یمن، میان برزخ و دوزخ
پس از تلاش بیوقفه جمهوری اسلامی در دوران بعد از بهار عربی برای تاثیرگذاری بر تحولات منطقه و بسط حوزه نفوذش، بالاخره در سال ۲۰۱۵ شرایط برای استفاده از کارت حوثیها در یمن فراهم شد و این گروه توانست با استفاده از هرجومرج ناشیاز جنگ میان دیگر طوایف و جنگ میان القاعده و نیروهای دولتی و جداییگزینی اوباما از تحولات خاورمیانه، صنعا را در این سال به تسخیر خود درآورد. جمهوری اسلامی با ارسال سلاحهای پیشرفته ازجمله موشکهای دوربرد زمینبهزمین و مستشار نظامی، تنها حامی این جنبش بوده است. حوثیها در جنگ با ائتلاف از سلاحهایی استفاده میکنند که هیچگاه در اختیار ارتش یمن نبوده است؛ سلاحهایی ازقبیل موشکهای دوربرد، پهپاد و تانکهای کورنت. یمن ۲۷۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد که هیچ ارتشی علیرغم تلاش برای محاصره دریایی نمیتواند آن را بهتمامی تحتکنترل بگیرد. جمهوری اسلامی از طریق قایقهای صیادی در نزدیکی یمن، تجهیزات نظامی را به حوثیها منتقل میکند. کشتیهای نظامی فرانسوی و استرالیایی طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ بهکرات محمولههای نظامی قاچاق فرستادهشده برای حوثیها را ضبط کردهاند.
هدف جمهوری اسلامی و پیامدهایش
مداخله جمهوری اسلامی در یمن با هدف برهمزدن تعادل قوای منطقهای در همسایگی عربستانسعودی و درستکردن شرایطی مشابه لبنان و اسراییل در همسایگی عربستانسعودی است. جمهوری اسلامی، اسراییل و عربستانسعودی را دو قدرت رقیب خود در منطقه میداند و ایجاد گروههای شبهنظامی ایذایی را راهبردی مناسب برای ایجاد شرایط نه جنگ، نه صلح، در همسایگی آنها تلقی میکند. همانگونه که سیاستهای دوریگزینی اوباما زمینه را برای الحاق کریمه به روسیه فراهم کرد، مقامات جمهوری اسلامی نیز از این سیاست بهره گرفتند و زمینه را برای مداخله در نقاط آسیبپذیر منطقه مناسب دیدند.
پیامد سیاسی این راهبرد، ایجاد ائتلاف عربی در برابر حوثیها و تشدید جنگ داخلی بوده است. نیروهای این ائتلاف چارهای جز بستن مجاری ورود کالا از بنادر مختلف به یمن نداشتهاند؛ اما این امر زندگی مردم این کشور را به دوزخ تبدیل کرده است. در نتیجهی حملات هوایی ائتلاف سعودی به مناطقی که موشکپرانی از آنجا انجام میشود، هزاران زن و کودک کشته شدهاند. حوثیها بهصورت گروهی شبهنظامی عمل میکنند و تجهیزات نظامی خود را غیرمسئولانه در مناطق غیرنظامی مثل مدارس و مساجد جای میدهند تا آنها را در پناه مقررات بینالمللی حفظ کنند، اما حملات صورتگرفته به مخفیگاههای تجهیزات نظامی، خسارتهای گستردهای بهبار آورده است. رسانهها و گروههای چپ اروپایی و آمریکایی نیز بدون توجه به راهبرد جمهوری اسلامی و روش جنگ حوثیها، فقط به محکومکردن ائتلاف سعودی میپردازند، گویی که عربستانسعودی بدون هیچ دلیلی به یمن حمله کرده باشد.
پیامد اجتماعی جنگ داخلی و محاصره دریایی یمن، بحرانی انسانی بوده است. طی سهسال جنگ داخلی یمن، بیشاز دههزار غیرنظامی کشته، دههاهزار تن زخمی و سهمیلیون نفر از خانههای خود آواره شدهاند. طبق گزارشهای سازمان ملل، در سال ۲۰۱۸ حدود ۷۵درصد از جمعیت ۲۲میلیونی یمن نیازمند کمکهای بشردوستانه خارجی بودهاند. همچنین بیماری وبا در یمن روبهگسترش بوده و تاکنون جان هزاران تن را گرفته است.
روش حکومتی حوثیها
حوثیها دقیقا از روی نقشه جمهوری اسلامی حکومت میکنند. نخست با رییس جمهوری سابق آن کشور، علی عبدالله صالح، برای بهدست گرفتن قدرت در صنعا ائتلاف کردند، اما پس از استقرار در این شهر، در دسامبر ۲۰۱۷ با استفاده از فرصتی، او را کشتند. آنها همچنین در جنگ از کودکان و نوجوانان استفاده میکنند، کاری که در ایران درقالب بسیج انجام میشده است؛ این موضوع ازسوی وزیر اطلاعرسانی حوثیها بعد از پناهندگی به عربستانسعودی اعلام شد. تبلیغات حوثیها نیز تبلیغات ضدآمریکایی و ضداسراییلی است. سرکوب اقلیت بهایی در یمن نیز یکی دیگر از مشابهتهای حوثیها و حامی آنها یعنی جموری اسلامی است.
