چرخشهای روحانی، نارضایتی مردم و بسترسازی تبلیغاتی برای تعیین سومین رهبر
ناامیدی و نارضایتی مردم از فشارهای اقتصادی موج جدید رکود – تورمی در اقتصاد و نیز چرخشهای روحانی در حوزه های سیاسی ،باعت دلسردی و دلزدگی برخی از نیروهای سیاسی اصلاحطلب و نیز مردمی شده که با امید برای تغییر به اورأی دادند.
در این میان نیروهای اصولگرا و جناحهای نزدیک به بیت رهبری نیز حملات سنگینی به ناکارآمدی و ضعف دولت روحانی را آغاز کردهاند که هدفهای سیاسی خاصی را دنبال میکند که مهمترین آن بسترسازی برای انتخاب سومین رهبرجمهوری اسلامی است:
الف- چرخشهای روحانی
ازرصد مسایل بعد از انتخابات مشخص است که روحانی در انجام وعدههای انتخاباتیاش چرخشهایی انجام داده است. هرچند روحانی در دور اول ریاست جمهوریاش نیز همواره نشان داده بود، که میخواهد با نهادهای قدرت همکاری و تعامل داشته باشد و تقابل و مواجه با آنها حداکثر در سطوح کلامی متوقف میماند اما بعد از جریانات سخنرانیها و مناظرههای تند انتخاباتی که روحانی طرف مقابل جناح اصولگرا را آغازگر ماجرا و حملات برمیشمرد، توقعات سیاسی و انتظارات خاصی در جامعه پدیدار شد. روحانی که آنزمان صرفا به پیروزی می اندیشید، بعد از انتخابات و برای تشکیل کابینه با در بسته بیت مواجه شد و فهمید که ناخرسندی رهبری از او، وی را بامشکلات جدی مواجه میسازد. با هشداررهبری به او در مورد سرنوشت بنی صدر، دستگیری برادرش و نیز اولتیماتوم رهبران سپاه در دیدار با روحانی، وی در چرخشی سیاسی قبول کرد که اعضا کابینه ومعاونان رییس جمهور را با تأیید رهبری معرفی کند و نیز از افراد شناخته شده در جریان جنبش سبز در مناصب بالای اداری دولتش بهره نجوید و از جنبه اقتصادی نیز پرداخت بودجههای دفاعی سپاه و نیروهای مسلح را در اولویت قرار دهد و عملا پول عمده درآمد نفتی به نهادهای مسلح کشور پرداخت شود و برای هزینه های دیگر با افزایش مالیات ، افزایش قیمت آب و برق و گاز ومواد سوختی و نیز افزایش فروش اوراق مشارکت منابع مالی جدیدی برای دیگر هزینههای کشور فراهم کند، که نتیجه آن افزایش بودجه دفاعی و کاهش بودجه عمرانی و در نتیجه کاهش تولید و اشتغال خواهد بود.
او همچنین به تدریج امر پرداخت یارانهها را به کمیته امداد امام واگذارخواهد کرد که به طور کلی نفوذ نهایی متعلق به رهبری بر ساختار خانوادهها و اجتماع افزایش مییابد.
روحانی همچنین در مورد تصرف دانشگاه آزاد و علیرغم نامه سید حسن خمینی به او در مورد رفتارهای غیر قانونی دکتر ولایتی و تیم جئید منصوب خامنهای سکوت کامل اختیار کرد.
ازجنبه گفتاری و کلامی نیز روحانی در این مدت از هرنوع ابراز نظر رادیکال درنقد نهاد رهبری و یا سپاه خودداری کرده است. او همچنین در حرکت معناداری جهانگیری معاون اول خود را که نقش مهمی در گرم کردن تنور مناظرات انتخاباتی و در نهایت پیروزی روحانی داشت، برخلاف انتظار به حاشیه راند. او نقش و حضورجهانگیری درشوراهای عالی مختلف کشور محدود ساخت. در امور استانها نیزعمده وظایف نظارت براستانها و نیز تعیین مقامات جدید برای آنها را به واعظی سپرد و امور اقتصادی نیز کاملا از دایره نفوذ و هدایت جهانگیری خارج شد و به نهاوندیان و نوبخت سپرده شد. این چرخشها در حوزه سیاسی کاملا مورد انتقاد علنی اصلاحطلبان قرار گرفت و اصلاحطلبان آن را مورد نقد قراردادند وحتی برخی پیشنهادکردند که برای آنکه جهانگیری در ۱۴۰۰ بتواند درانتخابات با رأی بالایی رأی بیاورد بهتر است در حال حاضر استعفا دهد.
