شکاف روزافزون میان هنرمندان و جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی از معدود رژیمهایی است که از آغاز شکلگیری، نتوانسته است بخش مهمی از جامعه، یعنی هنرمندان، را جذب کند. بعد از بازداشتهای ماههای نخست پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، گردانندگان بهشدت مذهبی حکومت ایران هنرمندان را مطرب میدانستند و هرگونه فعالیت هنری را عملا ممنوع کردند. اما این روند نمیتوانست ادامهدار باشد، چرا که رژیم برای ادامه بقا و نشان دادن چهرهای متفاوت از خود، مجبور شد بهصورت محدود و کاملا کنترلشده آزادیهایی به بخشی از جامعه هنری بدهد. هنرمندان این را بهخوبی میدانستند و طبیعی بود همیشه فاصله خود را با حاکمیت حفظ کنند. رابطه بخش وسیعی از هنرمندان و رژیم در چهار دهه گذشته، هرگز خودخواسته و مبتنی بر قبول تام مبانی جمهوری اسلامی نبوده است.
یکی از چالشهای علی خامنهای در سالهای نخست رهبریاش همین بوده است. او در تیرماه سال ۱۳۷۳، در جمع مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی، از اینکه هنرمندان قبل از انقلاب به جمهوری اسلامی نپیوستند گلایه کرد و گفت: «هنرمندان برجسته معروف آن زمان خیلی بهندرت به انقلاب گراییدند. واقعا بهندرت به این طرف آمدند. از آن نویسندگان معروف حسابی، از آن شاعران معروف حسابی، از آن طنزنویسان معروف حسابی، از آن موسیقیدانان معروف حسابی، از آن فیلمسازان معروفــ اگرچه در این میدان، اثر چندان برجستهای مثل شعر و ادبیات نداشتیمــ از آن ادبای معروفِ حسابی و از آن مطبوعاتیهای معروفِ حسابی، هیچیک به این طرف نیامدند، هیچیک!»
مقامهای جمهوری اسلامی، بهویژه تصمیمگیران حوزه فرهنگی، با این حسرت، تلاش کردهاند با استفاده از اهرم فشار و کنترل، از این جامعه به نفع خود استفاده کنند. اما واقعیت این است که جامعه هنری، بهویژه در یک دهه گذشته، تلاش کرده است کمتر اجازه بدهد حاکمیت از آنها در جهت منافع و بقای خود استفاده کند.
استاد محمدرضا شجریان یکی از مهمترین مثالها در این زمینه است. او پس از انتخابات جنجالبرانگیز سال ۱۳۸۸ و سرکوب معترضان به نتایج انتخابات، اعلام کرد در کنار مردم است و از این پس، نهادهای وابسته به حکومت، بهویژه صداوسیما، اجازه استفاده از آثار او را ندارند. پس از او، هنرمندان دیگری نیز مواضع مشابه گرفتند، که با واکنشهای تند و سرکوبگرانه رسانههای وابسته به حاکمیت و همینطور دستگاههای امنیتی مواجه شدند. برخی هنرمندان بازداشت و روانه زندان شدند و مجوز فعالیت برخی دیگر نیز تا مدتها لغو شد. البته در این میان هم، عدهای جلای وطن کردند و ترجیح دادند بیرون از کشور فعالیت کنند.
حالا یک دهه بعد، در حالیکه اوضاع اقتصادی کشور وخیم است و ماجراجویی و سیاستهای خارجی و داخلی سران جمهوری اسلامی هزینههای گزاف اقتصادی و سیاسی به کشور تحمیل کرده است، سرکوب مردم عزادار قربانیان شلیک موشک سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی بار دیگر موجب شد تا هنرمندان اعلام کنند کنار مردماند و در هر برنامهای که رژیم در برنامهریزی آن دست دارد شرکت نخواهند کرد.
