سخنی صادقانه با هنرمندان دلواپس تحریمها
از آنجایی که حوزه تخصصی و کاری نگارنده طی ٢٥سال گذشته در رابطه با ارائه محصولات و خدمات پزشکی بوده و مدیر چندین شرکت پزشکی بینالمللی ازجمله شرکتهای آمریکایی و در رابطه با کشورهای منطقه خاورمیانه ازجمله ایران، آنهم در زمان تحریمهای مختلف بودهام، ناچارم در رابطه با کارزار یکسویه برخی از هنرمندان سرشناس کشورمان تحت عنوان «دربرابر تحریم با ما همصدا شوید»، جهت تنویر افکار عمومی و اطلاع این هنرمندان «دلسوز» و «متعهد»، توضیحاتی بدهم.
بهعقیده نگارنده، این درخواست برای همصدایی نیست؛ بلکه برای تکصدایی است. علاوهبر این درخواست، تعداد دیگری از اهالی دلواپس فرهنگ ایران نیز با انتشار «ویدیوی احساسی از یک کودک سرطانی»، در راستای آنچه وبسایت تابناک «فعالشدن دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی» خوانده است، درمورد تحریمها، یکطرفه به قاضی رفتهاند؛ درحالیکه هر سکه دو روی دارد. طبق گزارش تابناک، بسیاری از هنرمندان کشور حاضر نشدهاند با این جریان جاریشده از اشکهای هنرمندان دلنگران به «موجسواری هنرمندانه» تن بدهند.
حدود دهسال پیش، در مهرماه ١٣٨٨، در مقالهای تحقیقی و علمی (براساس پژوهشها و شواهد موجود و مستند و با ذکر مراجع معتبر) تحت عنوان «تحریم؟ آری، یا نه؟ وظیفه ما چیست؟» نوشتم: «براساس مستندات تحقیقی، علمی و تجربی قریببه یک قرن گذشته و با رجوعبه بیشاز دویست مورد از تحریمهای مختلف، ناکارایی تحریم بهعنوان یک اهرم فشار و ابزار سیاسی در روابط بینالمللی برای تغییر و یا تغییر رفتار رژیمهای مستبد، مستدل و مکتوب میباشد.» در نتیجه نگارنده از مدافعان تحریمهای همهجانبه، بنابه دلایل علمی و معقول و بهدور از احساسات، نبوده و نیستم. ده سال پیش، نوشته بودم که «علیرغم رغبت و رضایت باطنی بسیاری از ایرانیان برای تنبیه و تکفیر رژیم ازطریق اعمال تحریمهای «فلج کننده»، تاریخ ۹۵ساله و علم تجربی و مستند «تحریم»، ثابت نموده است که در اکثریت موارد، آنکس که با پرداخت هزینه بسیار سنگین، فلج و یا حتی نابود میشود، قشرهای آسیبپذیر جامعه و مردم عادی هستند. چه فرقی بین رژیم صدام و یا طالبان و یا برمه و سودان و یا کرهشمالی و یا کوبا و یا زیمبابوه با رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد؟ براساس کدام منطق و یا منبع علمی و تجربی باید امیدوار باشیم که اگر تحریمهای «فلجکننده» علیه دیگر دیکتاتورها تاثیری نداشته و ندارد، اما بر حکام جمهوری اسلامی تاثیرگذار خواهد بود؟ کدام ملت تحت سلطه استبداد قرون وسطایی را سراغ دارید که تحت فشار تحریمهای خارجی علیه حکومت خود قیام کرده است؟»
