راهبرد ایران: بیتوجهی به تحریمها، اقتصاد مقاومتی
سخنرانی آیتالله خامنهای در دیدار با حسن روحانی، رئیسجمهور و اعضای دولت در چهارم شهریور، نکاتی کلیدی در بر داشت؛ نکاتی درباره تعیین راهبرد حکومت ایران در برابر تحریمهای آمریکا و منشاء آن یعنی مساله قدرت در سیاست داخلی.
بیش از همه چیز نبرد دو جریان سیاسی با الگوهای متفاوت اقتصادی در وضعیت این روزهای ایران نمایان است. از زمان خروج آمریکا از برجام لحن سخنرانیهای رهبر جمهور اسلامی، نسبت به دولت کنایهآمیز و تندتر شده است. از آنچه آقای خامنهای میگوید برمیآید که بنا به اصرار شخص رئیس جمهور و تیم امور خارجه او اجازه مذاکره با آمریکا را داده بود اما پس از مذاکره مشخص شد که از خط قرمزهای او عبور کردهاند. اما این موضوع تنها دلیل لحن تندتر آیتالله خامنهای نیست.
رهبر جمهوری اسلامی همزمان با مذاکرات برجام و اوج تحریمهای بینالمللی، در سی بهمن ۱۳۹۲ اصول اقتصاد مقاومتی را به دستگاههای مختلف حکومت ابلاغ کرد. این نوع سیاستها که نوعی سیاست کنترل بحران بودند، هرگز توسط تیم دولت به تمامی اجرا نشدند. کنایه آیتالله خامنهای به اسحاق جهانگیری، معاون رییس جمهور در دیدار روز شنبه ۱۰ شهریور به همین دلیل بود. خامنهای گفت، بیشتر حجم گزارشهایی که درباره اقتصاد مقاومتی دریافت کرده به کارهای روزمره تعلق دارد.
دولت روحانی در هر دو دوره چشم به دستاورد برجام دوخته بود، به رفع تحریم و سرمایههای خارجی که هرگز وارد اقتصاد ایران نشدند تا رکود حاصل از کنترل تورم را به رونق بدل کنند. سیاست رکود اقتصادی برای کنترل تورم و حفظ نرخ یک رقمی، فنر قیمتها در بازار را مدام فشرده کرد و پس از آن پایین کشیدن سود سپرده بانکی و رها کردن پول در بازار، نظام بانکی را با بحران مواجه کرد. اعتراضهای مردمی هم از همین نقطه اوج گرفتند تا ضربه محکمی به بدنه بیجان اقتصاد ایران را رئیسجمهور آمریکا با اعمال دوباره تحریمها وارد کند.
نوسان قیمت ارز و دو نرخی کردن آن در حین کاهش بیسابقه ارزش ریال، فساد نهادینه در اقتصاد رانتی را قوت بخشید.
بررسی همه عوامل تاثیرگذار در بحران فعلی اقتصاد ایران نشان میدهد که نظر آیتالله خامنهای در دیدار با اعضای دولت پُر بیراه نیست. به اعتقاد او مشکلات معیشتی امروز از تحریمها نشات نمیگیرند؛ بلکه نتیجه مشکلات درونی هستند. امری که بسیاری از کارشناسان و مقامات هم به آن باور دارند. هر چند رئیسجمهور اعتقادی به آن ندارد.
این اختلاف نظر اما فرصت را برای رهبر جمهوری اسلامی فراهم کرد تا زمام اقتصاد را هم از دست دولت خارج کند و سیاست دستوری خود را از این راه اعمال کند. در تمام مدتی که تیم دولت و رئیس جمهور مشغول حل مسائل دیگر بودند. جریان دیگری در سیاست ایران راه خود را باز میکرد.
صدا و سیمای محافظهکار ایران به طور گستردهای به پوشش فساد در جریان نوسانات ارز پرداخت و از کسانی گفت که ارز دولتی را گرفتند و با آن کالای غیرضروری وارد کردند. قوه قضاییه که همزمان وارد عمل شده بود، در نامهای با امضای صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه از خامنهای خواست تا اجازه مقابله با فساد در دادگاههای ویژه را فراهم کند. پیشنهادی که به سرعت با آن موافقت شد و اشد مجازات هم برای اخلالگران خواسته شد.
