اگر زاغری یاوری چون حزبالله داشت...
گرچه این نخستین بار نیست که نازنین زاغری در زندان دست به اعتصاب غذا میزند، اما اين بار همسرش ريچارد راتكليف نیز او را در اعتصاب غذایی دوهفتهاى، كه ديروز به پايان رسيد، همراهی کرد. برای آزادی زاغری، علاوه بر بوریس جانسون، وزیر امور خارجه وقت بریتانیا، که در آذرماه ۱۳۹۶ به تهران سفر کرد، جرمی هانت نیز در آبانماه سال ۱۳۹۷ به ایران مسافرت کرد تا با تلاشهای دیپلماتیک مستقیم روزنهای برای رهایی زاغری بگشاید. به دنبال حضور بیحاصل سال گذشته هانت در ایران، چهار ماه بعد، در اسفندماه ۱۳۹۷، بریتانیا به اقدامی استثنایی دست زد و اعلام کرد به این زندانی دوتابعیتی حمایت دیپلماتیک اعطا میشود تا مشکل زاغری به اختلاف بین دو دولت تبدیل شود و توسل به اقدامهای حقوقی بینالمللی برای آزادی او امکانپذیر گردد.
حال این سوال مطرح میشود که آیا جمهوری اسلامی ایران با تمام شهروندان متهم به جاسوسی که دوتابعیتیاند یکسان برخورد میکند؟ اگر اینگونه نیست، پس چه مولفههای دیگری، فارغ از نوع جرم، در آزادی افرادی که دارای تابعیت مضاعف بودهاند و به جاسوسی یا براندازی نظام متهم شدهاند نقش ایفا میکند؟ پرسش دیگر اینکه آیا حکومت ایران با متهمهای سیاسی دارای اتهام واحد، بسته به اینکه تابعیت دومشان از آمریکا، کانادا یا اروپا باشد، برخوردهای متفاوت میکند؟ به عبارت دیگر، تقدیر اینگونه شهروندان را دولت متبوع دومشان رقم میزند یا منافع نظام جمهوری اسلامی؟
آزادی نزار زکا و ادامه اسارت نازنین زاغری
نزار زکا، شهروند لبنانی، پس از سپری شدن قریب به چهار سال حبس، سرانجام در خردادماه آزاد شد و به کشورش بازگشت. از آنجایی که اتهام وارده به او با آنچه زاغری بدان متهم شده بسیار مشابه است، میتوان همان منطقی را که منجر به رهایی زکا از حبس شد، به طریق اولی به زاغری تسری بخشید. هرچند عامل اصلی آزادی زکا رابطه نزدیک جمهوری اسلامی ایران با حزبالله و نیز نقش دولت لبنان است، مقطعی که دست به چنین اقدامی زده شد قطعا نمیتواند بیارتباط با اوجگیری تنشها بین تهران و واشینگتن باشد. به عبارت دیگر، همانطوری که محمدجواد ظریف در اردیبهشتماه، در سفر به نیویورک، برای مبادله زندانیها اعلام آمادگی کرده بود، پرونده نزار زکا هم با توجه به اینکه او اقامت دائم آمریکا را دارد و سالهاست در آن کشور فعالیت حرفهای میکند، میتواند در حیطه این پیشنهاد ظریف بگنجد و اعلام خشنودی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا از ایران بلافاصله پس از آزادی زکا خود موید این نکته است.
با توجه به آزادی زکا، مجموعه دلایل زیر میتواند مستمسکی باشد برای رهایی زاغری نیز از بند:
۱) اگر از عوامل عمدهای که به آزادی زکا منجر شد کاهش تنشها در بحران فعلی ایران و آمریکا و در نتیجه، زمینهسازی برای گشودن باب مذاکره بین این دو کشور باشد، همین عامل بهطور غیرمستقیم میتواند در رابطه با بریتانیا صدق کند. به بیان دیگر، اگر تهران با انعطاف درباره زاغری به لندن چراغ سبز نشان دهد، این خود یک دیپلماسی سازنده غیرمستقیم در برابر واشینگتن نیز خواهد بود، چرا که بریتانیا بهکرات اعلام کرده با سیاست آمریکا در قبال ایران موافق است و در صورت بروز جنگ احتمالی در منطقه، در جبهه آن کشور قرار خواهد گرفت. از سویی، قاعدتا اتخاذ سیاستی مهربانانه درباره آزادی زاغری مشوقی خواهد بود که دولت انگلیس درباره طرح اینستکس نیز در کنار آلمان و فرانسه جدیتر عمل کند.
