علت سفر ناگهانی وزیر خارجه آمریکا به بغداد چه بود؟
رویارویی ایالات متحدە آمریکا و جمهوری اسلامی ایران را میتوان موضوعی دانست کە بهمدت چهار دهە تحولات خاورمیانە را تحتالشعاع قرار دادە است. اما روند تحولات اخیر شاید بینظیر یا کمنظیر باشد؛ بینظیر از این لحاظ کە فشارهای آمریکا همەجانبە و بینالمللی و توان جمهوری اسلامی منطقەای و محدود است. بەعبارت دیگر، آمریکا بە شیوەای متقارن وارد عمل شدە است و جمهوری اسلامی اهرمی غیر از شیوە نامتقارن ندارد.
سفر اخیر مایک پمپئو، وزیر خارجە آمریکا بە عراق، از نمونەهایی است کە برخورد متقارن و نامتقارن دو کشور را نمایندگی میکند. سفر پمپئو بر مبنای اطلاعاتی بود کە نشان میداد شیوەهای نامتقارن جمهوری اسلامی ایران در عراق در حال فعال شدن است. بە همین دلیل، پمپئو وارد عراق شد تا نزدیکان آمریکا را از جدیت این کشور مطمئن کند و اولتیماتوم نهاییاش را بە گوش نزدیکان جمهوری اسلامی ایران برساند، تلاشی کە عادل عبدالمهدی بیپاسخ نگذاشت. نخست وزیر عراق همە شخصیتهای تاثیرگذار شیعە همچون نخستوزیر پیشین، حیدرالعبادی، نوری المالکی و هادی عامری را بە جلسەای محرمانە فرا خواند تا پیام وزیر خارجە آمریکا را بە آنها گوشزد کند.
سوال اساسی کە از همان ابتدای سفر پمپئو مطرح بود این بود کە چرا پمپئو شتابزدە وارد بغداد شد؟
گزارشهای میدانی
دو روز قبل از سفر وزیر خارجە آمریکا بە عراق، شایعههایی در رسانەهای در سایە اقلیم کردستان پخش شد مبنی بر اینکە جمهوری اسلامی ایران در حال نقلوانتقال تجهیزات نظامی، از جملە موشک، از مسیر جلولا، کرکوک، موصل و در نهایت سوریە است. انتشار این خبر هرچند در رسانەهای شناسنامەدار انعکاس چندانی نداشت، در محافل مختلف اقلیم کردستان دست بە دست میگشت. انتشار این خبر همزمان شد با انتصاب هادی عامری به نمایندگی تامالاختیار نخست وزیر عراق تا بە اوضاع بصره سروسامان دهد. به قدرت رسیدن عامری در این شهر، کە گفته میشود با قاسم سلیمانی پیوند نزدیکی دارد، حاکی از این است کە نیروهای شبەنظامی وابستە بە جمهوری اسلامی ایران هم تحرکاتی را در این استان در دستور کار قرار دادەاند. در همان حال، عامری در گفتوگو با ایندیپندنت یادآور شد که «آمریکا باید مواظب باشد، در غیر این صورت عراق ویتنام خواهد شد». مجموع این شرایط و همزمانی آن با تحرکات در مناطق مذکور باعث شد تا آمریکاییها زنگ خطر را بە صدا دربیاورند و بە قولی، دست پیش گرفتند تا پس نیفتند.
اما چنین اخباری را باید از لحاظ امنیتی، نظامی و سیاسی آزمود کە تا چە اندازە عقلانی بە نظر میرسد.
ابعاد نظامی و امنیتی موضوع
راهبرد نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقەای کە بهاصطلاح بە آن «شمال عراق» گفتە میشود طبقەبندی خاصی دارد و برای هر بخشی از آن کارکرد خاصی تعریف کرده است. بە عنوان مثال، استان سلیمانە مانند لجستیک امنیتی است کە معادلات اقلیم کردستان و بعد از آمدن داعش، حوزە جلولا، کرکوک را رصد میکند. چنین تعریفی در رابطە با جلولا، کرکوک و موصل متفاوت است.
جلولا برای جمهوری اسلامی ایران دیواری امنیتی است کە در آن حضور نظامی و امنیتی بالایی دارد. از همین رو، مسیر کرکوک را مانند گلوگاهی تعریف کردەاند کە دسترسی آنها بە موصل و حوزە نفوذ پخش دموکرات کردستان عراق را ممکن میکند. موصل در این میان نقطە پرتاب یا سکوی پرتاب به سوریە است، بە این معنا کە در این منطقه تمرکز امنیتی و نظامی ندارند، بلکە از آن مانند شاەراهی استفادە میکنند.