روحانی سعی کرده نشان دهد که چرخشی نکرده است، ولی مسکوت گذاشتن به یکباره پرونده برادرش که چند روزی هم دستگیر شد و نوع انتصابها و بودجهبندی جدید مشخص است چرخشهای قابل توجهی برای حضور در آینده قدرت، پیشیبرد امور اجرایی و حفظ امنیت و مصونیت قضایی خانواده نزدیک خود انجام داده است.
ب- پشیمانی و نارضایتی مردم
عمده نارضایتیها درجامعه در حال حاضر به مسائل معیشتی و اقتصادی کشور باز میگردد، اما در دوره جدید دامنه این نارضایتیها که عمدتا ناشی از ورشکستگی برخی صندوقهای مالی و عدم پرداخت به صاحبان حسابها، پرداخت حقوق ، رشد تورم و بیکاری و نیز قفل شدن اعطا اعتبار و وام به بنگاههای اقتصادی بهخاطر عدم وصول بدهی های معوقه است، به خیابانها کشیده شده است. خرده تظاهراتهایی که روز به روز گسترش مییابد و در عین حال محتوای شعارها هم تندتر میشود و هم کلیت نهادهای جمهوری اسلامی و رهبر را هم در برمیگیرد.
برای نهادهای امنیتی که مخالف دولت روحانی هستند گسترش این نوع تظاهرات و نارضایتیها را سمبلی از نا کارامدی دولت قلمداد میکنند . وحتی برخی از این جناحها در جستجوی مدل مصر هستند که در نارضایتی از محمد مرسی توانستند مردم را به خیابان بکشانند والبته درپشت پرده این تظاهرات به نفع روی کار آمدن نظامیان و السیسی تمام شد.
درهرحال به نظر میرسد با قطع یارانهها تعداد بیشتری از مردم، این نارضایتیهای اقتصادی گستردهتر خواهد شد. در این میان رسانههای متعلق به نهادهای اصولگرا و نهاد رهبری از جمله کیهان و وطنامروز، جوان و سیاست روز، هجوم تبلیغاتی سنگینی را در برجستهکردن نارضایتی مردم آغاز کردهاند و به حمایت از هشتک «پشیمان هستم» که در رسانههای جمعی برای ابراز نارضایتی از دولت روحانی ساخته شده موج تبلیغاتی جدیدی را به راه انداختهاند که روزانه در تیترهای مطالب آنها تکرار میشود.
جدا از این، در کانالهای پربیننده تلگرامی، متعلق به نهادهای امنیتی نیز با تبلیغات وسیع و ساخت کلیپ درباب پشیمانی از رأی به دولت روحانی سعی میکنند موضوع را داغ نگه دارند. آنها در موقعی این امر را انجام میدهند که در انتخابات به رقیب روحانی رأی دادهاند و پشیمانی آنها بیمعنا ست.
در فضای کنونی که زلزله، آلودگی هوا نیز به لیست دغدغهها و نگرانیهای روزانه مردم اضافه شده، نارضایتیهای مداوم اقتصادی که ناشی از فساد گسترده اقتصادی نهادها و موسسات مالی و دولتی، عدم توان جذب سرمایهگذاری خارجی برای رشد تولید واشتغال و نیز رشد بیکاری و تورم ورکود شده است رو به گسترش است.
جدا از این نحوه دخالتهای روزافزون اطلاعات سپاه و نهادهای قضایی در حوزهای مختلف اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی نگرانیها و نارضایتی ها را گسترش داده است. در این میان دولت هنوز نتوانسته از جنبه تبلیغاتی و عمل سیاسی و اقتصادی اقدام موثری برای تعامل و مواجه با این امر بردارد.
