وضعیت شکننده نظام: غریزه و اراده بقا کافی نیست
مقامات جمهوری اسلامی ایران در گفتار و سازمان سرکوب آن در عمل، بهشدت غریزه و اراده معطوف به بقای جمهوری اسلامی را بیان میکنند؛ اما برای بقای یک رژیم، میل و اراده ماندن کافی نیست. حکومت باید بهگونهای رفتار کند که نشان دهد میخواهد بماند. در این یادداشت تنها با بررسی سهنوع رفتار، نشان میدهم که جمهوری اسلامی نمیخواهد بماند.
فقدان سرمایهگذاری
از مهمترین مقتضیات دولت مدرن، سرمایه گذاری است؛ اما جمهوری اسلامی با نگاه کوتاهمدت، در این امر موفق نبوده است. بنابه آمار بانک مرکزی در تیر ۱۳۹۶، «مانده کل سپردهها بالغبر ۱۳۶۳تریلیون تومان بوده است.» (ایسنا، ۲۴ شهریور ۱۳۹۶) این یعنی حدود ۳۴۰میلیارد دلار (به قیمت ارز در نیمه سال ۹۶) که ایران برای پیشبرد برنامههای اقتصادی خود بهشدت نیاز دارد. اما این پولها توسط مردم و بانکها در بخشهای اقتصادی سرمایهگذاری نمیشود. مشکل کجاست؟ چرا حکومت در این زمینه کاری نمیکند؟ کاهش سود بانکی از ۲۰ به ۱۵ درصد نیز مایه کاهش این سپردهها نشد. رقم فوق، شرایط پیش از فرار سرمایه پس از جنبش اعتراضی دیماه ۹۶ و سهبرابرشدن قیمت دلار پس از خروج ترامپ از برجام را بیان میکند. علیرغم چاپ بیرویه پول و افزایش نقدینگی، میزان سپردهها با خرید سکههای طلا درمقیاس چندمیلیونی و خروج حدود ۳۰میلیارد دلار ارز از کشور، حتما کاهش یافته است.
میزان سرمایهگذاری در فعالیتهای عمرانی ازسوی دولت نیز فقدان سرمایهگذاری در امور زیربنایی را نشان میدهد. طبق آمار بانک مرکزی، نسبت بودجه عمرانی محققشده در چهار ماهه اول سال ۹۶ به کل درآمدهای محققشده، ۱/۷ درصد بوده که نشان میدهد دولت ۹۸/۳ درصد از کل درآمدهای خود را به بخش جاری اختصاص داده است. (کیهان، ۲۵ شهریور ۱۳۹۶). در طول ۵ سال ۹۲ تا ۹۷، حتی یک بشکه هم به ظرفیت پالایشی کشور افزوده نشده است (فارس، ۲۶ مرداد ۱۳۹۷). چرا حکومت همه منابع عمومی را خرج دولت فربه و بیخاصیت و زندگی اشرافی مقامات دولتی کرده است و در پروژههای عمرانی سرمایهگذاری نمیکند؟ این امر نشان میدهد که خود حاکمان هم نمیخواهند بمانند.
خاصهخرجی و ولخرجی
پرداخت هزینه سفر مومنان از جیب عموم شهروندان یکی از موارد این خاصهخرجیهاست. معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، میگوید: «ما در سالهای قبل، ۶۰۰۰ نفر نیرو به کربلا بردهایم... ما ساختوسازی در عراق نداشتیم، اما برخی مدارس را آماده اسکان کردیم و حتی ممکن است برخی مدارس را رنگآمیزی کرده باشیم... بخشی از اسکان در نجف و کربلا برعهده شهرداری تهران است؛ اما دقت کنید این هزینهها، سرمایهای است، چراکه ما در مرزها سرویس بهداشتی و حمام ساختهایم و حالا بهجهت آماده بودن زیرساختها، هزینهها سال به سال کمتر میشود... درست میگویید که بیش از اعتبار مصوب هزینه کردهایم و خود من به اعضای شورای چهارم نامه نوشتم که ۱۰میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان هزینه کردهایم که بهدلیل آمادهکردن زیرساختها بوده است.» (ایسنا، ۱۹ شهریور ۱۳۹۵)
مهمترین سوالی که معاون شهردار باید پاسخ دهد و هیچیک از اعضای ظاهرا اصلاحطلب شورا از او نمیپرسند، آن است که چرا عموم شهروندان تهرانی باید هزینه سفر عدهای از مومنان به کربلا و نجف را بپردازند. غیر از داستان سفر زیارتی، جمهوری اسلامی امروز متکفل هزینههای میلیونها شیعه افغانستانی، پاکستانی، عراقی و لبنانی است که آنها را در جنگهای نیابتی درگیر کرده است. خود جنگها نیز بسیار هزینهبرند (سالانه بیش از ده میلیارد دلار).
