کارفرما و دولت دست در دست هم تیشه به ريشه کارگران میزنند
دولت جمهوری اسلامی ایران با همراهی کارفرمایان اخیرا مصوب کردند که حقوق کارگران ۲۱ درصد افزایش داده شود، این در حالی است که نرخ تورم در این کشور بیش از ۴۱ درصد است. پایه حقوق کارگران نسبت به سال گذشته ۳۱۸ هزار تومان افزایش یافت.
در سالهای اخیر مشکلات اقتصادی، بیش از پیش گریبان قشر کارگر و دیگر اقشار دهکهای پایین را گرفته است.
براساس تصميم جديد دولت، حقوق یک کارگر با توجه به بن خواربار، حق مسكن حدود ماهی دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و حقوق کارگران متاهل حدود سه میلیون در نظر گرفته شده است.
این در حالی است که کمیته مزد شورای عالی کار در بهمن سال ۱۳۹۸ اعلام کرده بود سبد معیشت ماهانه خانوار ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است.
افزایش ۲۱ درصدی حقوق کارگران انتقادهای بسیاری را در پی داشت.
اسماعيل بخشی، از جمله فعالان کارگری شناخته شده در واکنش به رقم اعلام شده برای افزایش حقوق کارگران در اینستاگرام خود نوشت: «پس از دو ماه جلسه و رایزنی نماینده کارفرماها و دولت نتیجه شد همان که باب طبع کارفرما و دولت بود. آیا این افزایش دستمزد با تورم ۴۱ درصدی را باید حداقل نامید یا حداقل حداقل حداقل دستمزد؟ وقتی نمایندگان به اصطلاح کارگری را به هیچ حساب میکنند و خودشان میبرند و میدوزند آیا برای کارگران چارهای جز متشکل شدن و اعتصاب باقی میماند؟»
مورد دیگری که برخی از کارگران به آن اشاره دارند، یکدست نبودن وضعیت کارگران برای دریافت حقوق پایه است. برخی کارگران از جمله کارگران ساختمانی و کارگران فصلی عموما درآمد بسیار کمتری از آنچه هر ساله به عنوان حقوق پایه اعلام میشود، دارند.
با یک حساب سرانگشتی یک کارگر با همسر و دو فرزندش حدودا هفتهای ۲۵۰ هزار تومان فقط خورد و خوراک باید هزینه کند. این یعنی بتواند یک کیلو پیاز، گوجه فرنگی، سیب زمینی، یک کیلو مرغ، یک کیلو گوشت گوساله، یک شانه تخم مرغ، یک کیلو پنیر، یک کیسه ماست، نان، شکر، برنج و چای براساس قیمت مصوب میادین میوه و ترهبار خریداری کند.
این تنها بخشی از هزینه یک کارگر است. اجاره خانه، هزینه آب، برق، گاز و تلفن و هزینه حملونقل را نیز باید از دیگر مبالغی دانست که یک کارگر ماهانه باید پرداخت کند.
با در نظر داشتن این مهم که بیش از دو دهه است حقوق کارگران سر وقت پرداخت نمی شود و در بسیاری موارد کارگران ماهها حقوق و مزایا طلب دارند.
یک کارگر ساختمانی میگوید: «رقم ۱۰۰ هزار تومان حق مسکن را دولت به ما ندهد به جای آن یک اتاق به ما بدهد، با چنین رقمی هیچ جایی برای اجاره پیدا نمیشود، این بیشتر شبیه یک شوخی با کارگر است.»
کارگر دیگری با اشاره به پرداخت دیرهنگام حقوق میگوید: «من دستمزدم را میخواهم نه چیز بیشتری، اما وقتی سه ماه است که حقوق نگرفتهام باید به کجا پناه ببرم. این افزایش حقوق تازه نصف تورم شده، ما از کجا باید بتوانیم بخوریم. اعتراض هم بکنیم همين آب باریکه رو میبندند.
با شعار حمایت از مستضعف هر بلایی سر ما خواستند آوردند؟ وقتی می بینم با کارگران آذرآب، هفت تپه و گروه ملی فولاد چه کار کردند با خودم میگم اینا کارگر، تولید و صنعت براشون پشیزی ارزش ندارد، این سیستم کارگر گدا میخواهد نه کارگری که سرش را بالا بگیرد و حقش را بخواهد.»
با تمام انتقادهای مطرح شده، گوش سیستم حکومتی و کارفرمایان بر این انتقادها بسته است و آنجا که غم نان به کارگر فشار آورده و اعتراض کند، کارفرما و حکومت دست در دست هم با ابزار سرکوب اعتراضهای به حق کارگران را خفه میکنند.