به آتش کشیدن کنسولگری ایران در نجف؛ حسین شریعتمداری پاسخ دهد
سفارتخانهها و نمایندگیهای خارجی در کشوری دیگر از آسیبپذیرترین اماکن به شمار میروند. بهاستثنای حمایت دولت میزبان، این اماکن عملا توانایی دفاع از خود را ندارند. تصور کنید که دولت میزبان در وظیفه محافظت از اماکن دیپلماتیک در خاک خود ناتوان باشد یا حساسیت به خرج ندهد، در آن صورت هر حادثه ناگواری برای این اماکن دیپلماتیک و دیپلماتها میتواند رخ دهد. در صورت مسجل شدن این نکته که دولت میزبان در انجام وظیفهاش کوتاهی کرده است، روابط دو کشور قطع خواهد شد و متعاقب آن، هر بحرانی از جمله جنگ بین دو کشور محتمل است.
آسیبپذیری نمایندگی خارجی در کشور دیگر را اخیرا در حادثه یورش به سرکنسولگری ایران در نجف شاهد بودیم. نه تنها به این نمایندگی حمله شد، بلکه تاکنون دو بار ساختمان این نمایندگی به آتش کشیده شده و عملا امکان بهرهبرداری از آن ناممکن است. بیم این میرود که حتی پس از بازسازی آن، این حادثه دوباره تکرار شود؛ همچنان که در کمتر از یک ماه پیش، به کنسولگری ایران در کربلا حمله شده بود و در سال گذشته، به نمایندگی ایران در بصره یورش برده بودند. با توجه به تکرار این حوادث، آن هم در شهرهای شیعهنشین و حجم یورش که در نجف برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به آتش زدن نمایندگی ایران منتهی شده است، میتوان احتمال داد کلیه نمایندگیهای ایران در عراق اینک در معرض حوادث مشابه مانند آتش زدن یا حتی حمله فیزیکی به کادر دیپلماتیک ایران باشند.
این مساله که در عرض کمتر از دو هفته، ساختمان کنسولگری ایران آن هم در شهری مانند نجف نه تنها هدف یورش قرار گرفته بلکه دو بار به آتش کشیده شده است، پیام مهمی را به تهران مخابره میکند. ابعاد این نگرانی برای تهران هنگامی بیشتر میشود که بدانیم با سقوط دولت عادل عبدالمهدی، شرایط ناپایدار سیاسی و امنیتی در عراق وخیمتر از گذشته خواهد شد. این یعنی اگر در زمان دولت مستقر عبدالمهدی، که خود سیاستمداری متمایل به ایران بود، عراق نتوانست امنیت اماکن دیپلماتیک ایران را تامین کند، در زمان تشدید ناامنیها در عراق پس از کنارهگیری او، وضعیت اماکن دیپلماتیک ایران احتمالا مخاطرهآمیزتر خواهد بود.
از سوی دیگر، پس از حادثه نجف، وزارت خارجه ایران با فرا خواندن سفیر عراق، خواستار «برخورد قاطع» دولت عراق با «مهاجمان» شد، خواستهای که مبتنی بر موازین قانونی و حقوق بینالملل است. اما پرسش این است که اگر حمله به یک مکان دیپلماتیک بد است، چرا یک منصوب رهبر جمهوری اسلامی به جوانان عراقی توصیه کرده بود به سفارت آمریکا حمله شود؟
به عبارت دیگر، نهادهای سیاستگذاری ایران از جمله وزارت خارجه باید از حسین شریعتمداری بپرسند که او چرا در جایگاه مدیرمسئول روزنامه کیهان و نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، خطاب به «جوانان مومن و انقلابی عراق» توصیه کرده بود که به سفارت آمریکا در بغداد، بهعنوان جاسوسخانه و کانون توطئه، حمله کنند. او با اشاره به اشغال سفارت آمریکا در ایران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، ادعا کرده بود که اشغال سفارت آمریکا برای ایران «دستاوردهای فراوانی داشته است و چرا باید جوانان انقلابی عراق میهن مقدس خود را از این دستاوردها محروم کنند؟»
اینک حسین شریعتمداری باید پاسخگو باشد که اگر بر همین مبنا یک عراقی باور داشته باشد که «جاسوسخانه و کانون توطئه علیه عراق» نه آمریکا بلکه نمایندگیهای جمهوری اسلامیاند، آیا از نظر شریعتمداری چنان تشخیصی مجوز یورش به مثلا کنسولگری ایران در نجف است؟
اگر قرار است هر کسی به تشخیص خود و بدون اذن دولت، دست به یورش به یک نمایندگی خارجی بزند، از کجا معلوم آن نمایندگی متعلق به ایران نباشد؟ آیا حسین شریعتمداری از خود پرسیده است چرا آتش خشم مردم شهرهای شیعهنشین نجف و کربلا به کنسولگری ایران افتاده است؟ آیا حسین شریعتمداری حمله به نمایندگی ایران را تقبیح میکند؟ اگر آری، دلیل او برای تقبیح حمله به اماکن دیپلماتیک ایران چیست؟ آیا استناد او به قوانین و موازین بینالمللی است یا فقط برای اماکن ایرانی حرمت قائل است؟ اگر مورد دوم است و او به موازین بینالمللی استناد نمیکند، چه جای تقبیح حمله به اماکن ایران است، وقتی او مجوز میدهد به اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها حمله کنند.
اگر تقبیح حمله به اماکن دیپلماتیک ایرانی بهخاطر موازین بینالمللی است، پس او چگونه در جایگاه نماینده ولی فقیه توصیه کرده است که جوانان انقلابی عراقی به سفارت آمریکا در عراق یورش برند؟
آیا حسین شریعتمداری حمله به سفارت دانمارک، بریتانیا و عربستان سعودی در تهران را به یاد میآورد؟ آیا او به یاد دارد که در تکتک این موارد حتی یک کشور خارجی و یک مقام ارشد خارجی درصدد حمایت از ایران برنیامد که هیچ، همگی آن را تقبیح کردند. اگر در حمله به نمایندگی ایران، یک تن از دیپلماتهای ایرانی کشته شده بود، حسین شریعتمداری چه پاسخی داشت؟ آیا او میتواند تضمینی دهد که از این پس، آسیبهای بیشتری متوجه اماکن و دیپلماتهای ایرانی نباشد؟ آیا او به یاد دارد هنگامی که طالبان در مرداد ۱۳۷۷، به کنسولگری ایران در مزارشریف یورش بردند و هفت دیپلمات ایرانی و یک خبرنگار ایرانی را به قتل رساندند، ایران با استناد به کنوانسیون وین ۱۹۶۱، مصونیت دیپلماتیک افراد و اماکن دیپلماتیک را به وحوشی مانند طالبان یادآور شده بود؟
حسین شریعتمداری نمیداند چنین توصیههایی نخست دامن ایران را میگیرد، همچنان که در بصره و کربلا و نجف گرفته است. ثانیا، اگر این توصیهها مسموع افراد و گروههای طرفدار جمهوری اسلامی قرار گیرد، مسئولیت اقدام آنان متوجه ایران و اولین معترض دولت عراق خواهد بود.
به آتش کشیدن کنسولگری نجف جرقهای بود که میتواند به تکتک نمایندگیها و کنسولگریهای ایران در خارج سرایت کند. حال، حسین شریعتمداری باید پاسخگو باشد که آیا به توصیهاش برای حمله به سفارت آمریکا همچنان باور دارد؟ اگر آری، پس نباید به حمله به اماکن و دیپلماتهای ایرانی معترض باشد.