دولت روحانی با دستودلبازی، ۳۵هزار میلیارد تومان بدهکاری موسسات اعتباری راهاندازیشده توسط خودیها (سپاهیان و اعضای هیاتهای مذهبی) را پرداخت. ۳۰میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰تومانی به نزدیکان حکومت داد تا از رانت آن برخوردار شوند؛ و حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان معوقات بانکی، هدیهای است که به نزدیکان مقامات داده شده است. اینها غیر از ۲۰۰۰میلیارد تومان املاک شهرداری و حدود ۳۰۰۰ بورسیه دانشگاهی در سطوح عالی به همان خودیهاست. حکومتی که چنین میکند، چه تصوری از مشروعیت سیاسی خود دارد؟ آیا مشروعیت سیاسی با این رفتارها ذرهذره آب نمیشود؟
خود- گفتار درمانی
گزارههای زیر ایدههای عرضهشده برای توجیه اقتدارگرایی و تمامیتخواهی و بیان غریزه بقا و تاراج حکومتاند. این گزارهها مدام ازسوی خامنهای و دیگر مقامات تکرار میشوند.
گزارههای توجیه اقتدارگرایی و تمامیتخواهی بدین قرارند:
۱. دشمنان به کشور طمع دارند.
۲. غرب درپی اضمحلال ارزشهاست.
۳. عوامل داخلیِ دشمنان خارجی، میکروب هستند.
۴. ایران بهدست روحانیون و اسلامگرایان احیا شده است.
۵. باید در برابر غرب مقاومت کرد، با اقتصاد مقاومتی و مقاوت در برابر اسرائیل.
۶. کشور را بسیجیان نگاه داشتهاند: بنابراین دست آنها باید برای انجام هر کاری باز باشد و منابع به آنها اختصاص یابد.
۷. ایران با حکومت روحانیون قدرتمندتر شده است.
گزارههای توجیه تمامیتخواهی نظام از این قرارند:
۸. دشمن هر روزه در حال پخش سموم است (شبیخون و تهاجم فرهنگی).
۹. سلطه صهیونیسم بینالملل بر دولتها و رسانهها
۱۰. ضرورت مهندسی فرهنگی
۱۱. الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، راه نجات است.
گزارههای توجیه اقتدارگرایی بدین قرارند:
۱۲. نخبگان با بصیرت عبارتاند از حامیان سرکوب همهجایی و همهزمانی
۱۳. تقسیم مردم به خودی-غیرخودی، ضرورت حکومتداری متعهدانه است.
۱۴. سکولارها و روشنفکران، مرعوب غرب هستند.
۱۵. رژیم انقلابی است.
۱۶. استیلا از آن مسلمانان است.
در مجموعه گزارههای فوق، گزارههای توصیفی و بیانکننده حقیقت به چشم نمیخورند. آنها حتی گزارههای توصیهای و هنجاری متوجه به هدف گفتهشده نیز نیستند. بهعنوان نمونه، ادعا میشود که مهندسی فرهنگی و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، برای مقابله با فرهنگ غربی است؛ اما این دو، تنها حذف خردهفرهنگی خاص را دنبال میکنند. ادعای سلطه صهیونیسم بینالملل نیز برای نسبتدادن مخالفان به دشمنان است. گزارههای فوق همه در خدمت توجیه فساد و امتیاز و اتلافاند و نه تداومبخشی به حکومت با دید بلندمدت. هیچکدام از ادعاهای فوق به کاهش ریزش وفاداران و تقویت پایگاه اجتماعی حکومت، یاری نرساندهاند. حکومت برای بقا همچنان بر ماشین سرکوب و تبلیغات خود متکی است.
خودشان نمیخواهند بمانند
غیر از روغنکاری ماشین سرکوب و رفتار یاغیگرانه در ایران و منطقه، بقیه رفتارهای حاکمان جمهوری اسلامی، حکایت از این دارد که خودشان هم به بقای رژیم اطمینان ندارند و تلاشی هم برای تضمین ادامه حیات رژیم بهخرج نمیدهند. مقامات نگاهی درازمدت به نیازهای مردم، معادلات قدرت در منطقه، و اقتضائات حکومت ندارند و در انتخاب دوستان و دشمنانشان همیشه بهگونهای عمل کردهاند که باید نقش بازنده را ایفا کنند. اشتباهات دیگران (مثل اشتباه بوش در حمله به عراق) را به پای هوشمندی خود نوشته و از آن درسی نگرفتهاند. خامنهای برای توجیه هزینهکردن دهها میلیارد دلار در منطقه، به هزینه تریلیون دلاری ایالات متحده در عراق اشاره میکند: «یک عقبمانده ذهنی به ملت ایران میگوید دولت شما، پول شما را در سوریه خرج میکند، درحالیکه رییس او اذعان کرده که آمریكا هفتتریلیون دلار در منطقه خرج کرده، اما هیچ چیزی عایدشان نشده است.» (۲۳ مرداد ۱۳۹۷) اما نمی گوید آن کار اشتباه بوده و باید از آن پرهیز میشده است. او البته نمیگوید روسای جمهوری بعدی مخالف این هزینهها بوده و میخواستهاند روندها را تغییر دهند.