نیشگون طنز، بلای جان سیاستمداران افغان
در اوج جنگ طالبان با دولت افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی، شورشیان ویدیویی از یک اسیر جنگی منتشر کردند که رسانههای اصلی کشور را در مورد چگونگی پوشش آن با چالش روبهبرو کرد؛ این اسیر یک سگ نظامی بلژیکی متعلق به نظامیان آمریکا بود که به دام طالبان افتاده بود.
جنگجوی طالبانی که زنجیر سگ را محکم به دست گرفته بود در این ویدیوی تبلیغاتی طالبان صدا میزد "الله تعالی به مجاهدین پیروزی میدهد. مرگ بر آنها و جاسوسان شان."
برای بسیاری از گزارشگران افغان که روزانه شاهد ریختن خون دهها انسان بیدفاع در خاک خود بودند، پرسش اصلی این بود که آیا اسارت یک سگ هم میتواند خبر باشد؟
اما برای موسی ظفر، مسوول بخش طنز روزنامه هشت صبح، سوژهای بزرگتر از این نبود.
آقای ظفر که تازه کار را با روزنامه پرتیراژ هشت صبح شروع کرده بود، زیر عنوان تماس اسکایپی با سگ مفقود نیروهای بینالمللی که به دست طالبان افتاده، در صفحه طنز "هشت شب" نوشت: "امروز به سگ اجازه داده شد از طریق اسکایپ به دوست دخترش "روز عشاق" را تبریک بگوید. سخنگوی طالبان گفته است که این گروه فقط با کمکها و تماسهای بشردوستانه مشکل دارند و تماسهای سگدوستانه را مفید میدانند. سگ یاد شده در تماس با دوست دخترش چنین گفت؛ "عو عوووو" که ترجمه گوگلش چنین است: "سلام عزیز دل! نگران من نباش. من اینجا وضعم خیلی خوب است و برادران آقا رئیس با من خیلی مهرباناند. فقط کمبود خودت و نبود قهوه نسکافه را احساس میکنم، دیگر همه چیز توپ توپه."
ظفر که میدانست صفحهاش مخاطب خود را دارد، ادامه داد: " برادران آقا رئیس برای من کلاس گذاشتهاند و شب و روز مشغول فراگیری زبان و فرهنگ جدید هستم. اگر موهایم کمی بلند و چرک شده است، نگران نباش، اینجا همگی اینطور زندگی میکنند. اگر واقعاً مرا دوست داری، گردنبندهای نازک و جذابات را دور بیانداز و دیگر از لوازم آرایش استفاده نکن. از حساب بانکی من کمی پول بگیر و برو از مغازه افغانها یک عدد روسری افغانی بخر. وقتی بیرون رفتی همیشه بهیاد من ازش استفاده کن. سعی کن دیگر در پارتیهای "ریچارد" و "پیپی" شرکت نکنی که گناه دارد. اگر امکان داشت، دیگر به مکتب نرو. همه مکتبهای غربی بیحیایی را ترویج میکنند. کلاسهای مختلط باعث ازدیاد نفوس غیرمشروع می گردد که خلاف ارزشهای اخلاقی است."
موسی ظفر به ایران اینترنشنال گفت: "طنزنویسی سیاسی چیز تازهای در افغانستان است. خوانندههای مخصوص خود را دارد، اما حالا دیگر دارد عام میشود. نقد را باید رنگی دیگر زد، گاهی تصویر و گاهی طنز میتواند موضوعات را بهتر بیان کند."
کار برای ظفر و طنزپردازان دیگری که از گوشه و کنار کشور یا حتی از خارج مشغول پرداختن به مسایل حساس کشوراند، بدون دست انداز نیست. همقطاران او مانند فریدون آژند، باری سلام، سخیداد هاتف، احسان سلام، هارون یوسفی، فرشته حسینی و عتیق شاهد اما همواره شگردهایی برای بیان سوژههای خود پیدا میکنند.
