چشمانداز: گفتوگو درباره دیدگاه نواندیشان دینی درمورد حجاب اجباری
جمعی از نواندیشان دینی ایران، در بهمنماه ۱۳۹۶، با صدور بیانیهای، از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواستند که به اعتراضات مدنی اخیر علیه حجاب اجباری پاسخی شایسته دهد و از شیوههای استبدادی ترویج دین که موجب بیآبرو شدن حجاب سنتی شده است، اجتناب کند.
برنامه چشمانداز تلویزیون ایراناینترنشنال، چهارشنبه ۹ اسفندماه، با حضور شادی امین، رضا علیجانی، مجید محمدی، میثم بادامچی و یاسر میردامادی، به بررسی بیشتر این موضوع پرداخت.
به گزارش ایراناینترنشنال، در بیانیه نواندیشان دینی، آمده است: «در آستانهی چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی همچنان درگیر اعتراضهای متنوع و وسیعی است. خیزش اعتراضی گستردهی دیماه سال ۹۶ خورشیدی و اعتراض دامنهدار و مدنی علیه حجاب اجباری، از آخرین نمونههای این اعتراضات است».
مطابق نظر نویسندگان این بیانیه، با اتخاذ سیاستهای حقوقی، انسانی و شرعی درست، این امکان وجود داشت که اسباب شکلگیری بسیاری از این اعتراضها، از همان ابتدا بهوجود نیاید و «قانون تحمیلی حجاب اجباری»، نتیجهای جز هزینههای گزاف مالی، بیاعتباری دینی و معنوی، ناکارآمدی سیاسی و سرمایهسوزی اجتماعی در چهاردههی اخیر، بهدنبال نداشته است.
نواندیشان دینی گفتهاند که «شیوههای غیراخلاقی و استبدادی ترویج دین و کاربرد زور در پوشش قانون»، حجاب سنتی را نیز در ایران بیآبرو کرده است و از صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی خواستهاند تا با «تجدیدنظر اساسی در فقه پوشش و تعاریف عرفی و محدودهی شرعی آن»، یکبار برای همیشه از تحمیل نوع خاصی از پوشش بر زنان، کناره بگیرند.
امضاکنندگان بیانیه، حاکمان را به اصل بنیادین «تقدم اخلاق بر فقه» توجه داده و گفتهاند که «منظور از اسلام، بهعنوان یکیاز آرمانهای انقلاب پنجاهوهفت، اسلامِ عدل، آزادی، برابری، رهایی و معنویت بود؛ نه اسلام داعشی و طالبانی که در آن برداشتی قشری و استبدادی از شریعت، راه را بر شکوفایی باطن دین میبندد». مطابق نظر امضاکنندگان، اصل تقدم اخلاق بر فقه، تصویری عقلپسند و مطابق با مقاصد شریعت از مناسبات انسانی بهدست میدهد و توجه به آن، که فصل مشترک همهی ادیان و مذاهب است، میتواند راه برونرفت از «بنبست اجتماعی حجاب اجباری» را پیش روی حاکمان جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
این بیانیه همچنین حاکمان را «به قباحت اخلاقی و شرعی استفاده از زور و اجبار در اجرای تکالیف شرعی، آن هم در پهنهای ملی با جمعیت هشتاد میلیونی و گسترهای با فرهنگها، اقوام، ادیان، آداب و رسوم گوناگون» توجه داده و اضافه کردهاند که «سخن بر سر منطق دروندینی حجاب و بهطور خاص، اصل وجوب یا عدم وجوبِ شرعی حجاب (بهویژه پوشش سر) نیست ـــ که در این باب نیز میان فقیهان و اسلامشناسان اختلاف نظر عمیقی در جریان است ـــ بلکه سخن بر سر تحمیل پوششی خاص بر تمام زنان یک کشور بزرگ، چند فرهنگی و با جمعیتی جوان در دنیای امروز است».
نویسندگان همچنین نوشتهاند که تحمیل حجاب اسلامی «بر زنان خارجی میهمان»، هیچ منطق موجهی ندارد و از ایران، چهرهای منفی در سطح جهانی ارائه کرده است.
نویسندگان این بیانیه، در نتیجهگیری، از حاکمان خواستهاند تا «با درنظر گرفتن اقتضائات عرفی حکم حجاب و نیز رخصتهای فقهی و شرعی در این زمینه»، تلقی خود را از حجاب روزآمد کنند و گفتهاند که «قانون حجاب اجباری مصوب سال ۱۳۶۲ خورشیدی، نهتنها در تعارض با برخی اصول قانوناساسی است، که خلاف مقاصد شریعت، مغایر با حقوق بشر، ناقض حقوق شهروندی و تهدیدی برای مصالح ملی و منافع آحاد جامعهی متکثر ایران است».
جملات پایان این بیانیه، از قرار زیر است: «اکنون وقت آن رسیده است که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، با مصلحتاندیشی و دلیری لازم و بازگشت به آرمانهای اولیهی انقلاب پنجاهوهفتِ ملت ایران، صدای رسای نسل حاضر را بشنود و از پیلهی خودبافته، غیردینی، ضداخلاقی، ضد منافع ملی و زیانبار خود بهدر آید تا در سن کمال، بخشی از تنشهای سهمگین و غیرضروری پیش روی ایرانزمین را با منطق و اطمینان پشت سر بگذارد».
محمدجواد اکبرین، میثم بادامچی، عبدالعلی بازرگان، رضا بهشتیمعز، سروش دباغ، محمود صدری، رضا علیجانی، حسن فرشتیان، جمیله کدیور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی و حسن یوسفی اشکوری، از امضاکنندگان بیانیهی فوق هستند.