دلایل احتمالی تمایل عربستان سعودی به مذاکره با ایران
محمد بنسلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی، پس از ثبت شکستهای پی در پی در کارنامه سیاسیاش، به نظر میرسد با ابراز تمایل به مذاکره با مقامهای جمهوری اسلامی ایران، به دنبال رهایی از بحران سیاسی بهوجودآمده در سیاست خارجی عربستان سعودی است.
سفر اخیر عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق به عربستان سعودی، در ماه گذشته، درست ده روز پس از حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، در شرایطی محقق گردید که گزارشهایی مبنی بر شلیک موشک و حمله هواپیماهای بدون سرنشین از پایگاه نظامی سپاه پاسداران منتشر و عنوان شد این حملهها به گروهای شبهنظامی تحت حمایت ایران در عراق مرتبط است. در همین ارتباط، چندی پیش نخستوزیر عراق از احتمال وقوع جنگ بین ایران و عربستان سعودی ابراز نگرانی کرد و درباره خطر احتمال گسترش دامنه این جنگ به کشورهای دیگر منطقه هشدار داده بود. هرچند او مستقیما به نقش عراق اشاره نکرده است، بر کسی پوشیده نیست نگرانی اصلیاش احتمال هدف قرار گرفتن عراق بهعنوان یکی از پایگاههای نظامی ایران است. به همین دلیل، عبدالمهدی چاره کار را در مسافرت به جده و میانجیگری بین ایران و عربستان سعودی و احتمالا تشکیل جلسهای در بغداد برای دیدار بن سلمان و حسن روحانی دید. اما نکته قابل توجه این است که ابتکار عمل اخیر عبدالمهدی در مورد دیدار طرفین در بغداد چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد، چرا که دو ماه پیش برهم صالح، رییسجمهوری عراق، نیز پیشنهاد مشابهی را مطرح کرده بود که با پاسخ منفی مقامهای سعودی مواجه شده بود. اما اکنون، شرایط تغییر کرده است و با توجه به اعتراضهای اخیر مردم عراق علیه فساد اقتصادی و سیاستهای اقتصادی منفی دولت، وقوع جنگ علیه عراق و نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران بدون شک فلاکت بزرگی برای حکومت عراق خواهد بود.
پیش از هر چیز، باید به این مساله توجه داشت که مقامهای سعودی به این حقیقت کاملا واقفاند که قطع روابط عراق و ایران امری محتمل نیست و عقبنشینی یا خروج نیروهای ایرانی از عراق، حداقل در این برهه از زمان، چندان ممکن به نظر نمیرسد. نباید فراموش کرد که میزان تجارت ایران و عراق به بیش از ۱۲ میلیارد دلار در سال میرسد و عراق به برق و گاز ایران وابسته است. مهمتر از همه، بین ایران و عراق ارتباط عمیق مذهبی وجود دارد که بیش از هر عامل دیگری زمینهساز روابط تنگاتنگ بین این دو کشور شده است.
علاوه بر مسائل فوق، حوادث اخیر در خاورمیانه عربستان سعودی را متوجه این مساله کرد که در جنگ قدرت در منطقه خاورمیانه، این جمهوری اسلامی ایران است که دست بالاتر را دارد. این روند باعث شد عربستان سعودی راهبرد جدیدی را در قبال ایران و با هدف برقراری تعادل در منطقه اتخاذ کند. گواه این ادعا مصاحبه تلویزیونی اخیر بن سلمان است که در آن برای اولین بار عنوان کرد مشکلات و بحران مربوط به ایران در منطقه و مساله امنیت دریایی در خلیج فارس را نمیتوان از راه نظامی حل کرد.
اما با توجه به روابط و تنشهای اخیر بین ایران و عربستان سعودی، به نظر میرسد گفتوگوی میان دو کشور در گروی برخی مسائل کلیدی سیاست منطقهای ایران است. در این ارتباط، مقامهای سعودی بیشک انتظار دارند ایران به دخالتهایش در امور داخلی کشورهای عرب منطقه خاتمه دهد، حمایتهایش از گروهای شبهنظامی مانند حزبالله و حوثیهای یمن را کاهش دهد و در برنامه هستهای و موشکیاش، که بهنوعی تهدید علیه عربستان سعودی محسوب میشود، تجدیدنظر کند.
موارد فوق مسائل مهمیاند که همواره موجب نگرانی عربستان سعودی در قبال ایران بوده است. اما شرایط سعودیها برای گفتوگو با ایران هنوز واضح و آشکار نیست و بنابراین، هر گونه ادعا در این مورد خوشبینی محض خواهد بود. اما نکته مهم این است که عربستان سعودی علیرغم ادعاهای مطرحشده درباره حمله به آرامکو، ایران را به اقدام نظامی تهدید نکرده است و احتمال مذاکره با ایران را نفی نمیکند. مقامهای سعودی حتی در بیانیهها و سخنرانیهایشان درباره حمله به آرامکو بسیار محتاطانه عمل کردند. سعودیها با اینکه ایران را بهخاطر مسلح كردن حوثیها (که در نهایت، به انهدام تاسیسات نفتی عربستان منجر شد) مقصر دانستند، از معرفی ایران بهعنوان عامل مستقیم حمله به تاسیسات اجتناب کردند.
در کنار موارد فوق، ناکامی بن سلمان در سیاست خارجی از دیگر عواملی است که او را نیازمند گفتوگو با ایران کرده است. بحران دیپلماتیک عربستان سعودی با قطر؛ مداخله در سیاست داخلی لبنان و تلاش برای برکناری سعد حریری، نخستوزیر لبنان؛ قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی، که موجب خدشهدار شدن وجهه سیاسی عربستان سعودی بهخصوص نزد متحدان غربیاش شد؛ ناکامی در جنگ داخلی یمن که زمینهساز خروج امارات متحده عربی از یمن شد؛ و در نهایت، حمله به تاسیسات نفتی آرامکو همگی بیانگر ناکامی شاهزاده بن سلمان در پیشبرد منافع عربستان سعودی در منطقه است.
بنابراین، ضرورت مدیریت سیاست داخلی عربستان سعودی برای کنترل مخالفتها در داخل و حمایتهای مبهم منطقهای ایالات متحده آمریکا از عربستان سعودی از موارد کلیدی است که میتواند بن سلمان را در رابطه با ایران به سمت یک مسیر دیپلماتیک متفاوت سوق دهد و در نهایت، از میزان تهدیدهای موجود علیه پادشاهی سعودی بکاهد. در چنین شرایطی، در صورت تحقق هرگونه مذاکره مستقیم میان ایران و دولت ترامپ درباره برنامه هستهای ایران، عربستان سعودی میتواند با مذاکره و گفتوگو با ایران، جزیی از روند متعادلسازی خاورمیانه شود و از این طریق، دایره نفوذش در منطقه را تثبیت کند.