ابتدا از رایجترین شیوهها در افغانستان مانند بسیاری جوامع بسته، زبانی در لفافه و کنایه بود که خودداری از نام گرفتن افراد بالقوه خطرناک شامل آن میشد؛ به ویژه در برخورد با کسانی که شبکههای خود را دارند، با مافیا رابطه دارند، یا پول کافی برای تطمیع و تخریب دارند و مهمترین از آن به نقد عادت ندارند. طنزپردازان متنهای کوتاه، بی نام نشان، اما تیز و خندهدار مینوشتند تا حداقل حس خواننده را ارضا کنند. اما رسانههای گوناگون افغانستان به ویژه جریان آزاد و سریع رسانههای اجتماعی در کشور که به کمک فن آوری جدید در شهرها نفوذ کرده، حتی همان تنگنظرترین افراد را به انتقاد آماده کرده است.
برای موسی ظفر سوژهها دایره بزرگی از موضوعات را در بر میگیرد. او به ایران اینترنشنال گفت: " من نمیخواهم سوژههای را که مورد استفاده مطبوعات باشد، کار کنم. اما اکثر کارهایم درباره ناقضین حقوق بشر، مخالفان مسلح، گروههای درگیر در جنگهای داخلی و افراد آلوده در فساد اداری و مالی است."
دیروز کار عتیق شاهد، دیگر طنزپرداز و کاریکاتوریست افغانستان در فضای اجتماعی انفجاری برپا کرد.
او کاریکاتوری در انتقاد از همایون عزیزی، سفیر افغانستان در هلند که برای نخستین بار با لباس پیراهن و شلوار محلی افغانستان اعتبارنامه خود را به ویلم الکساندر، پادشاه هلند تقدیم کرد، رسم کرد. تصویری که او از این دیپلمات ارشد أفغانستان ارایه داده، در کم ترین حدش، یک برداشت غیردیپلماتیک است.
آقای شاهد که از سالهای ١٩٨٠ کارتونیست است و بیش از ده هزار اثر دارد، بخشی عمدهای از فضای رسانهای کشور را در دست دارد.
او با اشاره به کار انتقادی که انجام می دهد، درباره پاسخ دولت افغانستان به کارهایش به ایران اینترنشنال گفت: "از طرف دولت تاكنون هیچ گونه برخوردی چه خوب و چه بد نداشتهام. اما از سوی برخی تهديد به مرگ شدهام. متاسفانه از عقب ماندگي جامعه است که نوع كارتون انتقادي با یک جناح سیاسی ارتباط پیدا میکند و طرفدارانش ناراضی و یا برعکس خوشحال ميشوند جنجاليترين كارتون من كارتون گاو شيري عربستان بود كه از طرف يك عده افراطيهاي مذهبي تهديد شدم وحتي از طرف مسوولين انجمن افغانهای مقيم در كشوری كه من اقامت دارم، ياداشت و ايمیلهایی كه انها از كابل دريافت كرده بودند بدست آوردم. پيام كارتونها را اكثرا نسبت وقتی كه دارم رسيدگي میکنم بجز آن دسته از كارتونهایی كه از طرف یک عده دشنام ميدهند و بايد آنها را حذف كنم. پيام كارتون ديشب را تاكنون نديدهام شايد عدهاي مخالف باشند از كارهايم اكثريت روشنفكران پشتياني کرده و من را مورد تشويقشان قرار می دهند."
با رنگارنگ شدن فضای رسانهای در افغانستان، خیلی از این طنزها به تلویزیونها راه یافتهاست.
برنامههای شبکه خنده تلویزیون طلوع که تابوهای اجتماعی و کلیشههای زندگی افغانها را به تصویر میکشد، از پرطرفدارترین آنها است.
برنامه خنده با قسیم نیز به مسایلی میپردازد که در افغانستان چند سال پیش شاید خطر مرگ را به دنبال داشت. او در یکی از برنامههایش خطاب به معشوق بیمهرش میگفت: "گلبدین آمد، ولی تو نیامدی بیوفا." در کنایه به بازگشت گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی که بعد از سالها جنگ سرانجام اسلحه به زمین گذاشت و وارد کابل شد.
افغانستان در حال گذار به یک جامعه باز و دولت دموکراتیک، پر از سوژههای دلچسپ برای منتقدان و طنزپردازان مبدل شده است و کاری که تاکنون هم شده، تاثیر چشمگیری بر ذهن جامعه گذاشتهاست.