با گذشت ۱۰ روز از سیل، سیستان و بلوچستان در چه حال است؟
تعداد زیادی از جوانان سیستان و بلوچستان از نخستین ساعات افزایش باران و شروع سیل، چه آنها که ساکن شهرهای امن استان مانند زاهدان بودند و چه آنان که از خارج استان، بهشکلی با مناطق آسیبدیده در ارتباط بودند، در رسانههای اجتماعی اطلاعرسانی کردند.
انتشار ویدیو و نام بردن مناطق آسیبدیده توانست در جلب کمک و حمایتهای مردمی موثر باشد. این اطلاعات همینطور کمک کرد که این خبر میان اخبار بسیار شوکآور مانند کشته شدن تعدادی از هموطنانمان در اصابت موشک پدافند سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی یا اخبار بحرانسازی مانند کشته شدن قاسم سلیمانی و تدارک تشییع جنازه حکومتی گم نشود.
اما تا روزهای پایانی دیماه، علیرغم کاهش بارندگی و برگشت اوضاع جوی به حالت معمول، هیچ گزارش دقیقی از میزان خسارت یا گزارش تصویری دقیقی از نحوه توزیع و جمعآوری کمکها در شبکههای رسمی رادیو و تلویزیون پخش نشده بود، جز اعلام شماره حسابهای نهادهای دولتی برای جمعآوری کمکهای مردمی. بخشی از اخبار در مورد نحوه کمکرسانیهای خودجوش مردمی در سیستان و بلوچستان نیز بهشدت سانسور شد.
مولوی عبدالحمید از روزهای نخست سیل در مناطق مختلف و مقابل مدارس مذهبی این استان، محلهای جمعآوری کمک به راه انداخت و خودش هم در مناطق آسیبدیده فعالانه حضور داشت، اما حتی سخنرانی ۱۰ دقیقهای او در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران که در ۲۸ دیماه، با حضور روحانی در چابهار برگزار شد، از شبکه استانی هامون پخش نشد.
در نبودِ ماشینآلات مناسب برای باز کردن راه و کمکرسانی به مناطق صعبالعبور، ویدیوهای زیادی از حضور فعالانه جوانان سیستانی و بلوچ منتشر شد که در رسانههای رسمی انعکاس نیافت. به گفته یکی از روزنامهنگاران محلی استان، «تعداد بسیار معدودی خبرنگار از رسانههای مشخص، کاملا همسو با دولت و با آگاهی قبلی و صدور کارت، اجازه شرکت در جلسه برگزارشده در چابهار با حضور رییسجمهور را داشتند».
سفر مسئولان به منطقه و ناامیدی بیشتر
بالاخره در ۲۴ دیماه، در اولین سفر مسئولان به منطقه، علی لاریجانی، رییس مجلس، سفری به شهر چابهار داشت. اما در کمال ناباوری و بهت نیروهای محلی که از نخستین ساعات طغیان رودها و فروکش کردن بارندگی، برای کمک هوایی و ارسال هلیکوپتر به منطقه اعلام نیاز کرده بودند، رییس مجلس در مراسم افتتاح یک هوتک (گودالهای آب آشامیدنی) حضور یافت، افتتاح یک حوضچه آب با لولهکشی ناتمام، در حالیکه بیش از نیمی از روستاهای استان در آب غرق شده بودند. این موضوع خشم و ناراحتی بسیاری از فعالان محلی را برانگیخت. رییس بنیاد مسکن و شهرسازی استان سیستان و بلوچستان نیز در بحثی توهینآمیز، حاضر نشد به انتقادهای نماینده شورای شهرستان سیلزده فنوج در این استان پاسخ دهد.
سفر رییسجمهوری در ۲۸ دیماه اما نقطه پایانی بود بر این بیفایدگی حضور مسئولان در منطقه. تعدادی از ماشینهای آتشنشانی و دیگر ماشینآلات به کار گرفته شدند تا جاده فرودگاه چابهار به روستای کلانی را که مقصد بازدید روحانی بود، بشویند. عکسهای مراسم میزبانی که در رسانههای داخلی منتشر شد و همینطور گزارش سفر روحانی به یکی از مناطقی که کمترین آسیب را دیده است، بیشتر نمایشدهنده یک سفر استانی معمولی بود تا سفری برای مدیریت بحران در منطقهای سیلزده که روزهاست منتظر کمکهای جدی و زیربنایی است.
روحانی در بخشی از سخنرانیاش در چابهار گفت: «خوشبختانه سازمان هواشناسی قبل از آغاز بارشها، پیشبینی کرده و هشدار و اخطار لازم را داده بود، که این بسیار مهم است و موجب شد که ما خسارت جانی در این سیل نداشته باشیم و خسارتهای مالی نیز قابل جبران است.»
