همبندی سابق ساسان نیکنفس: بارها اعلام کردیم او تحمل حبس را ندارد، کسی اقدامی نکرد
در پی جان باختن ساسان نیکنفس، زندانی سیاسی، اکانت توییتری «۱۵۰۰ تصویر» اتاقی با عنوان «به یاد ساسان نیکنفس و تمام جانهای اسیر» در کلابهاوس با حضور همبندیان سابق، خانواده زندانیان سیاسی جان باخته در زندان و فعالان سیاسی برگزار کرد.
براساس روایتی از آخرین وضعیت ساسان نیکنفس که در این اتاق خوانده شد، نیکنفس حالش بد بوده به دستشویی میرود و حدود ساعت چهار صبح میخوابد. حدود یکساعت بعد صدای عجیبی از حنجرهاش بلند میشود، هم اتاقیهای او را تکان میدهند، ساعت ۷ و ۱۰ دقیقه صدای غیر معمول دیگری میدهد و دماغ و دهانش پر از خون میشود و به بهداری میبرند.
براساس این روایت پرستار به این زندانی سیاسی سرم میزند و دکتر آمپول میزند، نفس او قطع میشود و او را احیا میکنند و به بهداری مرکز میبرند و ساعت ۱۱.۳۰ بود که به هوش میآید و صحبت میکند و میگویند چند ساعت دیگه به قرنطینه بازگردانده میشوداما وقتی این اتفاق نمیافتد همبندیان پیگیر میشوند و به آنها گفته میشود حالش دوباره بد شده و به بیمارستان منتقل شده است. «مشخص نیست نیک نفس در بیمارستان یا در بهداری جان باخته است؟»
مهدی باقری از همبندیان ساسان نیک نفس نیز در این اتاق گفت: «روزهایی که با هم میگذراندیم این را حس میکردم که ممکن است این بچه اینجا از بین برود، بارها به مسئولانی که آمدند به زندان من به نمایندگی از ساسان گفتم شرایط ساسان مناسب زندان نبود و توانایی تحمل زندگی در زندان را نداشت اما هیچکس اقدامی انجام نداد.»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر از دیگر افرادی بود که در این اتاق سخن گفت: «هیچ یک از شکایتهایی که خانوادههای افراد کشته شده در زندان مطرح کردهاند به جایی نرسیده، در بیانیه نهادهای رسمی میگویند فوت کرده، این اجحاف بزرگی است، این روال است برای کشتن زندانیان در زندانها.»
سعید افکاری، برادر نوید، وحید و حبیب افکاری با ارایه گزارشی درباره وضعیت دو برادرش که همچنان در انفرادی هستند، گفت: «وقتی وحید و نوید در آگاهی تحت شکنجه بودند و صدایشان به جایی نمیرسید، وحید اعتصاب غذا کرد تا شاید صدایش به گوش کسی برسد، در تاریخهای مختلف نوشته میخواهد خودکشی تدریجی کند تا کسی ما را ببیند، با اینکه او نوشته بود قصد خودکشی دارد لیوان شیشهای در اختیارش قرار دادند که رگ گردنش را زد و به بیمارستان منتقل شد که مدارکش موجود است، تمام این مدت تلاش کردیم که قانع کنیم وحید و مشکل دستش بعد از خودزنی مداوا شود که تاکنون اجازه ندادند، حبیب را هم در بازجویی دستش را بسته بودند که آنقدر کشیدند کتفش در رفته و اسناد پزشکی روی پرونده هم است اما هر چقدر مراجعه کردیم اعلام کردند در این وضعیت باید بمانند، این تلاش برای آسیب زدن است.»
برادر وحید صیادی نصیری که در سال ۹۷ در زندان جان سپرد از طریق مسیح علینژاد در این اتاق درباره برادرش گفت: وحید دغدغهاش آزادی بود و بارها زندان بود، اواخر قم بازداشت شد و به زندان لنگرود منتقل کردند، درخواستش تفکیک جرایم بود و به هیچ خواستهاش گوش نکردند. مدتی که وحید حالش بد شد به ما هیچ اطلاعی ندادند و به گفته همبندیانش اصلا به بیمارستان منتقل نکرده بودند و در بهداری بود و از مددکاری زندان تماس گرفتند که به دادسرا بروم برادرم تمام کرده است، تعهد گرفتند که با کسی مصاحبه نکنیم و حرف نزنیم که اجازه مراسم بدهند. دادخواهی در این مملکت به جایی نمیرسد.»
مهناز سرابی، مادر علیرضا شیرمحمدعلی که فرزندش در زندان به قتل رسید، از دیگر حاضران در اتاق بود که در آستانه سالگرد علیرضا شیرمحمدعلی گفت: «پسرم در آبان ۹۷ بازداشت و از اوین به فشافویه بردند، اعتصاب را که شکست، دو نفر را اجیر کرده و چهار ضربه با سرامیک و ۴۶ ضربه چاقو زدند، جواب دل من مادر را بدهید چرا قاضیها باید من را مسخره کنند، دلخوشی من رفت. اگر به دادم رسیدگی نشود به روح پسرم یک لیتر بنزین و یک کبریت میزنم، بچهام رفت من هم روش.»