کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان در لحظات پایانی مبارزات انتخاباتی اعلام کرد که نام هفت تن از نامزدان را از فهرست نهایی حذف کردهاست. این کمیسیون گفت که احمد شاه ساداتالحسینی به دلیل این که شهروند جمهوری اسلامی ایران است، نمیتواند در انتخابات پارلمانی افغانستان اشتراک کند.
قبل بر این تحلیلگران و کارشناسان منطقهای و بینالمللی گفته بودند که جمهوری اسلامی ایران در افغانستان رد پای زیادی دارد و بازیهای پیچیده به پیش میبرد و همزمان با کمک به دولت افغانستان، حامیان محلی خویش را نیز تقویت میکند و در پهلوی آن برای زمینگیر کردن نیروهای بینالمللی و بخصوص ایالات متحده آمریکا، طالبان را هم تجهیز و تقویت میکند.
حمایت جمهوری اسلامی ایران از طالبان زمانی سرخط روزنامهها شد که ایالات متحده آمریکا ملا اختر محمد منصور را که از سفر ایران برمیگشت در داخل خاک پاکستان با حملات هواپیمای بدون سرنشین از میان برد. در آنزمان گفته شد از جیب او پاسپورتی بدست آمده که نشان میدهد او با ویزه چندگانه، هفت بار به جمهوری اسلامی ایران سفر کردهاست.
و اما این بار گپ از تمویل و تجویز مخالفان و حمایت از هوادران گذشته است. فردی به نام احمد شاه ساداتالحسینی که شهروند جمهوری اسلامی ایران است خودش را به پارلمان افغانستان کاندید کرده و تا پایان مبارزات انتخاباتی دوشادوش نامزدان به پیش رفته و از چند غربال با موفقیت گذشته است. حال در لایههای دیگر جامعه و کانونهای فرهنگی، مذهبی، آموزشی و کاری از این دست افراد چقدر جابجا شده اند سوالیست که نیاز به کارشناسی، تحقیق و رسیدگی دارد.
در افغانستان، اما همه حامیان و هوادران جمهوری اسلامی ایران علنی و آشکارا نمیگویند که با آن کشور رابطه حسنه دارند و از فرمایشات رهبری ایران تابعیت میکنند. در همین حال کسانی هم هستند که در اتاقهای کارشان عکس آیت الله خمینی و خامنهای بر دیوار آویزان است و از سالگرد درگذشت آیتالله خمینی و سالروز انقلاب اسلامی ایران علنی تجلیل میکنند.
جمهوری اسلامی ایران در گذشته برای زیر فشار قرار دادن افغانستان با کارتهای زیادی بازی کردهاست. یکی از این کارتها مهاجرین افغانستان در ایران است که تاکنون چندین بار بهخاطر زیر فشار قرار دادن افغانستان و امتیازخواهی تهدید به اخراج آنها کردهاست. موضوع دیگر بحث آبهاست که ایران به دلیل خشکسالی، هرگاه در داخل به مشکل و یا با اعتراض برمیخورد فوری افغانستان را تهدید کرده میگوید افغانستان حقآبه ما را نمیدهد و یا افغانستان با بستن سدها مانع سرازیر شدن حقآبه میشود. این در حالیاست که افغانستان خود در خشکسالی بسر میبرد. چنانچه از تاثیر این پدیده همین حالا مردمان زیادی مجبور به کوچیدن و جابجایی شدهاند.
سوای برملا شدن هویت ایرانی احمد شاه سادات، اما رد پای جمهوری ایران در دورههای قبلی پارلمان افغانستان نیز محسوس بود و هر از گاهی در غالب تاییدی، استیضاح و فراخوانی وزرا به پارلمان و حتی در تصویب بعضی از قوانین نیز خودش را مینمایاند. یکی از نمونههای برجسته مداخله ابوالفضل ظهرهوند، سفیر پیشین ایران در کابل در امور مجلس نمایندگان افغانستان بود که از نمایندگان با لحن تهدیدآمیزی خواسته بود به موافقتنامه امنیتی با آمریکا رای رد دهند و الا ایران مهاجران افغان را اخراج خواهد کرد.
سوال اساسی اینجاست که اگر جمهوری اسلامی ایران در نظام فعلی افغانستان هوادارانی دارد و از طریق حمایت مالی و معنوی آنان میتواند در بسیاری فیصلهها و برنامهها نقش و ردپایی داشته باشد چه نیازی به نماینده قلابی دارد؟ آیا "خودی"هایش در افغانستان دیگر قابل اعتماد نیستند؟ پاسخ این سوالها روشن است. ایران برای مدیریت برنامههای درازمدتش در همه جا و همه عرصهها نیاز به مدیر و رهنما دارد. از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران متوجه شده که هودارانش بعضا در تعاملات و پیچیدگیهای بازی در افغانستان درایت لازم را ندارند، میخواهد خود در تمامی کارزار حضور، نقش و مدیریت داشته باشند.