بنابراین نقد نگارنده به این کارزار، تبلیغاتی یکسویه در دفاع از تحریمها نیست؛ زیرا من نیز بر این باورم که جمهوری اسلامی هزینه این تحریمها را بهسوی مردم عادی، ازجمله بیماران متوجه خواهد نمود. نقد من همانند همه آن هنرمندان و چهرههای سرشناس سیاسی درونمرزی که از امضا کردن این درخواست یکسویه امتناع کردند، به «یکطرفه بودن» این بیانیه و تولید ویدیوهای رانتمحور دلواپسان «جهتدار» است؛ زیرا همه میدانند و تجربه شخصی من نیز طی ٢٥سال گذشته ثابت کرده است که دارو و وسایل پزشکی و همچنین مواد غذایی تحت تحریم نبوده و نیست و همسوشدن با نظام در این موج تبلیغات نادرست، صادقانه نیست. حداقل چهار بانک ایرانی (بانک حکمت ایرانیان، بانک مهر ایران، موسسه مالی توسعه و بانک خاورمیانه) که میتوانند برای مراودات بانکی و مالی جهت تهیه دارو و غذا و بقیه مواد ضروری مورد استفاده قرار گیرند، از فهرست تحریمهای ایالات متحده آمریکا خارج شدهاند. وانگهی جمهوری اسلامی میتواند به حداقل هشت مشتری قدیمی خود نفت بفروشد و در مقابل آن، آزادانه دارو، مواد غذایی و محصولات کشاورزی آزادانه وارد کند. مضافبر اینکه با توجه به تحریم بقیه کالاهای غیرضروری و صرفهجویی اجباری در خرید آنها و همچنین صعوبت ارسال میلیاردها دلار به همپیمانان منطقهای جمهوری اسلامی ایران، اکنون طبیعتا باید ارز بیشتری برای کالاهای مجاز، ازجمله دارو و لوازم پزشکی و مواد غذایی در دسترس باشد. پس نگرانی اصلی جمهوری اسلامی دارو و مواد غذایی برای ملت ایران نیست؛ بلکه بزرگترین نگرانی، عدم دسترسی به دلار است تا همچون میلیاردها دلاری که برای حفظ رژیم بشار اسد در سوریه فرستاده و میفرستد، برای حزبالله لبنان و حوثیهای یمن و حشدالشعبی عراق و حماس و جهاد اسلامی و گروههای دیگر بفرستد.
صبح روز شنبه ۱۹ آبانماه، حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که تحریمها هیچگونه تاثیری در روند اقتصادی کشور نداشته است. وانگهی براساس گزارش رسانههای خبری جمهوری اسلامی ایران، اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری ایران، صبح روز یکشنبه ٦ آبانماه، در آیین نکوداشت روز ملی بیمه سلامت که در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد، تاکید کرد که ایران بیشاز ۱۰۰میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. براساس گزارش خبرگزاری ایسنا، حسین سلاح ورزی، نایب رییس اتاق بازرگانی ایران نیز در روز یازده مهرماه سال جاری، تاکید کرده بود که «مجموعا بیش از ۱۲۰میلیارد دلار ذخایر ارزی داریم». پس با اینهمه ذخایر ارزی و آزادی فروش نفت به حداقل هشت کشور دنیا و آزادی خرید دارو و همهنوع وسایل پزشکی، مواد غذایی و محصولات کشاورزی و غیره و با تاکید رییس جمهوری بر عدم تاثیر تحریمها در اقتصاد کشور، اینهمه نگرانی برای تهیه داروهای سرطان کودکان، از کدام «اتاق فکر» نشئت میگیرد؟ مدتی پیش وزیر بهداشت جمهوری اسلامی ایران، درمورد هزینهکردن دلارهای نفتی موجود برای خرید داروهای ضدسرطان گفته بود که «نظام نمیتواند برای افزودن یکسال یا دوسال عمر بیشتر یک بیمار سرطانی یا صعبالعلاج، دلارهای موجود را صرف کند؛ زیرا اولویت ما جای دیگری است. بسیاری به این سخنان وزیر کشور و همچنین رفتار غیرحرفهای و توهینآمیز او نسبتبه یک هموطن درمورد «هزینه فیزیوتراپی» اعتراض کردند. باید پرسید کجا بودند آن زمان این هنرمندان دلسوز تا «دردمندانه» به «بیدردی» وزیر بهداشت اعتراض کنند؟
