اسکندر فیروز، نامی گره خورده با تاریخ حفاظت از محیط زیست ایران
بدون تردید عنوان حفاظت از محیط زیست و تشکیل سازمان حفاظت محیط زیست در ایران با نام اسکندر فیروز گره خورده است، مردی که امروز ۱۴ اسفندماه ۱۳۹۸، در سن ۹۳ سالگی چشم از جهان فرو بست. اما اسکندر فیروز که بود و چه کرد؟
اسکندر فیروز در ۱۶ مرداد ۱۳۰۵ در شیراز به دنیا آمد. پدرش، محمدحسین فیروز، نظامی و از نوادگان مظفرالدین شاه قاجار و مادرش، صفیه نمازی، دختر محمدحسین نمازی، از تجار مشهور شیراز، بود. آنها اسکندر فیروز و برادرش نرسی را در کودکی برای تحصیل به آلمان فرستادند.
در آلمان، اسکندر فیروز در منطقهای بهنسبت روستایی ساکن شد. او در کتاب خاطراتش (*) نوشته است: «باغ بزرگ اونکل و تانتی را خیلی دوست داشتم. بیشتر رستنیهای آن طبیعی رشدونمو میکردند. یادم نیست نام درختان را چه کسی به من آموخت اما در همان دوران کودکی، همه درختها مثل راش، ممرز، مازو و بلوط را با یک نگاه میشناختم.» (ص ۵) در آن باغ اما، یک علاقه دیگر هم در اسکندر فیروز شکل گرفت، علاقه به حیوانات و شکار که از یک هدیه کریسمس شروع شد، از یک تفنگ بادی.
کودکی و جنگ
اقامت فیروزها در آلمان طولانی نشد، ترس از جنگ مادرشان را بر آن داشت که در سال ۱۹۳۸، محل اقامت آنها را تغییر دهد. مدتی به سوییس رفتند و بعد دوباره به برلین بازگشتند. پس از آن، مدتی را در سفر گذراندند و همراه پدر به بیروت رفتند و در سال ۱۹۴۲، بعد از هفت سال، به ایران بازگشتند.
در ایران، او به شیراز رفت و همان سال نخستین شکارش را تجربه کرد. سپس، همراه داییاش، حاج محمد نمازی، به آمریکا فرستاده شد. در آمریکا، به درخواست و شاید دستور پدرش، در دانشگاه ییل در رشته مهندسی ساختمان درس خواند، هرچند به گفته خودش، به علوم طبیعی علاقه بیشتری داشت. خودش در این مورد گفته است: «به گذشته که میاندیشم، گاهی غمگین میشوم و میاندیشم اگر یک راهنمای دانا داشتم و مرا به سمت علوم طبیعی هدایت میکرد، چقدر میتوانست برایم مفیدتر باشد.»
اسکندر فیروز مدتی در آمریکا، در کلرادو، مشغول به کار شد و سرانجام، در ۲۴ سالگی، پس از ۹ سال، دوباره به ایران بازگشت. در ایران، در قسمت مهندسی اصل ۴ استخدام شد و اوقاتش را به شکار و سفر میگذراند. فیروز در بخشی از خاطرات شکارش در انزلی نوشته است: «من از کلمه مرداب متنفر بودم، کجای این محل مرده بود؟ من شیفته همهچیزش شدم.»
در سال ۱۳۳۱، با ایران علاء ازدواج کرد. او به سبب پیشینه خانوادگی، با درباریان و افراد صاحبنفوذ زیادی آشنا شد و تجارب مختلفی از شکار و طبیعتگردی را پشت سر گذاشت. اما به گفته خودش، اتفاق سرنوشتساز و مهمی که باقی عمرش را وقف آن کرد در سال ۱۳۳۵ افتاد.
کانون شکار
او در سال ۱۳۳۵، به دعوت منوچهر ریاحی و عبدالرضا پهلوی، برادر محمدرضا شاه پهلوی، به کانون شکار پیوست.
به گفته فیروز، شاهپور عبدالرضا علاقهمند بود سازمانی به نام کانون شکار ایجاد شود تا شکار جانوران در فصلهای غیرمجاز تحت کنترل قرار گیرد. با تلاش او، نخستین قانون شکار که در واقع، مقررات جامع حفاظت از حیات وحش بود، در همان سال در مجلس تصویب شد.
با این حال، خود فیروز در کتاب خاطراتش گفته است این نخستین مقررات شکار نبود، بلکه نخستین مقررات جامع و مستقل شکار بود که در ایران تصویب شد. از جمله مقرراتی که به واسطه تصویب این قانون اجرایی شد، لزوم دریافت پروانه شکار (که هنوز هم در ایران، شکارچیان آن را به همین نام میشناسند) و حمایت از چند گونه جانوری مانند یوزپلنگ، گورخر و آهو است. کانون شکار همچنین منطقه بین بجنورد و گنبد کاووس، موسوم به تنگه گل مینودشت، را بهعنوان نخستین منطقه حفاظتشده ایران اعلام کرد.
