محیط زیست روبهنابودیِ زاگرس
فعالان محیط زیست استانهای حوزه زاگرس، از لرستان و ایلام گرفته تا کرمانشاه، کردستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، وقتی از زاگرس مینویسند آن را «زاگرس مهربان» میخوانند. رشتهکوه زاگرس حوضه آبخیز بزرگترین و بلندترین رودخانههای ایران یعنی زایندهرود، کارون، کرخه و دز است. حدود نیمی از آبهای زمینی و زیرزمینی ایران در دل این رشتهکوه نهفته است. به این مجموعه غنی، تنوع اقوام و فرهنگها و توانمندی سرزمینی در ذخایر انرژیهای فسیلی را هم باید افزود.
پس از سیل اخیر و خرابیهای فراموششده زلزله و شروع آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای زاگرس، در اواخر خردادماه، دوستداران محیط زیست خوزستان، متشکل از فعالان زیستمحیطی در حوزههای مختلف، نامهای به حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، نوشتند و از دولت او تقاضا کردند برای نجات مجموعه محیط زیست و منابع طبیعی زاگرس وارد عمل شود و اقدامهایی را که شرح آن در زیر میآید صورت دهد.
«از جنابعالی تقاضا دارد ضمن اعلام وضعیت فوقالعاده محیط زیستی در رویشگاه زاگرس، دستور فرمایید سازمان جنگلها و مراتع و حفاظت محیط زیست کشور اقدامات ذیل را در دستور کار خود قرار دهند:
۱) تشکیل فوری ستاد تدوین و اجرای برنامه جامع و ملی نجاتبخشی زاگرس
۲) جانمایی پدِ پروازی در کنار ذخایر بزرگ سدهای موجود برای استقرار بالگرد یا هواپیمای اطفای حریق جنگل
۳) خرید حداقل ۵ دستگاه هواپیما یا بالگرد آبپاش و اطفای حریق برای نجات بقایای جنگلها و مراتع زاگرس
۴) تجهیز تمامی دهیاریهای روستاهای مستعد آتشسوزی به امکانات اولیهای همچون کپسول آتشنشانی، آتشکوب، کولهپشتی مخصوص حمل آب، وانتهای کمکدار آبپاش برای جلب مشارکت مردم در مهار آتش
۵) ایجاد سامانه پایش در مناطق مستعد آتشسوزی و اعلام آمادهباش به تمامی دستگاههای مسئول»
در واقع، این بیم بروز و گسترش آتشسوزی و این سوءمدیریت همهسویه در زاگرس، از مدتها پیش دغدغه فعالان محیط زیست بود و طرح هم شد، اما پاسخی دریافت نکرد.
آتشسوزی در جنگلهای زاگرس
رشتهکوههای زاگرس اصلیترین و وسیعترین رستنگاه انواع بلوط در ایران است. این جنگلها با حدود ۶ میلیون هکتار وسعت، ۴۰ درصد پوشش جنگلی کم و محدود ایران را شامل میشوند و در ۱۱ استان پراکندهاند. به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، بهطور میانگین سالانه حدود ۱۰ هزار هکتار از عرصههای منابع طبیعی طعمه حریق میشوند و بیشتر این آتشسوزیها در زاگرس رخ میدهد. خسارت آتشسوزی در هر هکتار از اراضی جنگلی حدود ۵۶ میلیون تومان است. به گفته مدیرکل منابع طبیعی استان، در سال جاری، ۷۰ تا ۱۰۰ هکتار از جنگلهای استان کهگیلویه و بویراحمد در آتش سوخته است. در ایلام نیز، به نقل از نیروهای محلی، از دامنه کوههای قلاجه تا دامنه کوه سرکش، بیش از ۱۵۰ هکتار زمین جنگلی و کشاورزی در آتش سوخت. در استان کرمانشاه، بیش از ۳۵۰ هکتار از زمینهای کشاورزی و مراتع مناطق گلخاطر، سرابله و زرین جوب در آتش سوخت. افزایش بیسابقه دما و بیماری و خشکی و پوکی برخی درختان و همینطور وجود اشیای اشتعالپذیر خارجی از دلایلی است که سازمانهای رسمی برای بروز این آتشسوزیها اعلام میکنند، اما برخی فعالان محیط زیست محلی این آتشسوزیها را تعمدی میدانند و برای تصاحب زمینها، تغییر کاربری آنها یا استفاده از اراضی در پروژههای عمرانی، توسعه انتقال آب و تخلیه روستاهای محلی برای کنترل بهتر نیروهای امنیتی بر منطقه. فراموش نکنیم که بخش مهمی از زاگرسنشینان اقلیتهای قومیاند که اغلب دولت مرکزی ایران آنها را به اشکال مختلف حذف و سانسور کرده است.