این در حالی است که حتی بسیاری از کارشناسان در ایران هم به سوءمدیریت دریچههای سدها، علیرغم هشدارهای سازمان ملی هواشناسی از هفتهها قبل، که میزان خسارت به روستاهای پاییندست سد را افزایش داد و همینطور فراهم نبودن جایی برای اسکان و انتقال اهالی روستاها و شهرهای در معرض خطر سیل.
پرسش مهم اینجاست، در حالی که حتی تا دو روز پس از سخنرانی، هنوز دسترسی به بسیاری از روستاها ممکن نشده بود، چطور میتوان با اطمینان از آمار جانباختگان صحبت کرد. رسانههای محلی مرگ دستکم دو نفر را تا روز قبل از ورود روحانی به منطقه تایید کرده بودند. توزیع کارتهای هدیه ۳۰۰ هزار تومانی در تعداد بسیار محدود، آن هم در حالیکه تعداد زیادی از سیلزدگان هنوز به چادر و آب و کمکهای بهداشتی دسترسی نداشتند، بهنظر نادیده گرفتن وخامت اوضاع است.
شرایط بحرانی کودکان و زنان
به نقل از یک فعال زن محلی، «در بسیاری از روستاها، آب شستوشو و آشامیدن از هوتکها تامین میشود. بچهها دچار بیماریهای پوستی و اسهال شدند. هوا بهشدت سرد است و هنوز چادر هم در بسیاری از روستاها توزیع نشده است. کوچکترها خیلی بیرمق هستند و پوست صورتشان از سرما و خشکی هوا ترک برداشته است. ما به کمکهای جدیتر و زیربنایی نیاز داریم. دارو هنوز در بسیاری از بخشها وجود ندارد. مردم خانههای نیمهآوار را با زیلویی یا شاخه درختی پوشاندهاند و در آن شب را صبح میکنند. باغها و دامها همه از بین رفته است. بسیاری از کسبوکارهای محلی مثل بومگردیها و کارگاههای صنایع دستی، که با هدف توانمندسازی زنان منطقه و با همت جوانترها و سرمایهگذاریهای خصوصی اندک بنا شده بود، نابود شده است.»
روشن نیست در بسیاری از این مناطق آسیبدیده، مدارس کی و چگونه به کار عادی خود ادامه خواهند داد؟
امکان شستوشو برای زنان بسیار دشوارتر است و وسایل ضروری مانند پوشاک و لباس زیر و همینطور نوار بهداشتی به اندازه کافی در منطقه توزیع نشده است. زنان حتی در بازدیدهای فرمایشی مسئولان نیز حضور نداشتند. از طرفی، در هیات همراه رییسجمهوری در بازدید از منطقه نیز زنی به نمایندگی از معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری حضور نداشت تا مسائل زنان را بهشکل ویژه بشنود یا پیگیری کند.
تکثیر مشکلات در سیستان و بلوچستان
به گفته استاندار سیستان و بلوچستان، «بیش از ۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان خسارت به بخشهای زیربنایی استان وارد شده است».
سیلاب در فاصله روزهای ۲۰ تا ۲۲ دیماه راه بیش از ۸۷۵ روستا را مسدود کرد، آب آشامیدنی بیش از ۲۴۷ روستا قطع شده است و در بیشتر این روستاها برق و تلفن و آنتندهی موبایل نیز در دسترس نیست. برخی از این مشکلات با گذشت ده روز از سیل، در حال رفع است اما هنوز در بخشهای زیادی کمکرسانی با شتر و قاطر انجام میشود.
در منطقه زرآباد، که قطب تولید موز است، ۹۰ درصد باغها از بین رفته است. این استان بنابر آمار وزارت جهاد کشاورزی، ۲۴ درصد گوشت قرمز مصرفی سالانه ایران را تولید میکرد. تعداد دامهای کوچک و بزرگ ازدسترفته در اثر سیل هنوز روشن نیست. خانههای سرپامانده در روستاها و بخشهای پرجمعیتتر نیز چون اغلب بهشکل غیراستاندارد و با مصالحی چون گل و خشت ساخته شدهاند، در معرض ریزشاند. حاشیهنشینان شهر زاهدان، مرکز این استان، نیز که اغلب مهاجران خشکسالیهای طولانیمدت این استان یا آوارگان اقلیمی بودند، و کارگران روزمزد ساکن حاشیه منطقه آزاد چابهار هم شرایط بسیار دشواری دارند.
با گذشت ده روز از سیل، سختی و ویرانی این حادثه کمکم پرده از توسعهنیافتگی این استان برمیدارد. اما به گفته یکی از فعالان سمنهای این استان، که سالهاست برای توانمندسازی زنان در زاهدان کار داوطلبانه میکند، «این سیل برای خود ما مردم سیستانی و بلوچ تجربهای شد برای بالیدن و از هم حمایت کردن، امید ما برای همیشه و بیشتر از همیشه به یکدیگر زیاد و از حکومت قطع شد».