ج- بسترسازی برای تعیین سومین رهبر جمهوری اسلامی
هدف نهادهای حکومتی که تحت هدایت نهاد رهبری برای بسترسازی انتخاب رهبر سوم فعالیت میکنند، آن است که نیروهای جوان و فعال جامعه را بهنوعی از دولت روحانی واصلاحطلبان و اصولا امید به انجام هر تغییری دلسرد سازند و آنها را به طور فزایندهای به حاشیه برانند و منفعل سازند و این احساس را به آنها القا کنند که در سیاست فقط حکم نردبان و ابزار را دارند و در عمل هیچ تغییری در سیاست ایران اتفاق نمیافتد، تا بتوانند از هزینههای انجام تعیین جانشین غیر مقبول در افکارعمومی بکاهند.
اکنون مسأله انتخاب جانشینی که در صورت فقدان رهبری خامنهای بتواند جای او را پرکند از معضلات جدی نهاد رهبری و اصولگرایان درآمده است.
با نارضایتی وسیع مردم از نحوه عملکرد قوه قضاییه و نیز شکافهایی که رهبر با او پیدا کرده و حملات سنگین تبلیغاتی احمدینژاد به صادق لاریجانی عملا شانس وی برای دستیابی به چنین سمتی بهشدت کاهش یافته است. آقای هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز که با عود بیماری سرطان رودهاش که در ایران نتوانست معالجه شود و اکنون برای تکمیل دوره شیمیدرمانی به یکی از کشورهای غربی سفر کرده، جدا از مسأله بیماریاش که حتی ممکن است حضورش در مجمع تشخیص هم با مشکل مواجه شود، جدا از این فاقد نیروی تشکیلاتی موثر است و لذا میتوان گفت که شانس وی نیز برای رهبری آینده از دست رفته تلقی میشود. در چنین حالتی افرادی که مد نظر رهبر و جناح رادیکال اصولگرایان هستند، از جمله مجتبی خامنهای هنوز نتوانستهاند در حوزه عمومی حضور موفق و مورد قبولی داشته باشند، و رأی مردمی آنها بسیار نازل است، و این نقطه ضعف سنگینی برای آنها محسوب میشود و لذا آنها نمیخواهند در شرایطی که بخواهند به تعیین و انتخاب رهبر بپردازند، نیروی سیاسی موثری وجود داشته باشد که بتواند علیه این انتخاب و تصمیم توانایی بسیج سیاسی داشته باشد، بنابراین محدودسازی نخبگان و نیروهای موثر و دلزده کردن و ناامید سازی مردم و نیروهای اجتماعی خواهان تغییر دوبال هدفهای آنها بهشمار میرود.
- نتیجهگیری
تجربه اجتماعی و سیاسی نشان داده در فقدان نیروی موثر و فعال در ساختارهای کشورهای اقتدار گرا، که با پول نفت اداره میشوند علیرغم هزینههای زیاد میتوانند پروژههای تغییر در ساختار قدرت را که مد نظرشان هست، به پیش ببرند.
دولت روحانی نباید فکر کند که با امتیاز دادن همهجانبه به نهادهای مقابل در موقعیت خلاء قدرت، شانس مطرح شدن او برای رهبری افزایش مییا ید، زیرا تجربه نشان داده که در فقدان حمایت مردمی و نداشتن سازماندهی او نمیتواند رویاهای سیاسیاش را جامه عمل بپوشاند. جامعه مدنی نیز با نا امید نشدن، با آگاهی و رو به جلو نگاه کردن، نقد مدام و همزمان دولت و نهادهای قدرت و آگاهیبخشی در مورد اهمیت استراتژیک و حیاتی انتخاب رهبر سوم برای آینده کشور است که میتواند ساختار قدرت انتصابی را در انجام پلاتهای جانشینی ناکام سازد و آنها را به مصالحه برای انتخاب فردی به رهبری وادارد که در افکار عمومی هم مقبول باشد.