هفت گزاره «واقعی» درباره سیل سیستان و بلوچستان
متاسفانه اطلاعرسانی درباره سیل اخیر جنوب شرقی ایران، غالبا نابسنده و بعضا نادرست بوده است. یک نکته اینکه احتمالا عمده فیلمها و عکسهایی که در اینباره در فضای مجازی میچرخد نه به این سیل ربط دارد و نه حتی ایران. عمدتا تصاویری است از سیل در پاکستان. به هر رو، گزارههایی که در ادامه میآیند هماکنون قطعیاند.
۱) سیل برخلاف آنچه گفته میشود، فقط در ساحل دریای عمان و خلیج فارس رخ نداده است و نقاط بالاتر منطقه، حتی ناحیه سیستان، نیز خسارت دیدهاند. پراکنش جغرافیایی مناطق سیلزده بر اساس آنچه عکسهای ماهوارهای نشان میدهند متفاوت است با نقشههایی که سازمان نقشهبرداری در اینباره منتشر کرده است.
۲) مقامهای محلی مدعی کمکرسانی همهجانبه در منطقهاند. اما تا این لحظه (روز چهارشنبه)، دستکم ۳۰۰ روستا برق ندارند، آب ۲۰۰ روستا هنوز قطع است و بهدلیل قطع کامل راه ارتباطی، از وضعیت کنونی ۱۰۰ روستا نیز هیچ اطلاعی وجود ندارد. شمار جانباختگان این سیل تاکنون ۳ نفر بوده است. با توجه به بیاطلاعی از وضعیت دهها روستای سیلزده، شاید این شمار افزایش پیدا کند. گفته میشود دستکم ۲۰ هزار خانه در این سیل ویران شدهاند. اگر متوسط خانوار در منطقه را پنج نفر در نظر بگیریم، این بهمعنای بیخانمانی ۱۰۰ هزار نفر است. البته آمار واقعی احتمالا بیشتر از این خواهد بود. در مجموع، ۱۴ شهرستان و ۵۰۰ روستا در این سیل گرفتار شدهاند. البته تا این لحظه، مسیر دسترسی به اغلب این مناطق باز شده است.
۳) ظاهرا برآورد هواشناسی از میزان واقعی بارشها کمتر از میزانی بود که در نهایت رخ داد، مسئولان هم در رهاسازی آب سدها تاخیر داشتهاند. نتیجه اینکه باز هم غافلگیری رخ داد و نقش مولفه انسانی در تشدید اثر سیل انکارناپذیر است. در عین حال، باز هم باید یادآوری کرد وقوع سیل در منطقهای که در یک بازه زمانی خیلی کوتاه، بارشی چند برابر میزان نرمال دریافت کرده اجتنابناپذیر است. انسان بهندرت میتواند مانع وقوع سیل شود. اما میزان خسارتهای ناشی از سیل امری کاملا مربوط به انسان است. نقش انسان در این مورد را میشود به عوامل زیر تقسیم کرد.
الف) آنچه در قالب بازآرایی نظم فضایی محیط باید انجام شود تا از خسارتها در هنگام وقوع سیل پیشگیری شود.
ب) مدیریت سیل.
ج) مدیریت چشمانداز بعد از سیل و کمک به بازیابی توان محیطی آن.
درباره بیلان و کارآمدی مدیریت چشمانداز در سیستان و بلوچستان البته بحث بسیار است. اما این مدیریت عمدتا باید برای آنچه پس از این انجام خواهد داد نقد شود. قهقرای محیطی سیستان و بلوچستان یکی داستان است پر آب چشم که مجال شرح آن نیست. در بارش اخیر، در دو روز به اندازه مجموع دو سال در این منطقه باران باریده است. این حجم بارش در لوکزامبورگ و موناکو هم سیل ایجاد میکند. البته تفاوت این است که در پی سیل در این دو منطقه، ۹۰ درصد جمعیت روزهای متوالی گرسنه و تشنه گرفتار سیلاب نمیمانند و مهمتر اینکه امیدشان برای بازگشت به زندگی معمولی را از دست نمیدهند.
۴) سیل در حال فرونشینی است. پیشبینی نشده است این منطقه در روزهای پیش رو با بارشی سیلآسا مواجه باشد. اما انتظار کاهش شدید دما میرود. جنوب شرقی ایران از نظر اقلیمی کاملا تحت تاثیر تحولات اقیانوس هند است. بخشهایی از شبهقاره هند هماکنون سردترین زمستان ۱۰۰ سال گذشته را سپری میکند. انتظار میرود سیلزدگان سیستان و بلوچستان هم دچار موج این سرما شوند.
۵) نکته قابل تامل اینجاست که حوزه اقلیمی منطقه (اقیانوس هند) پارسال گرمترین سال سده را داشت و امسال سردترین را. در چند سال گذشته، دچار خشکسالی شدید بود و امسال، دچار سیل بیسابقه است. وقوع مکرر «سختارهای اقلیمی» (Climatic Extremes) از نشانههای تغییر اقلیم به شمار میرود، البته بدترین و زیانبارترین نشانهاش؛ و سوگمندانه، این سختارهای ویرانگر در آسیبپذیرترین منطقه ایران رخ میدهند.
۶) فرونشینی سیل در منطقهای مثل سیستان و بلوچستان بهمعنای پایان بحران نیست. اتفاقا آغاز بحران انسانی است. آن منطقه در برابر این مخاطره ویرانگر طبیعی بهشدت آسیبپذیر است. پس از سیل، مردمانی میمانند خانمان از دست داده که توان بازیابی معیشت و حتی همان حیات تنگدستانه پیش از وقوع سیل را هم ندارند.
۷) این سیل قطعا خاک سیستان و بلوچستان را بیرمقتر و چشمانداز محیطی آن را ویرانتر خواهد کرد. سیستان و بلوچستان حتی کمتر از قبل میتواند برای معیشت به منابع طبیعی و کشاورزی و دامداری متکی باشد. توهم توسعه درونزا را در مورد چنین منطقهای باید فراموش کرد و هسته توسعه و رفاه باید از بیرون وارد منطقه شود، از جمله گسترش حوزه خدمات و حملونقل. در غیر اینصورت، اهالی این منطقه چارهای جز مهاجرت نخواهند داشت. این منطقه البته ظرفیت تنشهای اجتماعی و سیاسی را هم دارد. مساله منطقه سیلزده فقط آب معدنی و پتو نیست.