زلزله غرب ایران و ضرورت بازخوانی مجدد سیاستها
وقوع زلزله درغرب ایران که شدت وقوع آن در منطقه استان کرمانشاه، درصد سال گذشته سابقه نداشت، باعث کشته و مجروح شدن شماری از هموطنان ایرانی شد و نزدیک به ۱۵۵۰۰ خانه را در شهر و روستای منطقه تخریب کرد. بهنظر میرسد آمارهای تلفات و مجروحین افزایش یابد ومیزان خسارتهای اقتصادی هم با توجه به حجم تخریب خانهها بسیار بالا باشد. توسعه نیافتگی ،فقر این مناطق و نیز نقصانهای مربوط به ایمنی ساختمانها، آماده نبودن نهادهای امداد رسان ونیز تخریب تنها مرکز بیمارستانی سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب ازمهمترین دلایل افزایش این خسارتها میباشد .
اما وقوع این زلزله ونحوه مدیریت آن نیز پرسشهایی متعددی را درافکارعمومی ایجادکرده است:
-
الف- ضعف در مدیریت بحران
برای کشوری که هرچند سال با وقوع حوادث طبیعی روبروست و نیز برروی گسل فعال زلزله واقع شده و به صورت مستمر در معرض وقوع زلزلههای شدید قرار دارد، فراهم آوردن تمهیدات مناسب در مقابله با این حوادث بسیار ضروری میباشد، اما در پی وقوع این زلزله نحوه مدیریت آن و پاسخگویی به بحران بار دیگر ضعفهای مدیریت اجرایی کشور در واکنش به این موضوع را نشان داد.
هربار با وقوع زلزله در کشور تیمهای هلال احمر و امدادرسان فعال میشوند، اما تا وقوع حادثه بعدی، آمادگی و برنامهریزی چندانی برای پیشگیری از وقوع زلزله صورت نمیگیرد. این بار هم
بهدلایل مختلفی این آمادگی وجود نداشته است. مهمترین آن بسیج هلال احمر برای مدیریت مسایل زایران اربعین به عراق بوده است که پوشش امدادی نزدیک به سفر ۲/۵ میلیون نفررا به عهده داشتند و درنتیجه نزدیک به ۸۰درصد آمبولانسها و هلیکوپترهای معدود آنها هم عمدتا در خدمت این زایران قرار گرفته بود که در این مراسم نزدیک به ۵۰نفر نیز در حوادث مختلف فوت میکنند.
دومین دلیل نیز عدم پیشبینی و آمادگی مدیریت ستاد بحران استانداری کرمانشاه بود که عملا نه آمادگی لازم را داشتند و نه تجهیزات لازم برای امدادرسانی. موضوعی که نشاندهنده فقر بودجه استانی برای تجهیز در مقابله با حوادث طبیعی ونیز فقدان حضور نیروهای کارآمد وشایسته در اداره استانداری میباشد. واقعییت این است که دولت روحانی بهخاطر فشار نهاد بیت رهبری و دیگر نهادهای قدرت مجبور به بکارگیری نیروهای اصولگرا در اداره استانداریها شده است که بیش از تخصص و کارآمدی وفاداری به نهادهای حکومتی را دارا میباشند .
اگر حادثه ساختمان پلاسکو که در قلب تهران قرار داشت اینگونه توانست افکار عمومی را بسیج کند، اما بخاطر محرومیت این مناطق و در حاشیه بودن آنها، نقصانهای مدیریتی کمتر پوشش خبری پیدا میکند به گونهای که شهردار ازگله در استان کرمانشاه که در کانون زلزله قرار داشته با انتقاد شدید از اینکه ازگله در بن بست خبری مانده است، گفته چادری برای ما نیامده و کودکان یکساله ودوساله ازگله دوشب است که در سرما میخوابند.
به خوبی هویداست که نظام جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته در توسعه مناطق کشورعادلانه رفتار کند. روحانی با سفرسریع به این مناطق سعی کرد انتقاداتی را که در رسیدگی به سوانح قبلی در مناطق کشور از او نشان داده شده بود را برطرف کند، او وعده داده که دولت با همه قوا به مسئله حل مشکلات زلزله زدگان رسیدگی میکند، اما واقعیت این است که دولت با توجه به حل نشدن برخی از تحریمها و عدم جذب سرمایه گذاری خارجی که مدنظرش بود از مشکلات مالی و بودجهای فراوانی رنج میبرد که حل سریع مشکلات زلزله زدگان به آسانی میسر نیست.
-
ب- معظل مسکن مهر
یکی از موضوعات که بهدنبال رخداد زلزله کرمانشاه مطرح شد، مسئله کیفیت ساخت مسکن مهر وسیاستهای دولت احمدی نژاد در این زمینه بود که همواره مورد تبلیغ دولت احمدی نژاد واقع میشد. در پی وقوع زلزله، و تخریب بخش قابل توجهی از مسکن مهر در شهرستان سرپلذهاب، عده ای اتهامات را متوجه محمود احمدینژاد، رئیس جمهور سابق ایران، نشانه گرفته و او را به علت ساخت مسکن ناایمن و غیراستاندارد متهم کرده است. حتی برخی خواستار محاکمه وی شده و از دستگاههای حقوقی و قضایی خواستهاند تا او را برای پاسخگویی و توضیح علت آسیبپذیربودن بافت غیرفرسوده مسکن مهر محاکمه کنند.
