برخورد مصلحتی یا بررسی شفاف در مواجهه با غرق کردن مهاجران افغان
کابل و تهران موافقت کردهاند که موضوع شکنجه و به انداختن شماری از افغانها در مرز ایران و افغانستان را بررسی کنند. این حادثه بازتاب گستردهای در رسانههای افغانستان داشت. نمایندگان پارلمان، کمیسیون مستقل حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی به آن واکنش نشان دادند. شماری از ساکنان هرات هم در واکنش به «آب انداختن افغانها» تجمع اعتراضی در نزدیکی دفتر والی برگزار کردند. وزارت خارجه افغانستان در واکنش به این رویداد گفت: ادعای به آب انداختن شماری از افغانها توسط نیروهای مرزی ایران را بررسی میکند و قرار است تهران هم با هیات حقیقتیاب وزارت خارجه افغانستان همکاری کند.
خبر به آب انداختن شماری از افغانها در وضعیتی مطرح میشود که روابط کابل و تهران رو به بهبود است. پس از امضای موافقتنامه پایان جنگ بین آمریکا و طالبان در ۲۹ فوریه، جمهوری اسلامی ایران نگران قدرتگیری بیشتر طالبان است. ایران در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۵ به میزان حمایتش از طالبان افزود. در آن سالها ایران چندین بار از نمایندگان طالبان در تهران پذیرایی کرد. سفارت ایران در کابل پیوسته میگفت که تهران به منظور «کنترل اطلاعاتی» طالبان با این گروه رابطه برقرار کرده است. منابع نزدیک به گروه طالبان بسیار صریح میگفتند که تهران این گروه را متحد خودش در مبارزه با داعش میداند. گرم شدن رابطه ایران و طالبان، به مناسبات کابل و تهران صدمه وارد کرده بود. ولی با امضای پیمان پایان جنگ میان آمریکا و گروه طالبان، ایران احساس میکند که قدرتگیری بیشتر طالبان به سودش نیست.
تهران بر این باور است که در صورت قدرتگیری بیشتر طالبان، نیروهای شیعه در داخل افغانستان منزوی میشوند و درد سر امنیتی در مناطق سنینشین ایران هم به میان میآید. نگرانی ایران از قدرتگیری بیشتر طالبان، دوباره تهران را به کابل نزدیک کرد. تهران با فرستادن محمدابراهیم طاهریان، دیپلمات سابقهدار ایرانی به کابل، تلاش کرد تا جناح عبدالله عبدالله را به ارگ نزدیک کند و زمینه را برای شکلگیری توافق بین محمداشرفغنی و رییس اجرایی پیشین فراهم سازد.
همسویی تمام نیروهای سیاسی و چهرههای پرنفوذ با حکومت محمداشرفغنی، طالبان را در انزوای سیاسی قرار میدهد. همه کشورها، جهتها و نیروهایی که از قدرتگیری طالبان نگراناند راه حل را در همسویی بیشتر نیروهای سیاسی افغانستان با حکومت میبینند. ایران هم در هفتههای گذشته تلاش کرد تا جناح عبدالله را به ارگ نزدیک کند. ارگ نیز اجازه داد که نماینده ویژه ایران مدتی در کابل بماند و با جناحها و سیاستمداران مختلف مذاکره کند. دولت افغانستان حتی تبلیغات ضد فاطمیون را که از برخی رسانهها پخش میشد ممنوع کرد تا از هر نوع سوء تفاهم با ایران جلوگیری شود. اما حادثه به آب انداختن شماری از افغانها توسط نیروهای مرزی ایران، به شدت به وجهه ایران در میان مردم افغانستان آسیب زده است. این حادثه کار را برای آن عده از مقامهای افغانستان نیز دشوار کرده است که تلاش میکنند همسویی بیشتری بین کابل و تهران شکل بگیرد.
یکی از مقامهایی که در این راستا تلاش میکند، محمدحنیف اتمر وزیر امور خارجه افغانستان است. اتمر روابط نزدیکی با برخی از مقامهای ایرانی دارد. او زمانی که مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی بود با قاسم سلیمانی روابط نزدیک داشت. محمد حنیف اتمر کشته شدن قاسم سلیمانی را به تهران تسلیت گفت. در آن زمان حنیف اتمر وزیر خارجه نبود ولی تسلیت گفتن کشته شدن سلیمانی نشان دهنده آن بود که او به روابطش با مقامهای ایرانی اهمیت ویژهای قائل است. وزیر خارجه افغانستان در مراسم معارفهاش هم گفت که هدف او جلب حمایت جمعی از کشورهای منطقه از برنامه صلح دولت است. حال که وزارت خارجه افغانستان غرق کردن مهاجران افغان در رودخانه هریرود را بررسی میکند، ایجاد همسویی بیشتر با تهران برای اتمر دشوار شده است. وزارت خارجه زیر فشار افکار عمومی است تا اعلامیهای با لحن تند صادر کند و از مقامهای ایرانی در مورد وقوع این حادثه در خاک ایران توضیح بخواهد.
بیشتر سیاستمداران نزدیک به تهران، در اردوگاه سیاسی عبدالله حضور دارند. عبدالله به توافق با محمد اشرفغنی نزدیک شده است. محمدابراهیم طاهریان نماینده ویژه ایران در امور افغانستان جناح عبدالله را تشویق کرد تا با محمداشرفغنی به تفاهم برسند و جبهه واحدی در مذاکره احتمالی با طالبان تشکیل دهند. ولی خبر غرق کردن مهاجران افغان، توسط نیروهای مرزی ایران، چهرههای مطرح سیاسی در اردوگاه عبدالله را زیر فشار جدی افکار عمومی قرار داده است تا به این ادعا واکنش نشان دهند. روشن نیست که این سیاستمداران تا کی در برابر این فشارها مقاومت میکنند.
در افغانستان باور عمومی بر این است که به رغم زبان و فرهنگ مشترک، برخی از نهادها و مقامهای جمهوری اسلامی ایران نگاه تحقیرآمیز به مردم افغانستان دارند. این نگاه تحقیرآمیز که پشتوانه آن برخی پیشفرضهای نژادپرستانه است، سبب شده که نیروهای امنیتی و نظامی ایران برخورد ظالمانه و منافی ارزشهای حقوق بشری با مهاجران افغان داشته باشند.
جمهوری اسلامی ایران نفوذ گستردهای در مناسبات سیاسی افغانستان دارد. تهران در دو دهه اخیر هم تلاش کرد که از طریق ایجاد رابطه با سیاستمداران، چهرههای پرطرفدار و شماری از رسانهها به میزان نفوذ خود در افغانستان بیافزاید. اما این تلاشها نتوانسته است وجهه دولت ایران را در میان مردم عام افغانستان بهبود بخشد. اگر دولتهای افغانستان و ایران با حادثه اخیر برخورد سیاسی و مصلحتی کنند، وجهه ایران و دوستانش در افغانستان بیشتر از این صدمه میبیند و طالبان از آن سود میبرند.