران، نوعی اتفاق‌نظر میان لایه‌های سنتی جمهوری اسلامی وجود دارد.

محمدتقی مصباح یزدی، از سخنگویان برجسته اردوگاه اقتدارگرایی، تأکید کرده که حقوق شهروندی، به‌معنای برابری بهاییان و مسلمانان، خلاف شرع است.

آن‌سوی گفتمانی، محمد موسوی بجنوردی، از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز، نیز تصریح کرده که اگر کسی بهایی‌بودن خود را ابراز کند، محروم‌کردن او از حقوق شهروندی‌اش جایز است.

در واکنش به این نظر، حسن یوسفی اشکوری، نواندیش دینی، در مکتوبی انتقادی خطاب‌به موسوی بجنوردی نوشت: «پيشنهاد شما برای بهاييان ايران چيست؟ اينان چه بايد بکنند تا شما راضی شويد؟ تماما از وطن خود بروند؟ به کجا؟... ارض موعود هر ايرانی وطن او و پدرانش هست و هيچ‌کس حق ندارد خود را ايرانی‌تر بداند و ديگران را از کمترين حقی محروم کند. وطن ايرانی و شناسنامه ايرانی مشروعيت‌بخش حقوق شهروندی ايرانيان است و بس. از اين‌رو تمام منابع مادی و معنوی و امکانات وطن مشاع و مشترک تمام هموندان ايرانی؛ از نفت و گاز گرفته تا جنگل‌ها و مراتع و شهر و روستا و دانشگاه و مدرسه و ... جزء به جزء، از آن فرد به فرد ايرانیان است، و جنسيت و فکر و عقيده و مذهب و قوم و هر چيز ديگر، جملگی به‌تعبير دقيق قرآن (آيه ۱۳ سوره حجرات)، برای شناخت و تمايز است، نه عامل تبعيض و نابرابری.»

واقعیت تلخ این است که ایرانیان تا زمانی از حقوق شهروندی برخوردارند که از چشم نهادهای امنیتی، «تهدید»ی به‌شمار نیایند، یا عقیده و کردار ایشان با ایدئولوژی مستقر و رسمی و رویکردهای حکومت در تنافر ارزیابی نشود.

صرف‌نظر از انگیزه نهادهای امنیتی و قضایی برای برخورد سخت‌افزاری با عضو جوان شورای شهر شیراز، این رخداد موجبی شد تا بار دیگر موضوع حقوق اساسی و مدنی شهروندان بهایی و فراتر از آن، نحوه مواجهه جمهوری اسلامی با «غیرخودی»ها مورد بحث و تأمل قرار گیرد. رونمایی دوباره از ماهیت اقتدارگرا و سرکوبگر حکومت ایدئولوژیک در ایران. واقعیت و وضعی که نمایانگر نوع نگاه کانون مرکزی قدرت به حقوق شهروندان است.

این‌چنین، بزنگاه و ترازی جدید برای تعیین نسبت کنشگران مدنی و فعالان سیاسی و فراتر، نیروهای سیاسی، با مقوله حقوق شهروندان ایجاد شده است.

شعرگونه‌ مشهور مارتین نیمولر، کشیش پروتستان ضدنازیسم، پیش روی فعالان جامعه مدنی، و فراتر، شهروندان ناظر است:

«در آغاز نازی‌ها سراغ کمونیست‌ها را گرفتند تا با خود ببرند و سربه‌نیست کنند؛ من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم، چون کمونیست نبودم.

پس از آنها، درپی اتحادیه‌های کارگری رفتند، اما چون در شمار آنان نیز نبودم، سکوت کردم.

یهودی‌ها را که هدف گرفتند، بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم.

تا اینکه سر وقت خودم آمدند… هنگامی که خودم را دستگیر کردند، دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.»

 

 

مرتضی کاظمیان
ایران اینترنشنال
تازه چه خبر؟
سازمان حقوق بشر ایران به نقل از منابع آگاه از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر داد. برادر...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More