۲) نزار زکا با سپری کردن کمی بیش از یک سوم (چهار سال) از دوره محکومیت ده سالهاش، به این بهانه آزاد شد که طبق قوانین قضایی ایران محکومانی که حکم ده سال زندان دارند میتوانند در شرایط خاص مشمول عفو شوند؛ چرا نازنین زاغری، که تاکنون قریب به دو سوم (سه سال و سه ماه) از دوره حبس پنج سالهاش را تحمل کرده است، نتواند مشمول عفو ملوکانه خامنهای شود؟
۳) اتهام زکا اگر ساختگی نباشد، بهمراتب سنگینتر از مورد زاغری است، چه بسا به همین دلیل صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در همان ماههای اولیه دستگیریاش در سال ۱۳۹۴، از او بهعنوان یک «گنج» یاد کرد که با نهادهای نظامی آمریکا «ارتباط هوشمند» داشته است. از این رو، دادستان تهران صراحتا دلیل محکومیتش را جاسوسی و همکاری با دولت آمریکا اعلام کرده بود. از طرفی، حساسیت سمتهایی که نزار زکا در واشینگتن دی سی داشت، از جمله رییس شورای سیاستگذاری اتحادیه جهانی فناوری اطلاعات، با موقعیتی که زاغری داشت قیاسپذیر نیست، حتی اگر این اتهام ثابت شده باشد که زاغری در پوشش بنیاد خیریه تامسون رویترز به عدهای از خبرنگارهای ایرانی آموزش داده و به همین دلیل به ایران رفته بود. به بیان دیگر، زکا خیلی بیشتر از زاغری در مظان اتهام قرار داشته است.
۴) حتی اگر این فرض را بپذیریم که ادامه حبس زاغری، آنگونه که همسرش مدعی شده است، نوعی گروگانگیری دیپلماتیک یا صرفا شکلی از اهرم فشار سیاسی ایران بر بریتانیا باشد، یا بهطوریکه جرمی هانت مکررا اعلام کرده است، بین ۴۰۰ میلیون پوندی که لندن باید به تهران بازپرداخت نماید و ادامه بازداشت زاغری هیچ رابطهای نباشد، رها کردن نازنین زاغری از بند میتواند دستاوردهای درخشانی برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان بیاورد که چه بسا از امتیاز دادن به حزبالله یا میشل عون کمارزشتر نباشد.
۵) ایران میتواند ادعای «آزادی مشروط» را که درباره زکا مطرح کرد ــ اگرچه زکا بلافاصله پس از بازگشت به لبنان تکذیب کردــ در مورد زاغری نیز تکرار کند تا آبروداری و وجههاش را حفظ کند، بهویژه وقتی خود زاغری این درخواست را در آذرماه سال گذشته، یک ماه پس از سفر بینتیجه جرمی هانت به تهران، مطرح کرد. اساسا وقتی دولتی متهمی را مشمول آزادی مشروط یا عفو میکند، عرفا به این معناست که اگرچه از نظر دستگاه قضایی آن کشور فرد موردنظر جرمش محرز شده است، بنا به دلایلی از جمله ملاحظات بشردوستانه مورد بخشش قرار گرفته است. اگر این روش در مورد زکا جواب داده است، چرا درباره زاغری نباید به کار آید؟
از هما هودفر تا نازنین زاغری
هرچند دانشگاه سواس لندن، که در واقع همان مدرسه مطالعات مشرق زمین و آفریقاست، بعد از انقلاب، با دانشگاه فردوسی مشهد و حتی بسیاری از مراکز آموزشی طلاب در ایران همکاری مستقیم داشته است، از اتهامهای وارده به نزار زکا، نازنین زاغری، هما هودفر و سیامک نمازی ارتباط با این مدرسه عالی بوده است!
هما هودفر، استاد بازنشسته رشته انسانشناسی در دانشگاه کنکوردیا در کانادا، برای دیدار با خانوادهاش به ایران سفر کرده بود و در خردادماه ۱۳۹۵، یعنی دو ماه پس از بازداشت زاغری، دستگیر شد و پس از سپری کردن ۱۱۲ روز در زندان، به دلایل بشردوستانه مشمول عفو قرار گرفت. هودفر نیز همچون زاغری به اتهام مشارکت در براندازی نرم و جاسوسی زندانی شده بود. از دیگر اتهامهای هودفر عضویت در سازمان ولوم (زنانی که تحت قوانین اسلامی زندگی میکنند) و داشتن گرایشهای فمینیستی بود.
سرانجام، به دنبال شش روز مذاکره فشرده بین وزرای خارجه ایران و کانادا، در شهریور ۱۳۹۵، هما هودفر از زندان آزاد شد و به کانادا بازگشت. از آنجایی که مبتلا به بیماری شبکه اعصاب است و پیشتر هم سکته مغزی کرده بود، دولت ایران اعلام کرد بنا به ملاحظات انساندوستانه مشمول عفو شده است. هودفر علاوه بر تابعیت دوگانه ایرانیـکانادایی، تبعه ایرلند نیز محسوب میشود.
حال، نازنین زاغری با توجه به مشکلات سلامتی و بهخاطر دختر خردسالش که در چند سال اخیر از آغوش والدینش محروم بوده است، چرا نباید مورد عفو قرار گیرد؟ بهعلاوه، در مقایسه با نزار زکا، عطوفت هموطنانه به او باید مزید همان شعارهای بشردوستانهای باشد که باعث بخشودگی زکای لبنانی شد.
در بحران کنونی بین تهران و واشینگتن، رهایی این مادر جوان در پاسخ به درخواستهای عاجزانه و مکرر بریتانیا، میتواند نشانه دیپلماسی هوشمندانه ایران باشد، بهویژه وقتی پس از آزادی نزار زکا، این پرسش مطرح میشود که با وجود حمایت دیپلماتیک بریتانیا، آیا بداقبالی زاغری این است که از حمایت حزبالله لبنان برخوردار نیست؟