صداوسیمای ممنوعالتصویرها
پس از یک فصل کشوقوس پیرامون برنامه ورزشی «نَوَد»، انتشار فیلم جمعآوری دکور این برنامه در فضای مجازی از پایان این ماجرا و البته به نوعی ممنوعالتصویری عادل فردوسیپور خبر داد. اما نگاهی به موضوع ممنوعیت چهرهها در صداوسیما، طولانی بودن سابقه آن را نشان میدهد.
نَوَدی که به بیست نرسید
برنامه نود در تابستان ۱۳۷۸، با تهیهکنندگی عادل فردوسیپور، آغاز شد، جوانی ۲۵ ساله که نخستین برنامه حرفهای سیما را در حوزه تحلیل ورزشی و با دکوری ساده آغاز کرد، اما زیاد طول نکشید که محبوبیت او و برنامهاش بهواسطه نوآوری گرافیکی و ارائه محتوای منتقدانه افزایش یافت.
ورود به مسائل مدیریتی ورزش، فساد و پولهای کثیف در فوتبال و بهخصوص دخالت چهرههای سیاسی، همزمان با محبوبیتِ آن، نمایه سیاسی نَود و فردوسیپور را نیز پررنگ کرد. دیالوگهای صریح، پیام این برنامه را خطاب به نظامیها نیز منتقل میکرد: «دست از سر فوتبال بردارید». نفوذ سیاسی این برنامه در دوران مختلف از جمله اعتراضات فراگیر مردم به انتخابات سال ۱۳۸۸ از طریق شرکت در نظرسنجیها عیان میشد.
گرچه هیچگاه آمار دقیقی از تعداد بینندگان این برنامه منتشر نشد، اما فردوسیپور با ثبت رکورد ۵/۶ میلیونی وزن نود را به رخ منتقدین کشید. از دید تحلیلگران، همین محبوبیت باعث شد علیرغم فشارهای برخی نمایندگان مجلس، نظامیها، دولتمردان و بعضا باشگاههای فوتبال، این برنامه بتواند به کار خود ادامه دهد.
در آستانه بیستسالگی در مرداد سال ۱۳۹۸، تنش بین علی فروغی رییس جدید شبکه و عادل فردوسیپور تهیهکننده نود که در اتفاقاتی همچون تقطیع، سانسور و پخش نشدنش از تابستان سال گذشته نمایان شده بود، پایان برنامه را رقم زد. در نهایت، موضوع انتخاب محبوبترین برنامه تلویزیونی و افشای تقلب صداوسیما علیه برنامه نود در رایگیری و پس از آن صحبتهای گلایهآمیز فردوسیپور علیه مدیریت شبکه در جشن تقدیر، با امضای فروغی بر حکم پایان نود مواجه شد. به این ترتیب، عادل فردوسیپور مجبور شد کار خود را پشت دوربین برنامه «فوتبال ۱۲۰» ادامه دهد.
لیست سیاهِ رنگارنگ
در دو دهه اخیر، پخش نشدن تصویر، صدا و حتی اخبارِ چهرههای منتقد، از اصلاحطلب و اصولگرا تا اپوزیسیون و حتی غیرسیاسیها، همواره در دستور کار صداوسیما قرار داشته است. لیست سیاسی این نهاد نام اکثر روسای دولتهای سابق که به نوعی منتقد وضع کنونی هستند را در بر میگیرد: از محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی گرفته تا میرحسین موسوی و مهدی کروبی و اخیرا محمود احمدینژاد.
محبوب یا مغضوب بودن جریانها و چهرهها برای دستگاههای امنیتی و مذهبی ارتباط مستقیمی با امکان حضور آنها در صداوسیما هم دارد. برای مثال محمدرضا زایری، روحانی و واعظی که نقدهای صریحی را درباره حاکمیت در ایران مطرح میکند، با عنوان «تضعیف نظام» توسط مسوولان ارشد صداوسیما از حضور در برنامههای زنده این سازمان منع شد.
