بیعت ۹۸؛ افول مشارکت و رقابت چندقطبی
با اعلام ورود جبهه پایداری با لیست مستقل به رقابتهای سیاسی، زمینهچینیهای بیعت ۹۸ کلید زده شد. اخبار و تحلیلهای مربوط به این رویداد نیز کمکم دارد به وبسایتها و روزنامههای داخل ایران راه مییابد. علی صوفی، رییس ستاد اصلاحطلبها در تهران، به خبرگزاری فارس گفته است: «اخیرا آقای خاتمی، در دیداری که با اعضای فراکسیون امید مجلس داشتند، گفتند که دیگر از من کاری ساخته نیست و مردم با حرفهای من هم دیگر پای صندوقهای رای نمیآیند، مگر اینکه تحولی جدی در دولت و مجلس شکل بگیرد» (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸).
این بیعت سیاسی، که قرار است در پایان سال ۹۸ برگزار شود، در شرایطی بسیار متفاوت با بیعت ۹۶ برگزار خواهد شد (علت اینکه از واژه انتخابات در این نوشته استفاده نمیکنم، آن است که بر این باورم در ایران انتخابات برگزار نمیشود و مردم واقعا انتخاب نمیکنند، بلکه شورای نگهبان افرادی را برای بیعت به مردم معرفی میکند و شرکتکنندگان از میان آنها کسانی را برمیگزینند).
بیعتی متفاوت
برای درک میزان مشارکت در بیعت ۹۸، بهتر است آن را با سایر بیعتهای دهه فعلی در ایران مقایسه کنیم. چهار عامل بیعت ۹۸ را از سه بیعت ۹۲، ۹۴ و ۹۶ متفاوت خواهد کرد:
۱) تثبیت تحریمها، بدون هرگونه چشماندازی برای مذاکره و رفع آنها. در بیعت ۹۲ تحریمهای دولت اوباما از دیماه ۹۰ آغاز شده بود، اما مذاکرات پشتپرده از مجرای عمان در جریان بود تا توافقی میان دولت اوباما و جمهوری اسلامی ایران به دست آید. روحانی با وعده رفع تحریمها بر سر کار آمد. بیعت ۹۴ بعد از امضای برجام، در ۶ تیرماه ۹۴، انجام شد و گروههایی که نام میانهرو و اصلاحطلب را داشتند از نتایج سیاسی و اقتصادی آن برای کسب کرسیهای مجلس بهره گرفتند. در بیعت ۹۶ نیز، با اینکه ترامپ بر سر کار آمده بود، هنوز دولت آمریکا از برجام خارج نشده بود و تحریمهای نفتی و بانکی نیز بازنگشته بود. اما بیعت ۹۸ در شرایطی برگزار میشود که هم تحریمها بازگشته است، هم چشماندازی برای مذاکره وجود ندارد (اگر در پشتپرده مذاکراتی در جریان است، طبعا خبری از آن به بیرون درز نکرده است و بدون دلیل و شاهد هم نمیتوان چیزی گفت). بدین ترتیب، گروههای مدعی اصلاحطلبی و میانهروی در این قلمرو حرفی برای گفتن ندارند و برجام آنها نیز تقریبا مرده است؛ در مقابل، گروههای مخالف برجام با این موضع به میدان میآیند که از ابتدا حق با آنها بوده است.
۲) پس از خیزش دیماه ۹۶، که هر دو جناح سرکوب سخت آن را به حکومت پیشنهاد کردند، بخشی از نیروهایی که تحت لوای جناح معروف به اصلاحطلب در بیعتها شرکت میکردند از اصلاحطلبهای حکومتی فاصله گرفتند. نسل جوانتر اصلاحطلبها نمیتوانستند متن بیانیه مجمع روحانیون مبارز در مورد این خیزش را هضم کنند. در دو سال اخیر، امید اصلاحطلبهای غیرحکومتی به تغییر در جمهوری اسلامی ایران بهشدت کاهش یافته است.
۳) دولت روحانی در مدیریت شرایط بعد از تحریمهای نفتی و بانکی ترامپ دو راهبرد اساسی داشت: انتقال فشارهای اقتصادی به طبقات فقیر با تورم رسما ۴۰ درصدی و در واقع، حدود ۷۰ تا ۹۰ درصدی و در شرایط بیکاری بالای ۶۰ درصدی در برخی شهرها، و فراهم کردن رانت برای «کاسْتِ حکومتی» با ۳۰ میلیارد دلار خروج سرمایه و حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان رانت برای حدود ۲۵۰۰ فرد و شرکت که ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت کردند. بیکاری ۳۰ تا ۶۰ درصدی در شهرهای ایران پسزمینه اصلی جرائم در ایران است. به گزارش تابناک، «۷۶ درصد از کسانی که بار اول به زندان میافتند از بیکاران بودهاند. همچنین ۴۰ درصد از کسانی که مورد عفو قرار گرفتند و از زندان آزاد شدند، بعد از دو ماه، به زندان برگشتهاند» (۹ اردیبهشت ۱۳۹۸).