مخالفان داخلی دولت و شماری از اقتصاددانها بارها از حسن روحانی خواستند تا در تیم اقتصادی خود تغییر ایجاد کند. درخواستی که همواره نادیده گرفته شد و در نهایت به تغییر رئیس بانک مرکزی رسید. بیاعتمادی بازار و مردم به دولت، همزمان با بالا رفتن قیمتها ادامه یافت. طلاب مدرسه فیضیه قم هم به اعتراضها پیوستند و روحانی را به مرگ تهدید کردند. تعمیق بحران معیشتی، مجلس را هم وارد این کارزار کرد و استیضاح وزرای اقتصادی و در نهایت سوال از خود رئیسجمهور هم کلید زده شد، آخرین حربه برای تسلیم او . حتی شماری از همراهان پیشین روحانی هم از او دل کندند و در تحمیل تغییر تیم اقتصادی به دولت، کنار جناح مقابل ایستادند.
حالا پس از سخنان آیتالله خامنهای در میان اعضای دولت و اعلام عدم مذاکره با آمریکا، حسن روحانی که از مذاکره با اروپا هم جز حمایت سیاسی دستاوردی نداشت، تنهاتر از همیشه مجبور به اجرای کامل اقتصاد مقاومتی است. طرحی که به بهانه برجام از اجرای کامل آن طفره رفت. او حالا باید به طور کامل بپذیرد که هیچ بخشی از اقتصاد نباید خارج از اقتصاد مقاومتی باشد و در کنار آن راه ورود بسیج و سپاه را برای اجرای طرحهای بر زمین مانده دولت باز کند.
حالا تقریبا همه چیز به پیش از برجام بازگشته است. با یک تفاوت عمده و اساسی.
عدم اعتماد فراگیر به حکومت در میان مردم و تورم رو به رشد و سخت مهار شدنی. با اینکه نتیجه مذاکره با آمریکا به دوش روحانی گذاشته شد و بابت آن مورد سرزنش قرار گرفت. اما آیتالله خامنهای پرچم مبارزه با فساد و حل بحران معیشتی مردم را بلند کرد تا از تاثیر فراوان وضعیت فعلی بر جامعه بکاهد. مقامات ایران ترجیح دادهاند به تحریمهای خارجی بیتوجهی نشان دهند تا از اثر روانی آن بکاهند و همزمان اقتصاد مقاومتی را در جامعه نهادینه کنند. یک راهکار کوتاه مدت دیگر شاید به این امید که دونالد ترامپ در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دیگر رئیس جمهور آمریکا نباشد.
بازارها اما تاکنون مخالف این موضوع را نشان میدهند. پس از سوال از روحانی و سخنرانی خامنهای، نرخ ارز و سکه افزایش یافت. تاثیر بسته ارزی دولت و ثبات چند روزه بازار به هم ریخت. دلار از یازده هزار تومان فرا رفت و سکه به مرز ۴ میلیون تومان رسید. گزارش بانک مرکزی ایران از نرخ تورم مردادماه هم نشان از روندی بیسابقه دارد؛ افزایش ۵/۵ درصدی قیمتها نسبت به ماه قبل. یعنی نرخ تورم در ۱۲ ماه منتهی به مردادماه ۱۳۹۷ نسبت به ۱۲ ماه منتهی به مردادماه ۱۳۹۶، به ۵/۱۱ درصد رسیده است. این گزارش شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی در مناطق شهری در مرداد ۱۳۹۷ را ۸/۱۳۳ نشان داد که نسبت به ماه مشابه سال قبل از آن، ۲/۲۴ درصد افزایش داشته است.
نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی ایران از کسری بودجه کشور گفته و اعلام کرده است که اگر حتی برای هشت ماه باقیمانده امسال کاهش منابع داشته باشیم، میتوانیم سال ۹۷ را به نوعی بگذرانیم، اما سال آینده سال سختی خواهد بود. پنج بسته اقتصادی هم برای مقابله با بحران پیشبینی شدهاند. اما وضعیت فعلی به روشنی نشان میدهد که اقتصاد ایران به سرعت در حال فروریختن است. شاید این آمارها مقامات آمریکا را بیش از پیش به این باور برسانند که اگر چه مذاکره به شکل طبیعی رد میشود اما این واقعیت است که میز مذاکره را قطعی خواهد کرد.