ممنوعیت صداوسیما دامن هنرمندان را نیز گرفته است. رسانههای اجتماعی خبرهای زیادی پیرامون ممنوعیت پخش آثار هنرمندان منتشر کردهاند. ممنوعیت پخش آثار محمدرضا شجریان، خواننده منتقد حاکمیت پس از اعتراضات ۸۸، بیشترین بازتاب خبری را داشته است، تا جاییکه حتی در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ هم به زبان نامزدها آمد. پرویز پرستویی بازیگر نیز به دلیل مواضع انتقادیاش درباره برخورد این نهاد با هنرمندان به این لیست اضافه شد و گفت «نمیخواهد حتی خبر مرگش توسط صداوسیما اعلام شود».
موضعگیریهای بازیگران در شبکههای اجتماعی نیز زیر رصد سازمان صداوسیما است و موجب ممنوعیت تصویر آنها میشود؛ همچون مورد مهناز افشار و حمایت از دختران خیابان انقلاب. احسان کرمی، خواننده و مجری که در زمستان گذشته ممنوعالتصویر شد درباره شیوه ایجاد ممنوعیت میگوید «بدون اینکه پرسشی از ما بپرسند قضاوت میکنند و تصمیم میگیرند». البته، سایه ممنوعیت این سازمان در حوزه هنر فقط محدود به هنرمندان نیست و پخش تصویر آلات موسیقی را نیز شامل میشود.
در میانه لیست سیاه، نام کسانی نیز به دلیل رفتارها، رویدادها و سبک زندگی شخصیشان به چشم میخورد. از نخستین مثالهای این مورد در اواخر دهه ۷۰، محمود شهریاری مجری تلویزیون است که به گفته خودش به دلیل حضور در یک مهمانی خانوادگی و رقص کردی یا بیان طنز و لطیفه بارها ممنوعالکار شده است. از همین جنس ممنوعیت، شرکت دو مجری جوان از جمله علی ضیا و آزاده نامداری در مهمانی و مجالس خصوصی یا سفر خارجی و مصرف نوشیدنی الکلی است که منجر به حواشی و ممنوعالتصویری آنها شد.
علیرضا فغانی، داور سرشناس ایرانی، مشمول همین قاعده زندگی شخصی شد. در ایام رقابتهای جام جهانی فوتبال، او به دلیل پخش تصاویری از خوشوبش با خواهر همسرش و همچنین عکس گرفتن با زنان خارجی ممنوعالتصویر شد. وی همزمان با افزایش فشارها گفته بود که به «ترک ایران» نیز فکر میکند، تصمیمی که اگرچه وی عملی نکرد اما توسط چند ممنوعالفعالیت دیگرِ صداوسیما از جمله سیدمحمدحسینی، مجری سابق تلویزیون، عملی شده است.
در حال تکمیل ...
با آنکه در سالهای پس انقلاب، رویکرد ادعاشده رهبران سیاسی برای صداوسیما حضور طیفهای مختلف بود، اما با گذشت زمان، ایجاد لیست غیررسمی ممنوعالتصویرها دایره خودیها را محدود کرده است.
خبرگزاری دانشجویان ایران اذعان میکند که لیست سیاه صداوسیما «غیررسمی» است و از منطق خاصی پیروی نمیکند. عادل فردوسیپور نه نخستین بوده است و نه آخرین خواهد بود. سایت تابناک ادعا میکند لیست ممنوعالکارهای صداوسیما یک «فایل اکسل» متغیر است؛ فایلی که همیشه نامهایی را از همه حوزههای ورزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در خود دارد. اختیار تغییر این لیست نیز به صورت غیرشفاف با مدیران همان سازمان است. همین امر به دلیلِ منتقدان برای «میلی» یا «انحصاری» نامیدن این نهاد تبدیل شده است.