در همین رابطه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز مدعی شد بیشتر خانههای تخریبشده در زلزله مربوط ساختمانهای مسکن مهر هستند. وی همچنین از وزیر راه و شهرسازی خواست تا این موضوع را که چرا این ساختمانها تا این حد آسیبپذیر بودهاند را مورد بررسی قرار دهد.
هواداران احمدی نژاد ، نیز در مقابل، منتقدان مسکن مهر را از سوی دولت روحانی شارلاتان نامیده و با مقایسه زلزله کنونی با زلزله رودبار با ۳۵هزار کشته و زلزله بم با ۲۶هزار کشته، تفاوت قابل توجه آمار تلفات را بهطور حتم به نوسازی مسکنهای روستایی وشهرهای کوچک در دوره احمدی نژاد ربط داده و معتقدند اگر سیاستهای دولت احمدینژاد در اعطا وام به شهرها و روستاها برای بازسازی مسکن نبود، قطعا تعداد کشتهها چندین برابر افزایش مییافت. میتوان پذیرفت که تعداد کم کشتهها درمقایسه با دوزلزله مزبور مربوط به بازسازی این مناطق باشد . اما تخریب ۱۵هزار خانه نیز تعداد کمی نیست. باید دید این خانه ها در چه قدمتی قرار داشتهاند که آمار این موضوع بهراحتی به دست نمیآید.
اما این ادعای هوادران احمدی نژاد معضل مسکن مهر را حل نمی کند. نحوه ساختمانسازی مسکن مهر از همان ابتدا نیز مورد انتقاد قرارداشت. دولت احمدی نژاد ساخت وساز این ساختمانها را که با هزینه شصت هزار میلیارد تومان تزریق منابع از سوی بانک مرکزی انجام گرفت از تشریفات مناقصه خارج کرد و سپس دلالانی با گرفتن ۵ تا ۱۰ درصد کمیسیون ساخت این خانهها را به مقاطعهکاران سودجو میسپردند. آنها نیز برای ارزان درآمدن این آپارتمانها از مصالح نامرغوب وغیر استاندارد استفاده میکردند و استانداردهای ایمنی در ساخت رارعایت نمی کردند ونظارت فنی نیز بخاطر قیمت پایین و نیز فساد ناشی از پرداخت کمیسیون نادیده گرفته میشد ودر نتیجه خسارتهای وتخریبهای کنونی این ساختمانها که کمترازشش سال عمر دارند، بوقوع پیوست. جدا از مقامات دولت احمدینژاد مقاطعهکارانی نیز که دراین ساخت وسازها میلیاردی سود بردهاند مقصر میباشند. البته معلوم نیست دولت روحانی در این زمینه بتواند و یا بخواهد اقدامی انجام دهد.
-
هزینههای اقتصادی سیاست خارجی و داخلی ایران
دولت روحانی هنوز نتوانسته تعادلی میان هزینههای داخلی اقتصادی وسیاستهای خارجی هزینهافزای ایران برقرار کند. ایران اکنون حداقل درپنج کشور منطقه (عراق – سوریه – لبنان – یمن –افغانستان) حضور نظامی، مستشاری و سیاسی دارد وهمین امر هزینههای مالی روز افزونی را بر روی بودجه کشوربه اسم تامین دفاع و امنیت، بار کرده است. ایران روز به روز سطح بازی سیاست خارجیاش را گسترش میدهد بیآنکه از جنبه منابع داخلی توانسته باشد تولید اقتصادی و جذب سرمایهگذاری خارجیاش را به همان اندازه گسترش دهد. مضافا به اینکه سطح نوع بازی پرخطر ایران در حوزه سیاست خارجی، روز به روز امکانات ایران را در دسترسی به بازارهای بین المللی سرمایه تحت فشارقرارمی دهد.
از سوی دیگر درحوزه داخلی نیز نهادهای متعلق به بیت رهبری نزدیک به چهل درصد اقتصاد ایران را دردست دارند و جدا از اینکه مالیاتی به دولت نمیپردازند اکثر منابع بانکی را با زور رانتهای سیاسی به خود اختصاص داده اند .از این جهت نیز منابع داخلی دولت تحت فشار است با انکه روحانی در تبلیغات اتنخاباتی شعار اخذ مالیات از آستان قدس رضوی را مطرح کرد ولی عملا بعد از انتخابات آنرا به حیطه فراموشی سپرد.
در مجموع دولت روحانی جدااز ضعف مدیریت بحران زلزله که ناشی از نیروی انسانی نا کارآمد است، از جنبه منابع مالی نیز برای بازسازی سریع مناطق در تنگنا قرار دارد.
معلوم نیست که روحانی چگونه میخواهد هزینههای بازسازی را با توجه به تعهدات مالی کشور درمنطقه خاورمیانه و نیز نحوه سلوک مستقلانه نهادهای اقتصادی زیر نظر رهبری که حاضربه تحت نظارت قرار گرفتن مانند دیگر بنگاههای اقتصادی نیستند، را تامین کند. به نظر میرسد این زلزله نیاز به ارزیابی و بازیابی مجدد سیاست خارجی و داخلی را ضروری ساخته باشد، پیش از آنکه زلزله ارکانهای نظام رابلرزاند.