پس از مدتی، فیروز بهجای ریاحی به ریاست کانون شکار رسید و قانون جدید تشکیل سازمان شکاربانی و نظارت بر صید را در سال ۱۳۴۶ به تصویب مجلس رساند.
چرخش از شکار به حفاظت
فیروز در کتاب خاطراتش نوشته است از ابتدا، برای این سازمان دو بازوی عمده در نظر داشته است، یک نیروی صحرایی نظامی و آموزشدیده و قانونمند و یک بازوی تحقیقاتی در حوزه زیستبومشناسی و علوم کاربردی.
فیروز برای تصویب بودجه بیشتر برای توسعه سازمان شکاربانی، حتی از محمدرضا شاه وقت ملاقات گرفت و در این مورد با او صحبت کرد.
در این سالها، اسکندر فیروز زندگیاش را وقف شناخت طبیعت و محیط زیست کرد. او در نخستین گردهمایی حفاظت از تالابها در ترکیه، دو گزارش علمی درباره تالاب انزلی ارائه کرد. فیروز در سالهای آغازین دهه ۱۹۶۰، همزمان با جنبش محیط زیست در جهان، با این پدیدهها آشنا شد و اندکاندک به سمت حفاظت بیشتر و بهتر از طبیعت گرایش پیدا کرد. ایران، با همت فیروز، در سال ۱۹۷۱ میلادی (بهمن ماه ۱۳۴۹ شمسی) میزبان نشست رامسر شد، نشستی که نتیجه آن امروز با نام «کنوانسیون رامسر» شناخته میشود و ۱۶۹ کشور جهان برای حفاظت از تالابهای بینالمللی و زیستگاه پرندگان آبزی در آن عضوند. در سال ۱۳۵۰، فیروز پس از رایزنیهای فراوان، موفق شد با تصویب یک بند قانونی، نام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید را به سازمان حفاظت محیط زیست تغییر دهد.
تولد سازمان حفاظت محیط زیست
به این ترتیب، در سال ۱۳۵۰، سازمان حفاظت محیط زیست ایران پایهگذاری شد. در آن بند قانونی، ذکر شده بود که لایحه مربوط به قوانین سازمان حفاظت محیط زیست متعاقبا به مجلس ارائه خواهد شد.
فیروز به نمایندگی از ایران (بهعنوان یکی از ۲۷ کشور عضو کمیته آمادهسازی این برنامه) در نخستین نشست برنامه محیط زیست ملل متحد در استکهلم سوئد شرکت کرد.
با تصویب نخستین قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست در ایران، وظایف سازمان حفاظت محیط زیست از محدوده حیات وحش و محیط طبیعی فراتر رفت و با نصب دستگاههای اندازهگیری آلودگی هوا در سطح شهر تهران، بحث آلودگی هوای این شهر برای نخستین بار مطرح و طرح ترافیک در تهران تصویب و اجرا شد.
قانون جدید حفاظت و بهسازی محیط زیست در سال ۱۳۵۳ در ایران تصویب شد، که یکی از مهمترین قوانین محیط زیستی کشور است و بخشهایی از آن هنوز دارای اعتبار حقوقی است.
از ریاست IUCN تا خانهنشینی
اسکندر فیروز در سال ۱۳۵۴، بدون شرکت در اجلاس اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)، یکی از معتبرترین نهادهای حفاظتی در جهان، به سمت نایبرییس این اتحادیه انتخاب شد. یک سال بعد، کاندیدای ریاست IUCN و به ریاست مجمع فوقالعاده این سازمان برگزیده شد، هرچند هنوز بهطور رسمی این سمت را نپذیرفته بود. اما اختلافاتش با شاهپور عبدالرضا، سرانجام او را مجبور به استعفا از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست و رد ریاست IUCN کرد.
فیروز اما بهدلیل جایگاهش، خارج از نوبت به عضویت هیات امنای WWF یا صندوق جهانی حیات وحش انتخاب شد. او در سالهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷، همچنان سمت دبیرکل موسسه گیاهشناسی ایران را بر عهده داشت و پس از انقلاب، از این سمت نیز کنار گذاشته شد.
چنان که در کتاب خاطراتش نوشته است در سال ۱۳۷۱، سرانجام اجازه خروج از ایران را یافت و با همسرش به سوییس و به دیدار دوستانش در WWF و IUCN رفت. پس از ۱۴ سال، ساعتی را که هیات مدیریه IUCN پس از آن اجلاس اضطراری برایش در نظر گرفته بود، به او دادند.
فیروز در سالهای مدیریتش، علاوه بر تصویب قوانین، چند پژوهش مهم در زمینه حیات وحش و زیسبومهای ایران را مدیریت کرد. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تا همین اواخر، همواره دلنگران محیط زیست و حیات وحش کشور بود و هرازگاهی دوربین در درست به مناطق حفاظتشده سر میزد.
اسکندر فیروز سرانجام در میانه وقایع تلخ اسفندماه ۱۳۹۸، چشم از جهان فروبست.
(*) اسکندر فیروز، خاطرات: دو دهه تلاش برای حفظ طبیعت و محیط زیست ایران، انتشارات تدبیر روشن، چاپ اول، ۱۳۹۲