اگر دارو و لوازم پزشکی در ایران کمیاب است، که است، پس چرا طبق گزارش خبرگزاری تسنیم و ایسنا، و خبرگزاری مهر، یک ماه پیش، سیدعلی مرعشی، رییس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلالاحمر با افتخار میگوید که برای خدمترسانی به زائران اربعین، بیشاز ١٨تریلی مملو از ۲۰۰تن دارو و تجهیزات پزشکی، بههمراه دو هزار پزشک ایرانی به عراق فرستاده شده است؟ طبق گزارش خبرگزاری فارس، معاون عتباتعالیات مرکز پزشکی حج و زیارت هلالاحمر، مقدار دارو و تجهیزات پزشکی را ٣٠٠ تن اعلام کرده بود و نه ۲۰۰ تن. سوال اینجاست که کجا بودند ماه پیش این هنرمندان بهظاهر دلواپس تا از بهر دلسوزی برای ملت ایران، به «نظام» بگویند چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. در مناطق محروم کشور ازجمله سیستانوبلوچستان، صدهاهزار نفر از خدمات پزشکی و تسهیلات بدوی و ملزومات اولیه زندگی محروماند؛ اما در عرض چندهفته گذشته، طبق گزارش خبرگزاریهای متعدد، جمهوری اسلامی با پول بیتالمال و ازجمله ارز خارجی، بیشاز ۶۷هزار زائر شیعه پاکستانی را برای مراسم اربعین از نقاط مختلف پاکستان وارد استان سیستانوبلوچستان کرد؛ و دبیر ستاد مردمی اربعین سیستانوبلوچستان با افتخار گفت که امسال تسهیلات بهتری نسبتبه سال گذشته ازلحاظ ارائه خدمات رفاهی و بهداشتی برای این زائران فراهم شده است. این درحالی است که مردم استان با فقر و «نداری» دستوپنجه نرم میکنند. شاید بپرسید چرا؟ چون اولویت نظام ولایتفقیه، ایران و ایرانی نبوده و نیست! حال چرا این هنرمندان دایههای مهربانتر و دلسوزتر از مادر شدهاند، والله اعلم!
در متن نامه هنرمندان آمده است: «دولتها به زبان سیاست باهم سخن میگویند؛ ملتها اما، با زبان صداقت. زبانی از جنس فرهنگ، صلح و دوستی.» اما بهعقیده نگارنده، گزینش جهتدار در گفتن نیمی از حقیقت و کتمان هدفمند نیم دیگر آن، مصداق صداقت نیست. در نظامی که مصرف دلارهای نفتی برای خرید موشک دفاعی اس۳۰۰ روسی بر تهیه داروهای سرطان کودکان ارجحیت و اولویت دارد، نمیتوان و نباید از «صداقت» سخن گفت. همسویی با تبلیغات دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی و پنهان کردن نیمی از حقیقت، نه از جنس فرهنگ است و نه بنمایه صلح که باید دوطرفه باشد. در مملکتی که دختر وزیر کابینه مجاز است با استفاده از رانتهای حکومتی، بیشاز ٥میلیارد تومان دارو وارد و احتکار کند، صحبت از صداقت بیمعناست؛ و سکوت در مقابل آن، پرمعنا! در پایان باید به این دسته از هنرمندان دلواپس گفت که متاسفانه در دادگاه خلق، ادعای یکطرفه شما شاهدی بر برائت جمهوری اسلامی نیست؛ زیرا شهود در دادگاه باید صادقانه شهادت بدهند: «من سوگند می خورم كه حقیقت را بگویم، جز حقیقت چیزی نگویم و تمام حقیقت را بگویم.» شما شوربختانه بنابه دلایلی که خودتان بهتر از دیگران می دانید، تمام حقیقت را نگفتید! و این جوهر ذاتی و بنمایه سخن من با شماست. زیرا هر سکه دو روی دارد. پنهان کردن نیمی از حقیقت، نه عین «صداقت» است و نه از جنس «فرهنگ». وانگهی در راوایات نیز آمده است که «گفتن نیمی از حقیقت، دروغی بزرگ است».