شما اصلا حقوق بشر را میشناسید؟
رهبر جمهوری اسلامی ایران جمعه گذشته در واکنش به انتقادها از نقض حقوق اساسی و مدنی شهروندان در ایران، خطاب به دولتهای آمریکا و اروپا گفت: «شما اصلا حقوق بشر را میشناسید؟»
این اظهارنظر و پرسش تاملبرانگیز شخص اول نظام دستکم از دو زاویه مهم قابل ارزیابی است. نخست، تکیه آیتالله خامنهای به مقوله/مفهوم «حقوق بشر» و دیگری، نقد وضع حقوق بشر در ایران با تکیه بر استانداردهای حقوق بشری.
یک، نقطه عزیمتی به نام «حقوق بشر»
در تمام سه دهه سپریشده از رهبری آیتالله خامنهای، او خود را مدافع مفهوم «حقوق بشر» و نیز منتقد کارنامه دولتهای غربی در این موضوع (حقوق بشر) نشان داده است.
به بیان دیگر، شخص اول نظام هیچگاه به تخطئه یا نفی این مقوله نپرداخته است؛ او در موضع یک «مدعی» اعلام موضع کرده و در برابر اعتراضها به وضع حقوق بشر در ایران، انتقادی متقابل و بنیادین را متوجه دولتهای غربی ساخته است.
آیتالله خامنهای در نخستین واکنشها پس از نشستن بر کرسی رهبری جمهوری اسلامی، اعلام کرد: «امروز دولتهایی ادعای طرفداری از حقوق بشر را میکنند که بزرگترین اهانتها را به بشر کردهاند.»
در همان ماه نخست رهبری، او تصریح کرد: «ما به ادعاهای طرفداری از حقوق بشر، که امروز از طرف دولتها و سازمانهای وابسته به ابرقدرتها در دنیا اعلام میشود، کوچکترین اعتقادی نداریم. ما اینها را فریب و خدعه و دروغ میدانیم.»
در سه دهه گذشته، این انتقادها از کارنامه غرب در موضوع حقوق بشر همزمان بوده است با یک تاکید از سوی راس هرم نظام سیاسی در ایران: «حقوق بشر و آزادیهای فردی ما از آنچه كه در دنیای بهاصطلاح دموکراسی مطرح میشود پیشرفتهتر است.»
این خط تحلیلی و سیاسیـتبلیغی در طول ۳۰ سال گذشته جاری بوده است. یعنی از یکسو، آیتالله خامنهای پیوسته تصریح کرده است که «امروز پرچم حقوق بشر در دست امریکا و انگلیس و کشورهایی از این قبیل به یک چیز مسخره و خندهآور تبدیل شده» و از سوی دیگر، گفته وضع حقوق بشر و دموکراسی در ایران مناسب است و «باید دفاع از حقوق بشر بهوسیله قوه قضاییه انجام گیرد.»
اینگونه، رهبر جمهوری اسلامی نخواسته است مفهوم حقوق بشر را از اساس نفی کند یا مورد طعن قرار دهد و بیارزش بداند؛ او ضمن اشاره به ظاهر واژه، از استخدام آن برای انتقاد از غرب بهره جسته است.
اما مراد راس هرم نظام سیاسی از حقوق بشر چیست؟ «حقوق بشر تبلوریافته در جمهوری اسلامی» چه مختصاتی دارد؟
دیگر، کدام حقوق بشر؟
آیتالله خامنهای کلیدواژه حقوق بشر را در سخن به کار میگیرد، اما توضیح نمیدهد ویژگیهای این مقوله و لوازم و استانداردهای آن در جمهوری اسلامی چیست.
ولی در خروجی نظام متکی به ولایت مطلقه فقیه، میتوان شواهدی از این «حقوق بشر» را مستندسازی کرد. در این «حقوق بشر مورد تایید آیتالله خامنهای» و مورد حمایت دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی، آزادی حجاب وجود ندارد؛ صاحبان همه عقاید و باورمندان به آیینهای مختلف اجازه فعالیت و تبلیغ ندارند؛ نه تنها بهاییان، که حتی اهل سنت، و نه فقط اینها، که حتی دراویش شیعه، هدف محدودیت و سرکوب قرار میگیرند؛ شهروندان بهخاطر نوع پوشش یا اظهارنظر مخالف در رسانههای اجتماعی آنلاین مواخذه و تهدید و بازداشت میشوند؛ احزاب سیاسی مخالف حکومت و حتی جمعیتهای سیاسی منتقد، از آزادی و امنیت برای فعالیت برخوردار نیستند؛ انتخابات با فیلتر «نظارت استصوابی» شورای نگهبان برگزار میشود؛ رسانهها فاقد آزادی و امنیت لازم برای اطلاعرسانی و نقد وضع موجود هستند؛ امکان تشکیل و فعالیت آزاد و امن اتحادیههای صنفی و سندیکاهای مستقل، موجود نیست؛ و...
افزون بر آنچه با حوزههایی چون آزادی بیان و عقیده و فعالیت سیاسی و جامعه مدنی در پیوند است، نقدهای مرتبط با مقولهها و حقوقی مانند کار و تفریح و تامین اجتماعی کم نیست، انتقادهایی که متوجه کارنامه جمهوری اسلامی است و وجوهی دیگر از حقوق بنیادین ایرانیان را توضیح میدهد.
در چنین وضعی، آیتالله خامنهای، در مقام شخص اول نظام، از وضع حقوق بشر در ایران ابراز خشنودی میکند و دولتهای غربی را بهخاطر نقض حقوق اساسی و مدنی شهروندانشان، مورد نقد قرار میدهد.
کم نیستند ایرانیان منتقد و مخالفی که در برابر این پرسش رهبر جمهوری اسلامی از آمریکا و اروپا که «شما اصلا حقوق بشر را میشناسید؟»، سوالی مشابه را پیش روی نفر نخست نظام سیاسی ایران قرار دهند.