مذاکرات صلح
تا فوریه ۲۰۱۸ سهبار تلاش سازمانملل برای مذاکرات صلح یمن به شکست انجامید. قرار است دور جدید مذاکرات در دسامبر ۲۰۱۸ برگزار شود. حالا دولت قانونی یمن و حوثیها برای مذاکره اعلام آمادگی کردهاند (بنابه گفته مارتین گریفیث، فرستاده ویژه سازمانملل متحد در امور یمن در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸)، اما این مذاکرات بدون حامیهای دوطرف، بهجایی نخواهد رسید.
انجام مذاکرات صلح یمن به چهار دلیل، مدام بهتعویق افتاده و چشمانداز آن نیز تاریک بهنظر میرسد:
۱. ماهیت جنگ یمن که سه بُعد دارد: داخلی، نیابتی و علیه تروریسم. به همین علت نه قدرتهای بزرگ (بهدلیل حضور القاعده) حاضرند پای خود را کنار بکشند و نه قدرتهای منطقهای (ایران و عربستان)؛
۲. حضور عامل فرقهای (سنی-شیعه) که همیشه به جنگ میان طوایف و اقوام بر سر قدرت، چهره معنوی و عقیدتی میبخشد و به تداوم آن کمک میکند؛
۳. دست باز جمهوری اسلامی در داخل آن کشور برای دامنزدن به جنگهای ناتمام منطقهای. بخش عمده بودجه سپاه قدس ا طریق مجلس و نهادهای شفاف تامین نمیشود، تا بشود روزی این بودجهها را کاهش داد. سپاه قدس عملکردی مستقل از نهادهای رسمی دارد و بیشتر نیازهایش را ازطریق قاچاق و بعد پولشویی تامین میکند. تا جمهوری اسلامی موجودیت دارد، سپاه قدس میتواند با دست باز در منطقه دخالت کند و گروههایی را به خدمت بگیرد. جمهوری اسلامی اصولا بهدنبال صلح در منطقه نیست و از این جهت، هرگونه مذاکرات صلح با سد این رژیم مواجه میشود. جمهوری اسلامی برای بقای خود به تداوم جنگهای منطقهای نیاز دارد. حمایت بیقیدوشرط و همهجانبه جمهوری اسلامی از حوثیها توازن قدرت طوایف و قومیتها در یمن را بر هم زده است و بدون نوعی از توازن قدرت، صلح غیرممکن بهنظر میآید.
۴. پس از سه سال جنگ، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، هنوز نیروهای نظامی دو طرف متخاصم زمینگیر نشدهاند تا به توافقی برای خروج از این وضعیت تن بدهند. دو طرف هنوز تصور میکنند میتوانند بخشهایی از خاک یمن را تصرف کنند و طرف مقابل را در شرایط ضعیفتری برسر میز مذاکره بنشانند؛ به همین دلیل، جنگ در حدیده که یکی از بنادر کلیدی حوثیهاست، تا نوامبر ۲۰۱۸ در جریان بوده است.
چشمانداز صلح
حتی با کنار کشیدن قدرتهای بزرگ و منطقهای از یمن، در شرایط سیاسی و امنیتی فعلی، چشمانداز صلح در یمنی واحد، بسیار دور به نظر میرسد. بهدلیل خلا قدرت مرکزی و نقاط اشتراک اندک میان نیروهای القاعده، حوثیها، و طرفداران دولتهای مختلف پیشین (علی عبدالله صالح و عبدربه منصور هادی)، برزخ سیاسی موجود، بهسمت دوزخیشدن بیشتر شرایط درحال حرکت بوده است. جنگ یمن سه علت اصلی داخلی داشته است:
۱. فساد و سهدهه حکومت خودکامه علی عبدالله صالح که به اعتراضات گسترده در سال ۲۰۱۱ انجامید.
۲. حضور نیروهای القاعده در جنوبشرقی یمن و جنگ آنها با دولت مرکزی که به تضعیف دولت انجامید.
۳. سابقهی تاریخی دو یمن جنوبی و شمالی که تجزیهی بخشهای مختلف این کشور را نه یک توهم، بلکه امری ممکن جلوه میدهد.
حوثیها با استفاده از این شرایط، توانستند در نقش یکیاز بازیگران اصلی جنگ داخلی یمن ظاهر شوند. تا وقتی این سه عامل باقدرت و در کنار هم در یمن حضور دارند، چشماندازی برای صلح در این کشور مشاهده نمیشود.