شش پرسش در برابر شش موشک
سپاه پاسداران اعلام کرده که در واکنش به «جنایت تروریستی ۳۱ شهریورماه ۱۳۹۷ اهواز»، با شش موشک بالستیک میانبرد «محل استقرار و تجمع تروریستها» را هدف قرار داده است.
اطلاعیه سپاه تأکید کرده است که در این عملیات «تعدادی از سرکردگان و عناصر مؤثر جنایت اخیر تروریستها به هلاکت رسیده و یا مجروح شدهاند، همچنین زیرساختهای آمادی و انبار ذخیره مهمات آنان منهدم گردید.»
در مورد این اقدام نظامی مهم، دستکم میتوان به شش نکته و پرسش زیر اشاره کرد.
۱. سپاه تأکید کرده که حمله موشکیاش «در پی جنایت تروریستی» و به شکل «واکنشی» انجام شده است. اگر حمله مرگبار در اهواز رخ نداده بود، سپاه چنین واکنشی بروز نمیداد. چرا؟
به چه دلیل با چنین مرکز نظامی و تهدید مهمی، در این ماهها مماشات شده است؟ از منظری دیگر، آیا تنها راه مواجهه با عوامل حادثه مرگبار اهواز، شلیک این موشکهاست؟
۲. آبانماه سال گذشته، سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی «پایان سیطره شجره خبیثه ملعونه» داعش را بهصورت رسمی اعلام کرد. وی این «پیروزی بسیاربزرگ و سرنوشتساز» را به رهبری نظام و مردم ایران، عراق و سوریه و «دیگر مسلمانان جهان» تبریک گفته بود.
چگونه است که پس از سپریشدن ۱۰ ماه از آن ادعا، هنوز نیروهای وابسته به داعش در چنان وضع و موقعیتی هستند که سپاه را به شلیک شش موشک بالستیک ـ و نیز بمباران توسط هفت پهپاد ـ وادار کرده است؟
۳. سپاه مدعی شده که «مقر تروریستها در شرق سوریه» مورد «هدایت و پشتیبانی» آمریکا بوده است. در صورت صحت این ادعا، واکنش سپاه به این حمایت غریب واشنگتن، چیست؟ چرا سپاه در قبال ادعای مهم خود، و در پی این مفروض، واکنش متناسب نشان نمیدهد؟
آیا نفس شلیک این شش موشک، قدرتنمایی یا تهدید غیرمستقیم کاخ سفید محسوب میشود؟ اگر پاسخ مثبت است، سود و زیان مترتب بر این اقدام ـ آنهم در هنگامه تعمیق نزاع تهران و واشنگتن ـ چیست؟
۴. قول مشهوری است که «پیشگیری بر درمان ترجیح دارد». چرا بخشی از هزینهکرد نجومی در صنعت موشکی جمهوری اسلامی، متوجه تأمین امنیت داخلی و مقابله با رخدادهای تروریستی نمیشود؟ و اگر میشود، مابهازای آن چه بوده که حادثه اهواز رخ داده است.
به تصریح برخی از نمایندگان مجلس (ازجمله رئیس کمیسیون امنیت ملی)، با نصب چند دوربین در مراسم رژه اهواز، میشد از وقوع فاجعه جلوگیری کرد.
۵. آیا میان «هزینه»های حمله موشکی اخیر و «فایده»های آن برای ایران، نسبت «عقلایی» وجود دارد؟ هزینه تهیه هر یک از موشکهای مزبور چقدر است؟ فایده شلیک آنها در کجا محاسبه میشود؟ این پرسشها درباره پهپادهای رزمی نیز قابل طرح است.
آیا صرف قدرتنمایی مجدد موشکی سپاه، و ادعای هدف قرار دادن مراکز تجمع «تروریستهای تکفیری»، توجیهگر مدبرانه و خردمندانه بودن این اقدام، و بهویژه موجهبودن آن از منظر «منافع ملی» است؟
شلیک این موشکها تا چه اندازه اقدامی تبلیغاتی و تهدید امنیتی غیرمستقیم محسوب میشود و به چه میزان اقدامی نظامی با هدفهای مشخص بوده است؟
۶. حمله موشکی و بیانیه سپاه و فراتر، موضع رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان ارشد سپاه در قبال رخداد ناگوار و اخیر اهواز، همچون همیشه بر عوامل خارجی ماجرا تمرکز دارد.
نشان و انگیزهای در کانون مرکزی قدرت برای پرداختن به ریشههای داخلی واقعه مشاهده نمیشود؛ مؤلفههای مهمی همچون گسترش و تعمیق فقر و بیکاری در منطقه. واقعیتهای تلخی که همزمان شده با تداوم سرکوب آزادی فعالیت سیاسی و مدنی و تهدید مشارکت اجتماعی که اتفاقا سازمان اطلاعات سپاه نقشی ویژه در آنها دارد.
کوبیدن بر طبل فعالیت موشکی و نظامیگری تا چه حد، تأمینکننده منافع ملی ایران ـ آنهم در متن بحران اقتصادی ـ است؟
پرسشها درباره حمله موشکی جدید سپاه کم نیست؛ سؤالهایی که مرجعی برای جواب ندارد. امنیتیهای حاکم بر سپاه، دلیل و ضرورتی برای پاسخگویی و شفافسازی به جامعه نمیبیند.