آنچە در روزهای اخیر اتفاق افتاد فعال شدن مجموع زنجیرە این مناطق بود کە تحرکات نیروهای جمهوری اسلامی ایران را بە حدی رساند که از برنامەای آنی و سریع حکایت داشت.
برآورد اطلاعاتی چنین تحرکاتی حاکی از این بود کە جمهوری اسلامی ایران درصدد دو اقدام است: پاکسازی کامل مسیر برای پروژە بزرگتر یا اقدامی آنی کە شیرازە کل نیروهای آمریکایی را به هم بزند. این در حالی است کە در ماههای اخیر، بە پایگاە عین الاسد، کە نیروهای آمریکایی در آن ساکناند، حملە شد و موشکهای بهکاررفتە متعلق بە جمهوری اسلامی ایران بود.
در مجموع، بازی نظامی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا برخورد دو نگرش نظامی است. ذهنیتی مانند قاسم سلیمانی شیرازە نظامی خود را بر مبنای شیوەهای نامتقارنی بنیان نهادە کە ستون اصلی آن گروههای شبەنظامیاند. از طرف دیگر، آمریکا با آرایشی نظامی بە میدان آمدە است و از تمام شیوەهای متقارن مانند بهکارگیری نیروی دریایی و استقرار سیستم دفاعی استفادە میکند.
ابعاد سیاسی موضوع
بعد از انتخاب نخست وزیر، رییس مجلس و رییسجمهوری جدید عراق، اعتقاد بر این بود کە بازی قدرت در عراق متعادل شدە است و منافع آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در عراق مسیر همواری را طی خواهد کرد. اما چنین دیدگاهی متعلق بە زمانی بود کە آمریکا شاهرگ اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، یعنی سپاە پاسداران، را هدف نگرفتە بود.
بعد از اینکه آمریکا نام سپاە پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد، بیشتر محاسبات و معادلات قبل از آنکە در ایران تغییر کند، در عراق تغییر کرد؛ بە این معنا کە قدرت بلامنازع جمهوری اسلامی ایران در عراق، یعنی سپاە پاسداران، مانند داعش در مرکز توجە آمریکا قرار گرفت. هرچند محمدجواد ظریف و حسن روحانی سعی کردند با سفرهای مختلف، وجهە سیاسی حضور جمهوری اسلامی ایران در عراق را برجستە کنند، بەقولی حامل این پیام بودند کە جمهوری اسلامی ایران با عراق روابط سیاسی دارد. اما تغییر بازیهای سیاسی و تلاش برای تغییر در بغداد از طرف نیروهای نزدیک یا وابستە بە جمهوری اسلامی ایران باعث شد تا پمپئو حامل پیام واضحی برای نخستوزیر و رییسجمهوری این کشور باشد. دلیل نگرانی آمریکا از تلاش جناحهای وابستە بە جمهوری اسلامی ایران در دو حوزە است. در حوزە سیاسی، هدف محاصرە قوە مجریە و ریاست جمهوری است تا سیاستهای عراق بە بازی پرتنش با آمریکا متمایل شود و در عین حال، تبدیل مجلس این کشور بە مکانی برای مشروعیت بخشیدن بە چنین سیاستهایی. از طرف دیگر، بازار عراق مکان مناسبی است برای جبران کاستیهایی کە سپاە پاسداران در نتیجە تحریمها با آن دست بە گریبان است.
آنچە در پایان میتوان گفت این نکتە است کە عراق بە صحنە رویارویی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تبدیل شدە است. سفر ناگهانی پمپئو بە اندازە برنامەهای سریع یا رفتارهای نامتقارن جمهوری اسلامی روند تحولات عراق را تشدید میکند. آمریکا از کشیدە شدن تضاد ایران و آمریکا بە عراق ترس دارد و جمهوری اسلامی از شکست پروژههای امنیتی، نظامی و منافع اقتصادی در همسایە غربی. اما مجموع این شرایط آمریکا را بە حالت آمادەباش درآوردە و جمهوری اسلامی را با پرسش زمینگیر کردن آمریکا یا امید بە تحولات داخلی آمریکا روبهرو کردە است.