پس از آنکه فشارهای بینالمللی مقامهای جمهوری اسلامی را وادار کرد به سرنگونی هواپیمای مسافربری اعتراف کنند، هنرمندان سینما، تلویزیون، موسیقی، تئاتر و... اعلام کردند از جشنواره فجر و برنامههای رسمی کنارهگیری میکنند. مسعود کیمیایی، هومن سیدی، فاطمه معتمدآریا، پیمان معادی، پگاه آهنگرانی، سارا بهرامی و حسن معجونی از هنرمندانی بودند که اعلام کردند از شرکت در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر انصراف میدهند. موج انصراف از همکاری با جشنواره فجر، که نماد هنری جمهوری اسلامی محسوب میشود، آنجا قوت گرفت که ۵۶ نفر از داوران و دبیران بخشهای مختلف جشنواره فجر، بیش از ۶۰ گروه تئاتر و ۱۰۰ هنرمند تئاتر از شرکت در این جشنواره انصراف دادند.
این انصرافها به بخش موسیقی جشنواره فجر هم تسری یافت و هنرمندانی چون کیوان ساکت، علی قمصری و هانا کامکار هم با انتشار بیانیهای در صفحه اینستاگرامشان، اعلام کردند: «به نشانه همدلی با مردم داغدار و ستمدیده سرزمینم، امسال در هیچ جشنواره هنری فجر حضور پیدا نخواهم کرد، نه بهعنوان هنرمند، نه در مقام داور یا کارشناس مدعو و نه در نقش مخاطب و بیننده هیچیک از آثار.»
اما این همه ماجرا نیست. پس از این انصرافها، فشارها و توهینهای رسانهها و افراد وابسته به حکومت آغاز شد. وحید یامینپور، از مجریهای صداوسیما، در متنی که درباره مسعود کیمیایی در فضای مجازی منتشر کرد، نوشت: «وی یک آدم منقضیشده، در همصدایی با ترامپ، گفته برای اعتراض فیلمم را از جشنواره میکشم بیرون. تعدادی از داوران هم استعفا دادهاند. ضمن ابراز تاسف برای وزارت ارشاد، پیشنهاد میدهم هر کسی به این شیوه به جشنواره اهانت کرد برای همیشه از شرکت در آن محروم شود.» محمدصادق کوشکی، از کارشناسان ثابت برنامههای تلویزیون ایران، هم در واکنش به فراخوان رخشان بنیاعتماد برای برگزاری مراسم یادبود قربانیان سقوط هواپیما در میدان آزادی تهران، که با فشار شدید دستگاههای امنیتی لغو شد، در برنامهای تلویزیونی گفت شاید خوشت میآمد دست عبدالمالک ریگی به خودت و دخترت برسد. ساعاتی بعد، دستگاههای امنیتی بنیاعتماد را بهمدت چند ساعت بازداشت کردند.
کنارهگیری هنرمندان از جشنواره فجر و برنامههای رادیویی و تلویزیونی به مجریان صداوسیما هم رسید. صبا راد و زهرا خاتمیراد اعلام کردند دیگر با صداوسیما همکاری نمیکنند. صبا راد در متنی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، نوشت: «این روزها میخواهیم دلمان گرم شود نه سرمان... ضمن تشکر از حمایتهای بیوقفه شما مردم عزیز در تمام سالهای فعالیتم، از این طریق اعلام میکنم پس از ۲۱ سال کار در رادیو و تلویزیون، قادر به ادامه فعالیت در رسانه نیستم. دیگر نمیتوانم...» البته ساعاتی بعد، مجبور شد این پست را از صفحهاش حذف کند.
تهدید و توهین به هنرمندان و البته احضار و ممنوعالکاری آنها در روزهای آتی بیشتر خواهد شد. با وجود این، پیشبینی میشود با توجه به ادامه روند کنونی حاکمیت، موج کنارهگیری و فاصله گرفتن بخش وسیعی از هنرمندان از رژیم بیشتر و بیشتر شود؛ هرچند عدهای در کنار حکومت باقی خواهند ماند.