کسانی که در دو بیعت ۹۲ و ۹۶ به دولت روحانی و در بیعت ۹۴، به موتلفان آن رای دادند حتما با نوعی بازنگری در بیعت ۹۸ مواجه خواهند شد. بسیاری از اصلاحطلبهای حکومتی به ناکارآمدی دولت روحانی اذعان دارند. این دولت و مجلسش به اکثر وعدههایی که دادهاند نتوانستهاند عمل کنند. در نارضایتی عمومی همین کافی است که بنا به آمار فعالان کارگری، از اول ماه مه ۲۰۱۷ تا اول ماه مه ۲۰۱۸، حدود شش هزار تجمع اعتراضی کارگری برگزار شد. در سال ۹۷ نیز معلمان، کشاورزان، کارگران، بازنشستگان و مالباختگان هزاران گردهمایی اعتراضی برگزار کردند. به گزارش عفو بینالملل، در اعتراضات سال ۲۰۱۸، هفت هزار نفر بازداشت شدند. برای حکومت دشوار است در بیعت ۹۸، میلیونها نفری را که در سال ۹۷ به چاه فقر و فلاکت سقوط کردهاند و مجبورند از سفرهشان بزنند سر صندوقهای رای بیاورد.
۴) در بیعت ۹۸، فقط سر کرسیهای مجلس رقابت میکنند، نه کرسیهای مجلس خبرگان یا صندلیهای شوراهای شهر و روستا.
هر چهار تفاوت از کاهش مشارکت در بیعت ۹۸، در مقایسه با سه بیعت دیگر در دهه ۹۰ خورشیدی، حکایت دارد. علاوه بر این، دولت ترامپ رسما اعلام کرده است که نه طرحی برای جنگ با ایران دارد و نه طرحی برای تغییر رژیم. آنچه این دولت دارد انجام میدهد در حوزه تحریم است، که آشکار و عیان است و دو سال قبل از بیعت ۹۸ آغاز شده است. از این رو، با تهدید جنگ و مداخله خارجی نمیتوان مردم را به مشارکت تشویق کرد. سخنانی که مقامات در مورد شرایط جنگی میگویند با سخنانشان مبنی بر اینکه هیچ کشوری جرات حمله به ایران ندارد نقض میشود.
وضعیت جناحها
تا قبل از انتصاب ابراهیم ريیسی به ریاست قوه قضاییه، شاید میشد پیشبینی کرد که حضورش در جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) بتواند عامل ائتلاف در جبهه اقتدارگرایان سنتی، تمامیتخواهان، شریعتمداران و همینطور جبهه پایداری باشد. موعودگرایان با فشارهایی که روی تیم احمدینژاد است (چند تن از معاونان و وزرای دولت احمدینژاد در زنداناند)، در بیرون از دایره هرگونه ائتلافی قرار دارند. بعید است شورای نگهبان بتواند همه نامزدهای نزدیک به احمدینژاد را در سراسر کشور رد صلاحیت کند. بدین ترتیب، میتوان انتظار داشت که در جناح اقتدارگرا حداقل سه فهرست با هم رقابت داشته باشند.
وضعیت درون طیف اصلاحطلبها نیز به همان اندازه آشفته و سیال است و احتمال نمیرود همه اصلاحطلبها بتوانند روی یک فهرست در سراسر کشور توافق کنند. بخشی از جناح اصلاحطلب که در هر شرایط و موقعیت و محدودیتی، در بیعتها به رقابت میپردازند بعید است در این دوره بتوانند به یک فهرست سراسری واحد برسند. نقش کاریزماتیک خاتمی برای بخشی از آنها شکسته است و با انتقادات موجود و تقاضای اصلاح اصلاحات، نمیتواند عامل همگرایی باشد. صد اصلاحطلب در نامهای به خاتمی، در خردادماه ۹۷، از این شکایت داشتند که اصلاحطلبی به «نوعی سیاستورزی صرفا بروکراتیک، بیبرنامه و تهی از آرمان بهمنظور جابهجایی در میان حلقهای محدود از مدیران سیاسی تقلیل پیدا کرده است». شکاف میان اصلاحطلبهای حکومتی نیز افزایش یافته است و حداقل بخشی از آنها با سازوکارهای ائتلافیابی و تصمیمگیری، مثل شورای هماهنگی اصلاحات یا شورای سیاستگذاری اصلاحطلبها، مشکل دارند. حتی در درون احزاب اصلاحطلب شاهد اختلافات جدی هستیم، تا حدی که کنگره حزب اعتماد ملی، در خردادماه ۹۷، به تشنج کشیده شد. اختلاف اصلی میان الیاس حضرتی و رسول منتجبنیا بر سر قائممقامی حزب در نبودِ مهدی کروبی بود.
بدین ترتیب، میتوان انتظار داشت که اصلاحطلبهای منتقد احزاب و شوراهای اصلاحطلب، دو شاخه حزب اعتماد ملی و دیگر گروههای اصلاحطلب مثل حزب ندای ایرانیان، کارگزاران و اتحاد ملت (نسخه بدل جبهه مشارکت) با فهرستهایی متفاوت در بیعت ۹۸ حضور پیدا کنند. اصلاحطلبها، علیرغم خطونشان کشیدن برای انصراف از رقابت در صورت رد صلاحیت، مثل همیشه در بیعت ۹۸ هم حضور پیدا خواهند کرد.
بدین ترتیب، رقابت بر سر کرسیهای مجلس با مدعیان بیشتر و رقابت چندقطبی جریان پیدا خواهد کرد. در این شرایط، برخی افراد مستقل از دو جناح نیز ممکن است در کنار هم قرار بگیرند و در شهرهای بزرگ فهرستهایی را عرضه کنند. بیعت در شهرهای کوچک کمتر سیاسی و بیشتر مبتنی بر رقابتهای قبیلهای، بومی، هویتی و محلی است و احزاب در سطح ملی حضور کمرنگتری در آن خواهند داشت.