پروژههای انتقال آب
شرایط منابع آبی این استان نیز بهشدت دچار بحران برنامهریزی و مدیریتی است. ۲۰ درصد سدهای اجرایی و مطالعاتی و بهرهبرداریشده کشور در این استانها قرار دارد. اما با وجود دارا بودن منابع انرژی و ذخایر نفت و گاز، نه از آمار بیکاری این استانها کاسته شده است و نه باعث توسعه امیدوارانه و سبز آنها شده است.
مهمترین و پرداستانترین پروژههای انتقال آب از لحاظ پیگیریهای حقوقی در این استان بوده است: عملیات اجرایی طرح ونکـرفسنجان از سرشاخههای کارون؛ تداوم ساخت پروژه غیرقانونی و ضد محیط زیستی کوهرنگ ۳ بر سرشاخههای کارون که مجوزش را سازمان محیط زیست و عیسی کلانتری باطل کرد اما غیرقانونی تمدید شد و در مرحله تکمیل نهایی است؛ پروژه سد خرسان بر سرشاخههای کارون که در حال اجراست؛ احیای طرح متوقفشده بهشتآباد بر سرشاخههای کارون که وزارت نیرو آن را از سر گرفت؛ همینطور، ساخت تونل سبزکوه که به شرکت آب و نیرو واگذار شد و در هفته اخیر، مردم چغاخور در اعتراض به این طرح کفنپوش شدند و بین مردم و نیروهای قرارگاه خاتم الانبیا درگیری ایجاد شد. هرچند این درگیری پروژه را موقتا تعطیل کرد، با وجود مخالفتهای گسترده مردمی، ساخت این تونل در سرشاخههای کارون به شرکت آب و نیرو واگذار شد، تونلی که مجوز قانونی و کارشناسی محیط زیستی ندارد. در حالیکه بسیاری از روستاها و حتی شهرهای استانهای غرب و جنوب غرب ایران دسترسی دائم به آب آشامیدنی سالم ندارند، هدف این پروژهها انتقال آب شرب به استانهای مرکزی ایران اعلام میشود. با این همه، برنامهریزی برای کشاورزی، دامپروری هدفمند و با استفاده از فناوری روز جهان، توسعه مناسب مناطق عشایری و روستایی میتواند از اساسیترین نیازهای این استانها باشد.
فقر، بیکاری و مهاجرت
تعدادی از استانهای این منطقه از کشور با آمار دوررقمی، بالاترین نرخ بیکاری را دارند. بنا بر آمار رسمی دفتر جمعیت نیروی کار و سرشماری، نرخ بیکاری در استان چهارمحال و بختیاری، بهطور مثال، در بهار و تابستان سال ۱۳۹۷، حدود ۲۲ درصد بوده است، کرمانشاه با ۱۸/۷ درصد، خوزستان و لرستان با ۱۵/۵ درصد و کردستان با ۱۳/۵ درصد در ردههای بعدی ایستادهاند، که نشان میدهد بازار اشتغال در این استانها شرایط مساعدی ندارد.
اما از طرف دیگر، به نقل از مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت کهگیلویه و بویراحمد، استانهای ایلام و خوزستان با محرومیت و کمبود مواد غذایی و مشکلات تغذیهای مواجهاند. این مجموعه اطلاعات همپوشانی معناداری دارند. برایند این مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی است که موجب شده است استانهای خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری در صدر استانهای مهاجرفرست باشند، تا جاییکه حتی نگرانی نمایندگان مجلس بسیاری از شهرهای این استانها را برانگیخته است.
آنچه استانهای زاگرس بدان گرفتارند بیعدالتی اقلیمی است و توسعهنیافتگی که مسائل امنیتی و حساسیت روی اقلیتهای قومی و مذهبی این استانها آن را نهادینه و سازمانیافته کرده است. مردم این نواحی احساس میکنند به حال خود رها شدهاند و تحت تبعیضی قرار دارند که آنها را در وطن خویش غریبه میداند. آنها جنگ، بحرانهای مرزی، مشکلات آب و ریزگردها و خشکسالی را تاب آوردهاند و صدایشان را بارها از طریق نمایندهها، تظاهرات، اعتراضها، نامهها و کمپینها بلند کردهاند، صدایی که شنیده نشده است.
سیل بهاری با تخریب گسترده سازههای عمرانی و جادهها و تحمیل شرایط دشوار زندگی پساسیل، از این توسعهنیافتگی پرده برداشت. آتش در درختان بلوطی افتاده است که میلیونها دلار سرمایه منابع طبیعی این سرزمیناند اما به گفته رییس سازمان محیط زیست، مقرون به صرفه نیست برای اطفای این آتش از منابع مالی ضروری هزینه کنند. این همه نشان میدهد که ساکنان این منطقه، تنها آشنایان در آغوش زاگرس مهرباناند و زاگرس نیز به همت آنها زنده و پایدار است.